ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-169.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. صبح ها كه دلم مي گبرد. هواي قايق سواري به سرم مي زند . قايقم را پارو ، شكسته است! قايقكم آسوده خاطر باش. دل من درياي توست. تمامي اش را به تو مي سپارم. هر مكان كه مي روي. هر نامي كه مي خواهي. ديگر پارو چه مي خواهي؟ هر جا كه اراده كني. عصرها كه دلم مي گيرد. هوس بادبادك بازي مي كنم! آسمان كوچك است و. براي بادبادك من جايي ندارد. بيا و تنها در آسمان دستان من پرواز كن! دستان من سنگي ند! اما لياقت پرواز ترا دارند! غروب كه مي شود و دلم مي گيرد ،.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-181.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. جایی به اسم تو. آدم هایی به اسم من. و این ضمیر آخر شخص که اینجا انتظار می کشد. بدون هیچ فعلی، بدون هیچ حرفی. جایی به اسم تو. خیابانهایی که به اسم تو نام می گیرند. و ایستگاه های خسته این خیابان. که همه ی آدمها را دور خودشان می چرخاند. آقا، من ایستگاه آخر پیاده میشوم. چشمهایم را ایستگاه قبل جا گذاشته ام. جایی به اسم تو. دستهایی که خیابان را بغل کرده. و چشمهای بسته ی من. نشریه فرهنگی آدم برفی ها. نوشته شده در جمعه ۲۴ آبان۱۳۸۷ساعت 8:54 توسط آينه.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/8710.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. روی خواب های خاکستری ام، ستاره بپاش. زنگ بزن شب ها به شماره ی بی گوشی. به جای لامپ های تنگستن، ماه را بیاویز. لاک گرفتن نام تو به این سادگی ها نیست،. و گاهی نگاه کن. که فهرست کرده ام. نوشته شده در سه شنبه ۲۴ دی۱۳۸۷ساعت 21:38 توسط آينه. من از نهايت شب حرف می زنم ,من از نهايت تاريكي و از نهايت شب حرف می زنم. اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بيار و يك دريچه که از آن , به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم . شباني كه دستهاى خدا را مي شست.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-174.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. هنوز هم دلم برایت تنگ می شود. هر زمان که بر آلبوم عکسهایم گذری می کنم. به تصویر تو که می رسم. می رسم به یک دنیا خاطره. می روم به یک آسمان رویا. و زنده می شود. رویای آن شب بارانی. شاید هم بارانی نبود! اما هر چه که بود. آسمان سخت هوای باریدن داشت. اکنون آسمان سرد است. و من دلتنگ می شوم! وقتی که یاد آن هتل قدیمی می افتم. و آن استکان چای که میهمان تو بودم! تو به من گفتی. و من که داشتم در سردرگمی حسی غریب غرق می شدم،. ممنون ، چای را سرد دوست دارم!
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-182.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. روی خواب های خاکستری ام، ستاره بپاش. زنگ بزن شب ها به شماره ی بی گوشی. به جای لامپ های تنگستن، ماه را بیاویز. لاک گرفتن نام تو به این سادگی ها نیست،. و گاهی نگاه کن. که فهرست کرده ام. نوشته شده در سه شنبه ۲۴ دی۱۳۸۷ساعت 21:38 توسط آينه. من از نهايت شب حرف می زنم ,من از نهايت تاريكي و از نهايت شب حرف می زنم. اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بيار و يك دريچه که از آن , به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم . شباني كه دستهاى خدا را مي شست.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-170.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. حتي شعر نيز در حسرت نگاه تو مي سوزد. در ابرهاي غرور من گم شد ،. پرنده ذهن من در ساكن ترين مرداب ها خاموش ماند . سرما همه جا را فرا گرفت. و آسمان كه دنبال بهانه اي مي گشت ،. و زمين از هراس نبودنت به خود لرزيد. و من كه هنوز بر بودن خويش اصرار داشتم ،. در پي جاي پايي براي ماندن مي گشتم! آري بهار عشق تو در جان من خوابيد! كدام ستاره تضمين مي كند. كه زمزمه هاي اين بهار خام ،. در كهولت زمستان تجربه گم نشود؟ و من گم شدم . و حتي گم شدن خود را نيز ، گم كردم!
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/9102.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. بار هم شبی دیگر آغاز شد. و من در تلاش برای همنوایی با نسیم خنکی هستم. که از روزنه پنجره. به داخل می نگرد. و افکار تازه ای را. به ذهن خسته ام می سپارد. در این هجوم ثانیه ها. حس غریبی وجودم را ناخنک می زند! با خود می اندیشم. آیا این نسیمی که پیاپی. سیلی بر صورت من می زند. پیش از این رخسار ترا نوازش کرده است؟ این افکار سر در گم اند. که به من حس وزیدن می بخشند . نوشته شده در پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 6:32 توسط آينه. شباني كه دستهاى خدا را مي شست.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/post-176.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. معصومیت از دست رفته. اي غمگينانه ترين ترانه باران! شب که به ديدار چشمان خواب گريزم مي آيد. از او سراغ ستاره اي را مي گيرم. که زرق و برق خودخواهي آدمي. خبيثانه خاموشش کرد . چه خودخواهي احمقانه اي! و چه فريبکاري ناشيانه اي! کاش آب رفته به جوي باز مي گشت. و من در کف دستان خسته ام. نشانه اي از کودک آفتاب نديده اي مي ديدم. که با انگشت پاکش. به بادبادکي در آسمان آبي اشاره مي کند. و با چشماني مشتاق. شکوه پروازش را نظاره مي کند! لطافت آسمان انسانيت را.
ayeneh11.blogfa.com
آينه
http://www.ayeneh11.blogfa.com/8707.aspx
آينه چون نقش تو بنمود راست . خود شکن آينه شکستن خطاست. در التهاب لحظه ای. که راز بی قفل تضاد. می رسی به فهم نور. به شکر عافيت . نوشته شده در شنبه ۶ مهر۱۳۸۷ساعت 0:25 توسط آينه. من از نهايت شب حرف می زنم ,من از نهايت تاريكي و از نهايت شب حرف می زنم. اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بيار و يك دريچه که از آن , به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم . شباني كه دستهاى خدا را مي شست. سایت رسمی احمد شاملو. وبلاگ رسمی یغما گلرویی.