avaye-daroon.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://avaye-daroon.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://avaye-daroon.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.266 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | avaye-daroon.persianblog.ir Reviews
https://avaye-daroon.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1383/6
ليست وبلاگ هاي فارسي. تابستان هم نرم نرمك رخت مي بندد چون بهار و نيز چون زمستان. به رسم روزگار . و پاييز از راه مي رسد چون پاييز هاي پيشين و اين تابستان نيز چون تابستانهاي پيش سپري. اما نه.اين تابستان تابستان ديگري بود و روزگار ديگري و تا قيامت در صفحه ذهن و دلم ماندگار.گرماي سرد و روزهاي پر درد. روزهاي هجران و پايان من .چه بگويم تا مرا شرح دهد؟ ديگر نمانده هيچ .دور از يارم بي توشه و برگم ، همسايه محنت ،همخانه. . و دوباره واژه عاجز شده است از بيان غم من. و ناباورانه به پاييز مي رسم! باز هم برايم بگو .
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1383/2
ليست وبلاگ هاي فارسي. كم كم توي مه گم شديم و ديگه جز مه هيچي نمي ديديم! واي چه خيال انگيز و وهم آلود! و البته مقداري ترس هم بود! هيچي معلوم نبود هيچي! حتي كابين بغلي و باقيمانده رفقا! همينطور من وهمراه عزيز در هول وهراس بوديم كه ديديم همه چيز كم كم به رنگ خودش در اومده وپيدا شده بود ، ديگه به ارتفاعي رسيده بوديم كه همه ابرها ومه آلودگيها رو پشت سر گذاشتيم و تمام اطرافمون ديده ميشد و كم كم داشتيم به قله مي رسيديم اين منظره رو هيچ وقت از ياد نخواهم برد. تا چشم كار ميكرد ابر بود وآسمون واي خداي من! كم كم به...
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1388/5
ليست وبلاگ هاي فارسي. Always on my mind. Always in my heart. I’ve been waiting for you night after night. Like a shadow, staying close to the light. هد فونو از گوشم در آورم یه نگاهی به بیرون انداختم، چقدر زیبا! شب بود اما همه جا از مه سفید شده بود و برخورد نور ماشینا به همدیگه یه نور سفید نگی رو ایجاد کرده بود ،. از یاد برده بود. یهو دیدم بغلیم یه نگاهی بهم کردو تند تند گفت :. خسته شدم ، مردم از تنهایی ، یه چیزی بگو ، یه حرفی بزن ، تو چقدر می خوابی تو چقدر آرومی؟ طرف خیلی حرف داشته انگار! چشامو وا کردم و...
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1384/9
ليست وبلاگ هاي فارسي. امروز یه کتاب خوندم که اولش نوشته بود ". تقدیم به آنان که در بالای قله می ایستند و صدایت می کنند که به آنها بپیوندی. تقدیم به آنان که با دیدن موفقیت دیگران شاد می شوند. تقدیم به آنان که کارنامه علم و عملشان در سراسر عمر پر بار است. خیلی جالب انگیز بود برام.این تقدیمات! و حالا این جانب هم این دفعه تقدیم می کنم به ". اونهایی که نوشته هامو میخونند و بر من منت میگذارند. تقدیم به اونهایی که به من لطف دارند ومن شرمنده نظرات زیباشون هستم. حالا بگو ببینم تو جزو کدومها شون هستی؟ نقاش ازل چه ...
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1386/10
ليست وبلاگ هاي فارسي. را و ق در. مدتی ست به این واژه فکر می کنم؟ اینکه قدر هر کس چقدره؟ و اینکه قدر" چیه؟ بارها و بارها این واژه رو شنیدم که قدر خودتو بدون! ولی واقعا قدر من یا هر کسی. قدر من اصلا چیه؟ و چطور و با چه ابزاری قابل سنجشه؟ و یا یه تلفیقی از هر سه اینها. پدر می گفت قدر تو تنها اندیشه ء تو نیست مادامیکه در راستای. از تو سر نزده باشه. ولو بیداری یک نفر باشد یا هر گونه حرکت دیگه ای در جهت عینیت بخشیدن به اون! و برای هر چیزی یه قدری وجود داره! شاید قدر این مورچه کوچک در. شاید اون تنها ،. البته بر...
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1386/8
ليست وبلاگ هاي فارسي. ماهی که گذشت و گذاشت. وقتی صدای "علی ما هدینا و الله اکبر" اذان اعلام عید فطر رو شنیدم. یهو حال عجیبی بهم دست داد نمی دونم از شوق شکفتن. و آغازی دوباره بود یا از فراق محبوبی که یک ماه تمام. به قول کامران نجف زاده کاش زحمت این همه ریاضت با صرف اولین صبحانه محو نمی شد! دوست جون داشت با شدت و حدت می گفت که چرا؟ چرا آدما اینطوری شدن؟ آخه چرا توی ماه رمضون؟ آخه چرا توی این ماه دست به هر کاری می زنن؟ و عجیب شاکی بود! گفتم رفیق شفیق غم مخور. همون بخشی از دین. و شاید اون آدما ما هم.
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1385/8
ليست وبلاگ هاي فارسي. سلام سلامی به وسعت زمان. بی انتهای بی انتها. چقدر حرف دارم . انقدر که حرفامو خودمم یادم میره! چقدر این جمله هارو دوست داشتم:. Dont let any thing stop you.there will be times when you;ll be disapointed; but you can;t stop . Make yourself the very best that you can make out of what . the very best you are. که( نگذار هیچ چیز تو را متوقف کند. زمانی نا امید خواهی شد ولی نباید دست برداری بکوش تا بهترینی باشی که در توان توست.بهترین ممکن. ای بخشنده بزرگ در ازای این هدیه ها من چکار کنم؟
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1383/3
ليست وبلاگ هاي فارسي. قا، جريان وقليان دوبا ره زندگي. ستي بخش ، زندگي آفرين. ها يي از بند ظلمت زمستان و شب طولاني وتاريك و رسيدن. من ودوست جون رفته بوديم به بازار ميوه فروشان اونجا بود كه به واقع بهار رو حس كردم. بوي. واقعا مست كننده بود . رنگش چه. بود به قول يكي از دوستان توتها به نهايت كمال وپختگي رسيده بودند و آماده بودند تا خودشونو تقديم ما آدما كنن . . .بي اراده يه دونه ازونها رو به دهن بردم غافل از اينكه شسته نبودند. البته دير متوجه شده بودم . بهار ديگه داشت بار مي بست! ها و مخصوصا بوي ديوانه كننده.
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1383/12
ليست وبلاگ هاي فارسي. از لای کاغذ پاره ها. لعنت به هر چي كنكور و امتحانه علي الخصوص كنكور كارشناسي ارشد. كه ما هر آنچه در چنته داشتيم(چه مادي چه معنوي ) به پايش ريختيم تا. قبول افتد و چه در نظر آيد (التماس دعا ). كلي حرف تلنبار شده دارم. گاهي اوقات فكر ميكني آدمهايي كه دور و برتند چقدر خوبن. چقدر به هم نزديكن و چقدر دوست داشتني! و گاهي همه آشناهاي دورو برت رو غريبه مي بيني. و هيچ ارتباط و علاقه اي به اونها احساس نمي كني! حتي ممكنه اون آدم نزديكترين كس به تو باشه ولي مي بيني چقدر با اون فاصله داري! و دلت ...
ناگفتني هاي من
http://nagofte-ha.persianblog.ir/1386/3
ليست وبلاگ هاي فارسي. آغاز و تولد می مونه. احساس می کنم صبح مثل یه منبع انرژیه. منبعی که باید پاشی و اونو. دریافت کنی و نفس بکشی و دوباره متولد شی! و یه روز خوب رو. به قول استاد مهم نیست که چند روز توی زندگیت باشه مهم اینه که چند. زندگی توی روزت باشه و لحظه هات. چقدر با ارزش و غنی و. کوله بارو بستم و. جاده برای من همیشه مث یه آلبوم بوده یا شایدم یه فیلم. Zwnj;که باهاش خودمو ورق زدم. مشغول تماشای خاطراتم شدم! بازم دارم آلبوم نیگا می کنم. می رقصیدن.چشمه ها از لابلای هر. کوه و صخر ه ای انگار. آزاد شده بودن و.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
افسران جنگ نرم
مبارزه با صهيونيزم و استكبار جهاني. نیازم را فراموش کردم. عکس/ احیای سردار سعید قاسمی بر مزار شهدا. همه یک به یک نوکر حیدرند. فرق فوتبال آمريكايي و فوتبال انگليسي در ايران (حتما بخوانيد). حواستان باشد . تزویر گردنتان را خواهد شکست . السلام عليك يا مظهر العجايب يا علي بن ابي طالب عليه السلام. رفسنجاني : جديد الاسلام ها از ماهواره مي ترسند! حجاب برتر بهترین هدیه تولدم. نه می بخشيم و نه فراموش می کنيم و نه آشتی! سنگر سایبری خط شکن. گروه مدافعان جنگ نرم. خادم حضرت زهرا (س). پایگاه مقاومت نجف اشرف. مثل استاد ...
فریــــــــــــــــــاد خاموشـ
تو اخم میکنی . و من مهر می شوم. تو قهر میکنی . و من مهر می شوم. و من باز مهر می شوم. آری من متولد ماه مهرم تو را که دوست بدارم فقط برایت مهر می شوم. اما گفته باشم زیادی خودتو لوس کنی و صبرم تموم بشه خشم درونم. و جدیت مهریم گل میکنه دیگه خودت میدونیااا. و من باز مهر می شوم! ای کسانی که مهر ماهی نیستید. بدانید و آگاه باشید که. تلاش برای ورود به غار تنهایی یک مهر ماهی از محالات است . چند صباحی صبوری کنید . 24 مهر تا 11 آبان) درخت گردو ( اشتیاق و شور). لزومی نداره که من همونی باشم که تو فکر میکنی. این منم مت...
گروه سرودناشنوایان آوای بیصدا
گروه سرودناشنوایان آوای بیصدا. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم بهمن 1393ساعت 1:20 توسط.
آوای بی صدا
آوای بی صدا.کلبه بارانی دلم. تصمیم گرفتم یه سر و سامونی به این کلبه بدم. خیلی تنبلی کردم،میدونم که آوای بی صدا حسابی ازم گله داره که چرا این همه وقت سراغی ازش نگرفتم. سلامی دوباره کلبه بارانی دلم. نوشته شده در ۱۳٩٢/٧/۳٠ساعت ۱٠:٠٦ ق.ظ توسط راضیه نظرات . خیلی وقته که اوای بی صدا ساده و ساکت یه گوشه نشسته و داره خاک میخوره.سابی اینجا رو خاک گرته. دلم برات تنگ شده آوای بی صدا. Design By : Night Skin. وبلاگ انجمن مددکاری دانشگاه علامه طباطبایی. تا بی نهايت درنگی بيش راه نيست. منظومه مجنو.پارازیت خودمون.
آوای درون
جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۸ ه.ش. تفنگت را زمین بگذار. که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار. تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن. من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن. ندارم جز زبانِ دل -دلی لبریزِ مهر تو-. تو ای با دوستی دشمن. زبان آتش و آهن. زبان خشم و خونریزی ست. زبان قهر چنگیزی ست. بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید. فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید. گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار. تفنگت را زمین بگذار. تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو. این دیو انسان کش برون آید. تو از آیین انسانی چه می دانی؟ و حق با توست.
اوای دل
نجوم و ستاره شناسی. عشق من ، دنیای من. مرد هم قلب دارد. فقط صدایش.یواش تر از صدای قلب یک زن است. مرد هم در خلوتش برای عشقش گریه میکند. اما همیشه اشک هایش را در آلبوم دلتنگیش قاب میکند. هر وقت زن بودنت را می بیند. سینه را جلو میدهد.صدایش را کلفت تر میکند.تا مبادا. لرزش دست هایش را ببینی. مرد که باشی.دوست داری.از نگاه یک زن مرد باشی. نه بخاطر زور بازوها! مثل تو دلتنگ میشود. ولی،گریه نمیکند. بچه میشود.بهانه میگیرد. تو این ها را خوب میدانی. تمام آرزویش این است که سر روی پاهایت بگذارد. تا موهایش را نوازش کنی.
هرکجا باشم آسمان مال من است...
هرکجا باشم آسمان مال من است. هم نفس با نفست هم نفسم می رانم. تا به فردوس نگاه تو رسم جانانم. تو شاهکار خلقتی,تحقیر را باور نکن. بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش,زیبا و زشتش پای توست,تقدیر را باور نکن. تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی,از نو دوباره رسم کن,تصویر را باور نکن. خالق تو را شاد آفرید,آزاد آزاد آفرید,پرواز کن تا آرزو,زنجیر را باور نکن.
ღ♥ღعاشقانه هایی از جنس بارانღ♥ღ
ღ ღعاشقانه هایی از جنس بارانღ ღ. حکم سکوتم،صبورے قلب من است! اما صبر تا کی؟ تو چه میفهمی:حال و روز کسی را که دیگر. هیییییچ نگاهی دلش را نمی لرزاند! نوشته شده در شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 23:23 PM. من اگر من مست میکنم و دیوانه وار در تاریکی. این شهر قدم میزنم خسته شده ام /بریده ام. از کسی که دوستش دارم و نمیفهمد وگرنه من. کجا و مستی و بوی الکل "کجا". نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ساعت 15:15 PM. مگر نشنیدی جمله آخرش را؟ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۹۲ساعت 20:9 PM. نزدیک ب یک سال. تاوان ب...
آوای دل
نوشته شده در دوشنبه ۳۰ دی۱۳۹۲ساعت 7:42 توسط. هدیه ای برای بودن. لحظه ها گم می شوند. و در فاصله های اندوهگین, قدم هایی پیدا می شود تا همراه با چرخ زمین همراهیمان کند. از نگاه های پر حرف که تلاطم قلب هایشان در سکوتی ,سکوت میکنن.تا راز دل دادگیشان. در گوشه ای از جهان پنهان باقی بماند. و من احساس نغمه ی جویباری روان که از دل کوه فواره وار هوای بودنش را حس میکند,میفهمم. و من حقیقت را میفهمم تا از میام آدم های بسیار به یک نفر راز دل بگویم و بر عشق او باور آورم. وقتی نگاه مشتاقی قلبم را می جوید. دیده بان این بد...
