AVIIZHE.BLOGSPOT.COM

avizhe7.blogfa.com

آویژه - نیاز

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-37.aspx

چشم هايت را بسته اي. به آدمهايي فكر مي كني. كه گرگها را تكه پاره مي كنند. و به بهشتي كه تا ابد خالي خواهد بود. چرا دستهاي ما را اين قدر كوچك آفريده اي؟ و هيچ گاه آيا فكر كرده اي. كه اين دلهاي شيشه اي. چشمهايت را باز كن. شايد معجزه اي بشود. عصاي موسي را كجا گذاشته اي؟ لاشخورها عقاب ها را تكه تكه مي كنند. ماههاست كه آسمان را نگاه نكرده ایم! گاهی وقتها دلت میگیره. گاهی وقتها دلت می گیره وقتی میفهمی. خیلی کارهارو یه جور دیگه باید انجام میدادی. گاهی وقتها دلت میگیره وقتی میفهمی که. تظاهر کنی چیزی برات مهم نیست.

avizhe7.blogfa.com

آویژه - بعضی روزها

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-38.aspx

بعضي روزها آدم بدبخت مي شود. بعضي روزها دلت مي گيرد. بعضي روزها همه چيز بوي دلتنگي مي دهد. بعضي روزها هيچ كس. بعضي روزها آسمان ابري است اما تو گرمت است. بعضي روزها خيابانها كثيف تر است. بعضي روزها آدم ها عبوس تر. امروز از آن روزهاست. حالم اصلا خوب نيست! نوشته شده در جمعه ۲۴ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت ۲۱:۱۹ بعد از ظهر توسط adeli. داستانک نویسی خیال پردازی فانتزی و در کل به تصویر کشیدن ایده ال ها هستم. انگیزت چی بود از داستانک نویسی و خیال پردازی فانتزی؟ خلق زندگی های واقعی و خیالی. چند وقته تو کاره داستانکی؟ خوب مس...

avizhe7.blogfa.com

آویژه - دست مهربونی

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-25.aspx

روزي در يک دهکده کوچک، معلم مدرسه از دانش آموزان سال اول خود خواست تا تصويري از چيزي که. نسبت به آن قدردان هستند، نقاشي کنند. او با خود فکر کرد که اين بچه هاي فقير حتما تصاوير بوقلمون و ميز پر غذا را نقاشي خواهند کرد. ولي وقتي آوریل نقاشي ساده کودکانه خود را تحويل داد، معلم شوکه شد. او تصوير يک دست را کشيده بود، ولي اين دست چه کسي بود؟ شبیه عکس یک رویاست. تو خوابیدی ، جهان خوابه . زمین دور تو می گرده ، زمان دست تو افتاده. تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده . تو خواب انگار طرحی از گل و مهتاب و لبخندی.

avizhe7.blogfa.com

آویژه - قلبت را من کوک کنم؟

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-39.aspx

قلبت را من کوک کنم؟ زندگی درک همین امروز است! زندگی شوق رسیدن به همان فردا است که نخواهد آمد! تو نه در دیروز و نه در فردایی! ظرف امروز پر از بودن توست . ظرف من را نشکن. نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت ۳:۵۱ قبل از ظهر توسط adeli. داستانک نویسی خیال پردازی فانتزی و در کل به تصویر کشیدن ایده ال ها هستم. انگیزت چی بود از داستانک نویسی و خیال پردازی فانتزی؟ خلق زندگی های واقعی و خیالی. چند وقته تو کاره داستانکی؟ خیلی وقت نیست ولی از موقعی که یه پایگاه پیدا کردم کارم رو گسترش دادم. کجا به دنیا اومدی؟

avizhe7.blogfa.com

آویژه - س سال نو شد....اما دل هایمان بهاری نشد.

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-35.aspx

س سال نو شد.اما دل هایمان بهاری نشد. نوروز باستانی ۸۹ رابه تمام ایرانیان تبریک میگم.امیدوارم سالی سرشار از سلامتی برای شما و خانوادهاتون در پیش رو داشته باشید و برای همه اونایی که پیشمون نیستن آرزوی سعادت وخرسندی کنیم. نوشته شده در دوشنبه ۲ فروردین۱۳۸۹ساعت ۳:۲۰ قبل از ظهر توسط adeli. داستانک نویسی خیال پردازی فانتزی و در کل به تصویر کشیدن ایده ال ها هستم. انگیزت چی بود از داستانک نویسی و خیال پردازی فانتزی؟ خلق زندگی های واقعی و خیالی. چند وقته تو کاره داستانکی؟ خوب پس شریک جرمم داری؟ کجا به دنیا اومدی؟

avizhe7.blogfa.com

آویژه - اشک رازیست

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-29.aspx

لبخند رازیست اشک آن شب لبخند عشقم بود. قصه نیستم که بگویی. نغمه نیستم که بخوانی. صدا نیستم که بشنوی. یا چیزی چونان که ببینی. یا چیزی چونان که بدانی. درخت با جنگل سخن می گوید. و من با تو سخن می گویم. نامت را به من بگو. دستت را به من بده. حرفت را به من بگو. قلبت را به من بده. من ریشه های تورا دریافته ام. با لبانت برای همه ی لبها سخن گفته امو دستهایت با دستان من آشناست در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان. و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را. دستت را به من بده. بسان ابر که با طوفان.

avizhe7.blogfa.com

آویژه -

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-41.aspx

و پتویی که هیچ گاه گرمم نمی کند . من و من پیش می رویم . و خط کشی های ممتد خیابانی که سبقت در آن ممنوع است . زمستان ۸۹ اصفهان تو خونم. از ماهیان کوچک این جویبار. هرگز نهنگ زاده نخواهد شد. من خردی عظیم خود را می دانم. ینجا،ماهی ها عاشق می شوند. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ خرداد۱۳۸۹ساعت ۱۴:۱۸ بعد از ظهر توسط adeli. داستانک نویسی خیال پردازی فانتزی و در کل به تصویر کشیدن ایده ال ها هستم. انگیزت چی بود از داستانک نویسی و خیال پردازی فانتزی؟ خلق زندگی های واقعی و خیالی. چند وقته تو کاره داستانکی؟ کجا به دنیا اومدی؟

avizhe7.blogfa.com

آویژه - ايستگاه

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-23.aspx

باز خواني دستور زبان عشق. برخي از آدم ها هستند كه در طول دوران زندگي اشان،به اندازهاي محيط اطرافشان را تحت تاثير وجود خويش قرار ميدهند كه مردم آنها را جزئي از خاطرات خود مي دانند.مثل عضوي از خانواده اشان.اينها آدمهايي هستند كه وقتي مي ميرند،به همان اندازه كه خويشان و نزديكانشان در سوگ آنها سهيم هستند،مردم نيز در سوگشان سهيم ميشوند. تمام ايستگاه مي رود. و من چقدر ساده ام. كه سال هاي سال. كنار اين قطار رفته ايستاده ام. به نرده هاي ايستگاه رفته. نوشته شده در پنجشنبه ۱۹ دی۱۳۸۷ساعت ۱۸:۵۲ بعد از ظهر توسط adeli.

avizhe7.blogfa.com

آویژه - نقطه سر خط .

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-32.aspx

نقطه سر خط . خدا جون ميشه تو امشب منو تو بغل بگيري؟ بگي آروم توي گوشم ديگه وقتشه بميري. خدا جون ميگن تو خوبي ، مثل مادرا مي موني. اگه راست ميگن ببينم عشق من کجاست ميدوني؟ خدا جون ميشه يه کاري بکني به خاطر من؟ من مي خوام که زود بميرم آخه سخته زنده موندن. من که تقصيري نداشتم پس چرا گذاشته رفته؟ خدا جون تو تنها هستي ميدوني تنهايي سخته. زنده بودن يا مردن من واسه اون فرقي نداره. اون مي خواد که من نباشم، باشه ،اشکالي نداره. خدا جون مي خوام بميرم تا بشم هميشه راحت. ولي عمر اون زياد شه حتي واسه يه ساعت. صبح گشنم...

avizhe7.blogfa.com

آویژه - سرنگ خالی

http://www.avizhe7.blogfa.com/post-31.aspx

زیر پ ل یه مرد لاغر ، رو زمین خیس نشسته. کنار یه ت ل آتیش ، با چشای نیمه بسته. کسی که هرگز زندگی ر نشناخته. همهی ستارههاش به شبای کهنه باخته. یه مرد خسته ، مرد غمگین تکیده. کسی زیر پ ل این شهر گریهی اون ندیده. با فروش هر یه بسته تو خودش شکسته صدبار. مثل اون شعر قدیمی ، هر دریچهش شده دیوار. نقطه چین روی رگهاش ، جانشین حرف مرگه. نقطههای زندهگی نیست ، جای سوزن س ر نگه. شعلهی حادثه اونم مث م شتریش سوزونده. خیره شدن به شعلهها چشمای مات نیمه باز. یه مشتری پول نداره ، میگه: من یه بار بساز! میگه: بابا تو کجایی؟