dokhtare1984.persianblog.ir
آرامشم را مدیون گامهای خسته وقلب شکسته تو هستم - به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/post/43
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. آرامشم را مدیون گامهای خسته وقلب شکسته تو هستم. نوشته شده در دوشنبه ۳ تیر ۱۳۸٧ساعت ۱٢:۳۸ ق.ظ توسط نیایش نظرات . برای عزیزترین همپای لحظه هایم در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خویش چشمهایم را تقدیم می کنم تا هیچگاه به پاکی دوستیمان شک نکند . عاشقی دیوانه گی آواره گی. بسم الله الرحمن الرحيم. شیوا (.و بعد فرو مي افتم در مسير يك چشمه.). بی تو . تنهاترینم. شادمهر عقیلی ( مسعود ). رویای فردا (احمد افروز). یادداشتهای یک وبلاگر ( مجید ). من با غزلي قانعم و با غزلي شاد.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/1387/6/2
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. وقتی که اسم عروسک رو میشنویم ناخداگاه به یاد دختربچه هایی می افتیم و حتی شاید دخترهای جوان! یه عمر من شدم عروسک قصهی تو، ولی دیگه . در دنیای کاغذین تو من عروسک نیستم که وقت و بی وقت به هر آهنگ تو برقصم. لبهای خندانت را ببینم و بخندم و چشمهای خواب آلودت را ببینم و چشمهایم را ببندم. من اگر مدتی همبازی تو شدم و اگر چند روزی هستی ام را ارزانیات کردم از سادگی ام نبوده، از زرنگی ام نبوده، از جسارتم بوده که در حق خودم کردم. در حق لحظه هایی که در عشرتکده ها حرام شد.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/1387/5/19
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. ناگهان، صدای باد در گوشهایم می پیچد، و طنینی هولناک را یکباره در وجودم بیدار می سازد. نمی دانم که آیا این مشیت یار است. یا دعای خیر پدری دلسوز بدرقه راهم نبود؟ شاید هم گناهان زمینی بدین طریق می بایست پاک گردند. به هر حال، کسی نمیداند. و در این میان، و شوم ترین لحظه، امروز تنها تو در برابرمی. هنگامی که با یاد تو زنده ام، وجودم گ ر می گیرد از عطر گلهای نسترنی که پیش از این عاشقی، آنها را به دریا سپرده بود. یاد خوب گرمی نگاه بی پایان تو بود که مرا تا اینجا کشید،.
dokhtare1984.persianblog.ir
صندوقچه ی خاطرات - به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/post/45
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. یه جا خوندم که. یادت باشه همیشه واسه گلی خاک گلدون باشی که اگه اون گل تا آسمون رفت یادش باشه ریشه اش کجاست . منظورش هر چی که بود برداشت من ازش این بود بیاییم یک روزمان را وقف کسانی کنیم که خاطره شده اند. بریم توی صندوقچه ی خاطرات پدر و مادرمون لا به لای عکسای. و شاید خاک خورده. بریم یاد کسانی باشیم که از دیدنشون محرومیم . شروع به ورق زدن کردم با هر ورق صفحه ی جدیدی از خاطرات ورق می خورد توی بعضی صفحه ها خیلی خوش بودم ولبخندی به لب میاوردم. حک شود حتی اگر نباشند.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/1387/12/24
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. دلم برای کسی تنگ است که :زیبایی روح را می ستاید مهربانی را دوست دارد گذشت را می فهمد سادگی را زیور می داند وفا را گوهر. دلم برای کسی تنگ است که :چشمان خیس از اشک را می بوسد و با سر انگشت مهربانش آبی آسمان را نشان می دهد. نوشته شده در پنجشنبه ٢٩ اسفند ۱۳۸٧ساعت ۱:۱٩ ق.ظ توسط نیایش نظرات . برای عزیزترین همپای لحظه هایم در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خویش چشمهایم را تقدیم می کنم تا هیچگاه به پاکی دوستیمان شک نکند . عاشقی دیوانه گی آواره گی. بسم الله الرحمن الرحيم.
dokhtare1984.persianblog.ir
عروسک قصه تو - به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/post/49
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. وقتی که اسم عروسک رو میشنویم ناخداگاه به یاد دختربچه هایی می افتیم و حتی شاید دخترهای جوان! یه عمر من شدم عروسک قصهی تو، ولی دیگه . در دنیای کاغذین تو من عروسک نیستم که وقت و بی وقت به هر آهنگ تو برقصم. لبهای خندانت را ببینم و بخندم و چشمهای خواب آلودت را ببینم و چشمهایم را ببندم. من اگر مدتی همبازی تو شدم و اگر چند روزی هستی ام را ارزانیات کردم از سادگی ام نبوده، از زرنگی ام نبوده، از جسارتم بوده که در حق خودم کردم. در حق لحظه هایی که در عشرتکده ها حرام شد.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/1387/5/5
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. در طی زندگی بیشترین لطمه را از کسی یا کسانی می خوری. که به آنها علاقه داری و یا دوست داری مورد توجه آنها باشی. کوتاهیشان برایت مهم است و مهرشان ارزش دارد این در تمام زندگی صدق می کند. تو از کسانی انتظار بیشتری داری که هم آنقدر دوستشان داری. نوشته شده در شنبه ٥ امرداد ۱۳۸٧ساعت ٧:۳۱ ب.ظ توسط نیایش نظرات . برای عزیزترین همپای لحظه هایم در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خویش چشمهایم را تقدیم می کنم تا هیچگاه به پاکی دوستیمان شک نکند . عاشقی دیوانه گی آواره گی.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/post/39
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. کاش میشد هیچ کس تنها نبود. کاش میشد دیدنت رویا نبود. گفته بودی با تو می مانم. رفتی و گفتی و اینجا جا نبود. سالیان سال تنها مانده ام. رفتن سزای من نبود. من دعا کردم برای بازگشت. دست های تو ولی بالا نبود. هم گفتی که فردا میرسی. کاش روز دیدنت فردا نبود. برای عزیزترین همپای لحظه هایم در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خویش چشمهایم را تقدیم می کنم تا هیچگاه به پاکی دوستیمان شک نکند . عاشقی دیوانه گی آواره گی. بسم الله الرحمن الرحيم. بی تو . تنهاترینم. از هر دری سخنی.
dokhtare1984.persianblog.ir
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد
http://dokhtare1984.persianblog.ir/1387/3/4
به نام اون مهربونی که منو دیوونه خودش کرد. نوشته شده در پنجشنبه ٩ خرداد ۱۳۸٧ساعت ۱٠:٥۱ ب.ظ توسط نیایش نظرات . برای عزیزترین همپای لحظه هایم در غریبانه ترین لحظه ی تنهایی خویش چشمهایم را تقدیم می کنم تا هیچگاه به پاکی دوستیمان شک نکند . عاشقی دیوانه گی آواره گی. بسم الله الرحمن الرحيم. شیوا (.و بعد فرو مي افتم در مسير يك چشمه.). بی تو . تنهاترینم. شادمهر عقیلی ( مسعود ). رویای فردا (احمد افروز). یادداشتهای یک وبلاگر ( مجید ). من با غزلي قانعم و با غزلي شاد. فریادهای خاموش آخرین ایستگاه عاشقی.