hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: معرفی شورای تمدن(چهار کوت)!
http://hekayatnama.blogspot.com/2012/01/blog-post_08.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه. معرفی شورای تمدن(چهار کوت)! به پیوست پست قبلی به معرفی تشکیل شورای چهار کوت ،اهداف ومقاصد این شورا پرداخته ایم:. هدف از تشکیل این شورا:. متأسفانه مردم ماهمواره از موجودیت چنین ایده ها ومفکوره های خطرناک ومبغضانه ای زیان دیده وطور حتم به ستوه آمده اند؛با این هم هستند کسانی که چنین ایده هایی را ترویج نموده ومنافع ملت را فدای شخص مینمایند. عمده ترین اعضا از چهارکوت تشکیل دهند شورای تمدن:. که ازعمده ترین آنها میتوان آقایان نبوی،همدرد،حاجی عزیز و مهدوی را نام برد. هیچ نظری موجود نیست:.
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: شهر در ظلمت؟!
http://hekayatnama.blogspot.com/2011/12/blog-post_25.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه. شهر در ظلمت؟! خان هرات گوید مرگ. خانه ام تاریک است، شب من پر ظلمت. امّا دل من روشن. شمع میکند روشن کلبه حقیرم را. نبض شهرم میزند هنوز. که صدای دردم،انتهای اشکم را. آیینه ایست آشکار به تمام عالم. وسعت قلب من ، وسعت بی انتهاست. امّا همه جا روشن. نقطه ای هستیم سیاه. به تو گویم ای خان هرات. شهر من خورشید است. دل تو تاریک باد. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). همگام با بزرگان فلسفه(فلسفه کنفوسیوس)(1). شعله ای که نورش کمرنگ بود! دوستان سلام من هم بجمع شما پیوستم.
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: همگام با بزرگان فلسفه(فلسفه کنفوسیوس)(1)
http://hekayatnama.blogspot.com/2012/01/blog-post_13.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعه. همگام با بزرگان فلسفه(فلسفه کنفوسیوس)(1). شاهان هنوز درنده خو و ستم کارند؛ رعایا نادان اند، وسخنان من چون دانه های برفی که برسطح دریایی آرام فرو ریزد، اثری از خود برجای نمیگذارد ". روزی کنفوسیوس در بیابانی گم شده بود، شاگردانش از مسافری سراغ او را گرفتند.مسافرگفت که او« انسانی دید به سان کوهی وبا قیافه پریشان یک سگ ولگرد وقتی که شاگردانش این موضوع را برای کنفوسیوس تعریف کردند، خندید وگفت:«چه تعریف عالی! هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). شعله ای که نورش کمرنگ بود!
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: شعله ای که نورش کمرنگ بود!
http://hekayatnama.blogspot.com/2012/01/blog-post.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۱۳, سهشنبه. شعله ای که نورش کمرنگ بود! اما اوضاعهمچنان در تاریکی متحول میشد و از طلوع اثری پیدا . متوجه آدمهایی شدیم که در صفوف جداگانه صف بسته بودند؛ انسانهایی به نظر می رسیدند، همگی مات ومبهوت؛ صدایی از آنها شنیده نمی شدواصلا حرکتی نداشتند؛ از ترس بخود می لرزیدیم وقتی می دیدیم اینگونه بی حرکت هستند.گمان میکردیم که همگی را چون مرغابی هایی چوبی که به منظور شکار مرغابیان دیگر می سازند، از چوب ساخته باشند. اما نه! اشتباه میکنی که همگی را چوبی تصور. لحظاتی در سکوت سپری شد و وقتی بخود آمدم که ...
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: سلام دوستان
http://hekayatnama.blogspot.com/2011/12/blog-post.html
ه.ش. ۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه. من هم بجمع شما پیوستم. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). همگام با بزرگان فلسفه(فلسفه کنفوسیوس)(1). شاهان هنوز درنده خو و ستم کارند؛ رعایا نادان اند، وسخنان من چون دانه های برفی که برسطح دریایی آرام فرو ریزد، اثری از خود برجای نمیگذا. شعله ای که نورش کمرنگ بود! آفتاب نور کمرنگ وطلایی رنگ هنگام غروبش را از خط جدی بر زمین می افشاند،هوا هم با در نظر داشت طبیعت زمستانی آن سرد سرد بود।حیاط حویلی بزرگی که. دوستان سلام من هم بجمع شما پیوستم. شهر در ظلمت؟! من و انکار ...
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: او آلی گوش بیتی نه!
http://hekayatnama.blogspot.com/2011/12/blog-post_15.html
ه.ش. ۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه. او آلی گوش بیتی نه! بنام آن خدایی که زر، زور وتزویر را نکوهش کرده است. نقدی بر قطعنامه(دیکته نامه) 19 قوس 1390 در مسجد رهبر شهید. قطعنا مه که به نظر منطقی و عقلی هرعاقلی، کاملا نظرات شخصی است که در آن گنجانیده و ترتیب شده و طی گردهمایی که اجندای آن قبل از اشتراک. حرکات اعتراضی مدنی کاملا مسالمت آمیزی که در برابر موضوعاتی مانند. نابرابری ها، تبعیض های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از جانب حاکمان ملی و محلی در قبال بامیان وشهروندانش انجام. قلم داد نمی نماید. منتقدان ا...
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: شورای تمدن،حربۀ نفاق یا اتحاد؟!
http://hekayatnama.blogspot.com/2012/01/blog-post_06.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۱۶, جمعه. شورای تمدن،حربۀ نفاق یا اتحاد؟! شورای تمدن یا شورای چهار کود( 1-سید آباد حیدر آباد،2- دره سادات،3- فولادی، 4-شهیدان)ابتکار نوین حکومت محلی بامیان در رتق وفتق امور دولتداری است؛تا بدین وسیله توان خویش را در اداره امورفرهنگی،اجتماعی وسیاسی اقتصادی ولایت بامیان افزایش دهد.حکومتی که تاکنون عملکردچشمگیری از خود نشان نداده است هرچند که منسوبین آن تلاش ممدی را دراین راستاداشته اند. 1- تنزیل سطح فرهنگی،اجتماعی وسیاسی اقتصادی مردم هزاره در گذشته:. متأسفانه امروزه نیز مردم هزاره پس از تحمل ...
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: December 2011
http://hekayatnama.blogspot.com/2011_12_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۴, یکشنبه. شهر در ظلمت؟! خان هرات گوید مرگ. خانه ام تاریک است، شب من پر ظلمت. امّا دل من روشن. شمع میکند روشن کلبه حقیرم را. نبض شهرم میزند هنوز. که صدای دردم،انتهای اشکم را. آیینه ایست آشکار به تمام عالم. وسعت قلب من ، وسعت بی انتهاست. امّا همه جا روشن. نقطه ای هستیم سیاه. به تو گویم ای خان هرات. شهر من خورشید است. دل تو تاریک باد. هیچ نظری موجود نیست:. ه.ش. ۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه. مصاحبه عبدالله برات با هفته نامه پرسشگر(شماره سی و یکم—شنبه 26 قوس 1390—17دسمبر 2011). قوس که کاملاً مغرض...
hekayatnama.blogspot.com
حکایت نامه: January 2012
http://hekayatnama.blogspot.com/2012_01_01_archive.html
ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعه. همگام با بزرگان فلسفه(فلسفه کنفوسیوس)(1). شاهان هنوز درنده خو و ستم کارند؛ رعایا نادان اند، وسخنان من چون دانه های برفی که برسطح دریایی آرام فرو ریزد، اثری از خود برجای نمیگذارد ". روزی کنفوسیوس در بیابانی گم شده بود، شاگردانش از مسافری سراغ او را گرفتند.مسافرگفت که او« انسانی دید به سان کوهی وبا قیافه پریشان یک سگ ولگرد وقتی که شاگردانش این موضوع را برای کنفوسیوس تعریف کردند، خندید وگفت:«چه تعریف عالی! هیچ نظری موجود نیست:. ه.ش. ۱۳۹۰ دی ۱۸, یکشنبه. معرفی شورای تمدن(چهار کوت)!