aliberenjian.blogspot.com
Gah Negar
http://aliberenjian.blogspot.com/2002_02_01_aliberenjian_archive.html
Public Broadcasting Service (PBS). Wednesday, February 27, 2002 : :. تا چند روزدر مسافرت خواهم بود.ولي تلاش مي كنم در تماس باشم. Wednesday, February 27, 2002. يكي از دلايلي كه كار به اينجا كشيده خود ما هستيم، چون هيچ وقت حقوق اجتماعي خودمون رو به رسميت نشناخته ايم، يعني فرهنگ اعتراض رو نياموخته ايم . تا حالا شده توي تاكسي به راننده بگين چرا مثله روانيها رانندگي ميكني،. تا حالا شده به همكارتون در مورد بوي بد دهانش اعتراض كنيد،. تا حالا شده از صميمي ترين دوستتون بخواهيد جلو شما سيگار نكشه،. راهنماي ما آقاي...
blackboard.blogspot.com
::Behzad's Weblog::
http://blackboard.blogspot.com/2002_11_01_archive.html
ØªØ ØªÙ Ø Ù Ø Ù. 1589;فحه اصلی. 1570;رشيو. 1601;رستادن نظرات. Thursday, November 21, 2002. 1645 Ù ÙÙŠ Ø ÙˆÙ Ù Ù ÙÙŠØ Ù Ø Ø ØµØ Ø ÙŠ ØªØ Ø Ø ÙˆØ Ù ÙيوÙØ Ù ÙŠÙ Ø ÙØ Ù ÙŠ Ø Ø ØºÙ Ø ÙØ ÙÙŠ Ø Ø Ù Ø ÙˆÙ ØµØ Ø Ø Ø Ø ÙŠÙ ØµØ Ø ÙŠ ØªØ Ø ÙˆÙ ÙŠ ÙƒÙÙŠ Ø Ù ØªØ! 1606;وشته شده در ساعت 3:12 AM توسط Behzad. 1645 Ù ÙÙŠ Ø ÙˆÙ Ù Ù ÙÙŠØ Ù Ø Ø ØµØ Ø ÙŠ ØªØ Ø Ø ÙˆØ Ù ÙيوÙØ Ù ÙŠÙ Ø ÙØ Ù ÙŠ Ø Ø ØºÙ Ø ÙØ ÙÙŠ Ø Ø Ù Ø ÙˆÙ ØµØ Ø Ø Ø Ø ÙŠÙ ØµØ Ø ÙŠ ØªØ Ø ÙˆÙ ÙŠ ÙƒÙÙŠ Ø Ù ØªØ!
sang.blogspot.com
.:: Gholve Sang ::.
http://sang.blogspot.com/2002_04_28_archive.html
Saturday, May 04, 2002. تشكر و قدرداني . نوشته شده در ساعت 6:50 PM توسط قلوه سنگ. اگر نظري داريد بفرمائيد؟ اينم عاقبت اعتصاب كردن. احتمالا آخرش بهشون همراه مدرك مهندسي،ي مدرك آشپزي هم ميدن. البته اون مسئول دفتر فرهنگي واسه اينكه خودش رو لوس كنه كلي از دانشجوها دفاع كرد و اون هم اين پيشنهاد مسخره رو داد. آخه بابا مگه دانشجو آشپز كه بدونه چرا اين غذا ها اين قدر گنده؟ تازه خرشون هم كردن گفتن دانشگاه بخاطر اين نظارت بهتون حقوق هم ميده! گفتم چي كار كنم؟ گفت خب اعتصاب راه بنداز؟ اگر نظري داريد بفرمائيد؟ اگر نظ...
sang.blogspot.com
.:: Gholve Sang ::.
http://sang.blogspot.com/2002_04_21_archive.html
Saturday, April 27, 2002. حرفهاي خصوصي براي دلتنگيهاي علي. ميدوني علي خيلي وقتها دلم ميخواد بدونم توي اون كله خاليت چي ميگذره. همه ميگن ديونه شده. ولي من ميگم تازه عاقل شدي. من كه از 4 دبستان كنارت بودم. من كه خوب ميشناسمت. يادته پنجم دبستان تو اكباتان ميرفتيم مدرسه؟ تو ي عوضي شاگرد اول شدي منم طبق معمول شاگرد دوم. بابات اومد بهمون جايزه داد؟ يادته همون موقع ها تو هميشه كتاب دستت بود و يا مساله هاي قلمبه سلمبه حل ميكردي؟ بچه هاي مدرسه يادت ميياد؟ جلسه هاي اثبات خدامون يادت ميياد؟ خيلي خوش ميگذره. ي ك...
sang.blogspot.com
.:: Gholve Sang ::.
http://sang.blogspot.com/2002_02_10_archive.html
Friday, February 15, 2002. نوشته شده در ساعت 11:45 PM توسط قلوه سنگ. اگر نظري داريد بفرمائيد؟ براي "غدير و مريم" كه تكه اي از خاطرات دوستان وبلاگ گرمان هستند. روحشان شاد و خاطراتشان در يادها باقي باد. نوشته شده در ساعت 11:41 PM توسط قلوه سنگ. اگر نظري داريد بفرمائيد؟ Thursday, February 14, 2002. نوشته شده در ساعت 12:38 PM توسط قلوه سنگ. اگر نظري داريد بفرمائيد؟ در ادامه اين گفتگو كه چرا خيلي ها تو وبلاگ درد و دل ميكنند يكسري تصور دارم ،. نوشته شده در ساعت 12:29 PM توسط قلوه سنگ. اگر نظري داريد بفرمائيد؟
bdowran.blogspot.com
نقد فیلم: 10/01/2003 - 11/01/2003
http://bdowran.blogspot.com/2003_10_01_archive.html
This is a "Film Critique" weblog. پنجشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۲. وبلاگستان شهر شيشه ای. برگزيده ای از وبلاگ های فارسی. به اهتمام وحيد قاسمی. از اين بهتر نمی شد. قرار با بر و بچه های فروغ. ساعت پنج و نيم بود. بی هوا تو کتاب های شهر کتاب وول می خوردم و به عادت قديم مفت خوانی می کردم کتاب خواندنی برايان فی. 1381) فلسفه امروزين علوم اجتماعی: نگرشی چند فرهنگی. ترجمه خشايار ديهيمی. تهران: طرح نو که چشمم افتاد به رنگ زرشکيش. خودش بود. همان که زمانی آيدا. ديگر قيدش را زده بودم. گاس توقيف شده باشد. حدس بی راهی نبود.
dance2forget.blogfa.com
خاتمه از صفر - یلدای هشتادوهفت
http://www.dance2forget.blogfa.com/post-136.aspx
درنظربازی ما بیخبران حیرانند. من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند. نوشته شده در ۸۷/۱۰/۰۱ساعت 3:55 توسط حمید.
dance2forget.blogfa.com
خاتمه از صفر - شیرین بود بسی!
http://www.dance2forget.blogfa.com/post-130.aspx
ممنون افشین قطبی عزیز. این قهرمانی دلچسب، نوش جان تو و پرسپولیس و تمام قرمزهای دنیا. پن۱: با گل دقیقه ۹۶ چنان از جا کنده شدم و دادوبیداد کردم که واقعا از زمان حضور در استوا چنین بروز هیجانی را تجربه نکرده بودم. خیلی چسبید! حالا من این همه سروصدا کردم تازه بعد از یه ساعت که همه چی آروم شده، همخانهای محترم اومدن در زدن ببینن در صحت و سلامت کامل به سر میبرم یا نه؟ نوشته شده در ۸۷/۰۲/۲۸ساعت 20:47 توسط حمید.
aghagol.blogspot.com
آقا گل
http://aghagol.blogspot.com/2003_05_01_archive.html
1570;قا گل. Saturday, May 31, 2003. 1645 امیدوارم روز قیامت که ممه هات زبون در آوردن، زیاد بلبل زبونی نکنن واسه خدا، وگرنه. 1606;وشته شده در ساعت 11:49 PM توسط آقا گل. 1645 دیشب زیر پتو بودم. داشتم با تلفن حرف میزدم. یهو احساس کردم سرباز های اسراییلی در حال لگد زدن به کله ی من هستن. با احتیاط پتو را کنار زدم. دیدم خانوم هاویشام است. لباس خواب نخودی بر تن دارد. تو را چه میشود که از اینگونه اهلیت از کف داده ای؟ فکر کردم خوابی تلفن افتاده رو سرت. خانوم هاویشام یک نازی بی شخصیت است. Thursday, May 29, 2003.