ASHEGH2009.BLOGFA.COM

saliya.blogfa.com

عصر یخی - یه جمله زیبا

http://www.saliya.blogfa.com/post-58.aspx

ديگران را مي بخشم حتي آناني را که مرا آزرده اند ، نه از براي آنکه ايشان مستحق. بخشايشند، بلکه من لايق آرامشم. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۹/۰۴/۲۷ساعت 17:9 توسط سالیا. اگرعشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود! زندگی این روزای من. دختری از جنس باران.

saliya.blogfa.com

عصر یخی -

http://www.saliya.blogfa.com/post-61.aspx

اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند. فقط از فهمیدن تو می ترسند. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۷/۰۸ساعت 18:59 توسط سالیا. اگرعشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود! زندگی این روزای من. دختری از جنس باران.

saliya.blogfa.com

عصر یخی -

http://www.saliya.blogfa.com/post-60.aspx

رقص دختران هندی را بیشترازنماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند. به سه چیز تکیه نکن، غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۰۷/۰۸ساعت 18:51 توسط سالیا. اگرعشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟ چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری بی گمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود! زندگی این روزای من. دختری از جنس باران.

ramz.blogfa.com

شب نوشته های دل - به دنبال خدا

http://ramz.blogfa.com/post-2.aspx

شب نوشته های دل. كوله پشتیاش را برداشت و. رفت كه دنبال خدا بگردد. و گفت: تا كولهام از خدا پر نشود برنخواهم گشت. مسافر با خندهای رو به درخت کوچک کنار راه گفت: چه تلخ است كنار جاده بودن و نرفتن و درخت زیر لب گفت: ولی تلخ تر آن است كه بروی و بی ره آ. ورد برگردی. كاش میدانستی آنچه در جستوجوی آنی، همینجاست. مسافر رفت و گفت: یك درخت از راه چه میداند، پاهایش در گ ل است، او هیچگاه لذت جستوجو را نخواهد یافت و نشنید كه درخت گفت: اما من جستوجو را. از خود آغاز كردهام. سال بازگشت. خدا را نیافته بود، اما.

ramz.blogfa.com

شب نوشته های دل - لعنت بر شیطان!!

http://ramz.blogfa.com/post-3.aspx

شب نوشته های دل. یک شب می خواستم دست به کار گناهی بشم ولی دلم لرزید و. گفتم: لعنت بر شیطان! ناگهان شیطان به شکل انسانی ظاهر شد و. پرسیدم: چرا می خندی؟ پاسخ داد: از حماقت تو خنده ام می گیرد. پرسیدم: مگر چه كرده ام؟ گفت: مرا لعنت می كنی در حالی كه هیچ بدی در حق تو نكرده ام. با تعجب پرسیدم: پس چرا زمین می خورم و گناه می کنم. تو مانند اسبی است كه آن را رام نكرده ای. نفس تو هنوز وحشی است تو را. پرسیدم: پس تو چه كاره ای؟ گفتم: پس حداقل به من بگو چگونه اسب نفسم را رام كنم؟ دل نوشته داش حامد. بی تو به سر نمی شود.

ramz.blogfa.com

شب نوشته های دل - مادر...

http://ramz.blogfa.com/post-11.aspx

شب نوشته های دل. این را از کف پای مادرم که ترک خورده بود فهمیدم. دل نوشته داش حامد. نمی دانم در کجای دنیا کدام پل خراب شده که دیگر هیچ کس به خدا نمی رسد؟ راه و رمز رسیدن به خدا را چه کسی می داند؟ طرفدار دو آتیشه ولایت. بی تو به سر نمی شود.

ramz.blogfa.com

شب نوشته های دل

http://ramz.blogfa.com/8812.aspx

شب نوشته های دل. به دنبال عرش پروردگار. یک نفر دنبال خدا میگشت، شنیده بود که خدا آن بالاست و عمری دیده بود که دستها رو به آسمان قد میکشد.پس هر شب از پلههای آسمان بالا میرفت، ابرها را کنار میزد، چادر آسمان را میتکاند، ماه را بو میکرد و ستارهها را زیر و رو. نه پایین و نه بالا، نه زمین و نه آسمان،. خدا را پیدا نکرد. از خدا خبری نبود.ناامید شد از هر چه گشتن بود و هر چه جست و جو. آن وقت نیسمی وزیدن گرفت.شاید نسیم فرشته بود که میگفت:. خسته نباش که خستگی مرگ است. راه ورود تنها همین بود و او پا بر دلش گذاشت.

ramz.blogfa.com

شب نوشته های دل - به دنبال عرش پروردگار

http://ramz.blogfa.com/post-7.aspx

شب نوشته های دل. به دنبال عرش پروردگار. یک نفر دنبال خدا میگشت، شنیده بود که خدا آن بالاست و عمری دیده بود که دستها رو به آسمان قد میکشد.پس هر شب از پلههای آسمان بالا میرفت، ابرها را کنار میزد، چادر آسمان را میتکاند، ماه را بو میکرد و ستارهها را زیر و رو. نه پایین و نه بالا، نه زمین و نه آسمان،. خدا را پیدا نکرد. از خدا خبری نبود.ناامید شد از هر چه گشتن بود و هر چه جست و جو. آن وقت نیسمی وزیدن گرفت.شاید نسیم فرشته بود که میگفت:. خسته نباش که خستگی مرگ است. راه ورود تنها همین بود و او پا بر دلش گذاشت.

yaghishsasi.mihanblog.com

ترانه ی باران - خدایا

http://yaghishsasi.mihanblog.com/post/15

گفتی: لا تقنطوا من رحمة الله. از رحمت خدا. گفتم: هیشكی نمیدونه تو دلم چی میگذره. گفتی: إن الله بین المرء و قلبه. خدا حائل است. میان انسان و قلبش(إنفال/26). گفتی: نحن أقرب إلیه من حبل الورید. ما از رك. گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش كردی. گفتی: فاذكرونی، اذكركم. منو یاد كنید،تا یاد شما. نوشته شده در پنجشنبه 12 شهریور 1388 ساعت 04:20 ب.ظ توسط پریا. قالب وبلاگ : فقط بهاربیست. با تو تا ابدیت. دلها به یاد خدا آرام می گیرد. غوغای عشق در دفتر عشق. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :.

yaghishsasi.mihanblog.com

ترانه ی باران - غزلی برای باران

http://yaghishsasi.mihanblog.com/post/20

به نام خالق باران. امروز یه روز زیبا و بارانی بود. این غزل زیبای بارونی رو به تمام عاشقان باران تقدیم می كنم. چه خوشست رقص گلها به ترانه های باران. به فدای بانگ تندر که زند صلای باران. چو به شیشه ضرب گیرد,دلم از نشاط رقصد. که ندای رحمت دوست بود,صدای باران. اگر ابر پر سخاوت همه جا گهر فشاند. من از آسمان نخواهم گهری بجای باران. من و کوچه های جنگل به هوای نیمه ابری. که درخت و سبزه رقصد به ترانه های باران. تو که این غزل بخوانی عجب است که اگر ندانی. من بی نوا چه حالی کنم از نوای باران. با تو تا ابدیت.