AYGHESSE.BLOGFA.COM

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/61/داستان-پری-دریایی-

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). آريل پاسخ داد : اما پدر من فقط مي خواستم به او كمك كنم! دوشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۱ ] [ رضا ]. این وبلاگ در تکمیل سری وبلاگ های آی قصه قصه قصه می باشد که جهت گردآوری قصه های کوتاه راه اندازی گردیده است . از پیشنهادات و انتقادات سازنده ی شما سپاسگزاریم. دریافت كد گالری عكس در وب. طراحی : نایت اسکین. Weblog Themes By : Night Skin.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/62/بازگشت-به-هیچستان-

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). و بعد از اتاق بیرون دوید . جین ، موقعی خواب گریه می کرد چون خود را گناه کار احساس می کرد . او دنی را ناراحت کرده بود . نیمه های شب صدایی او را بیدار کرد ، کاپیتان هوک و دارو دسته دزدان دریایی ، آن جا بودند . آن ها جین را درون گونی انداختند . هوک زیر لب با خودش گفت : پیترپن! برایت یک هدیه دارم ، هه هه هه! طراحی : نایت اسکین.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/66/پسر-خاركن-با-آقا-بازرجان

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). پسر خاركن با آقا بازرجان. ببر بده پدرت تا با اين مرواريدها امرار معاش كنند پسر خاركن با خوشحالي به طرف خانه راه افتاد وقتي به خانه رسيد و پدرش ديد كه دست خالي به خانه آمده بدون اينكه از او سؤالي بكند با او شروع كرد دعوا كردن گفت: تو از صبح رفتي حالا دست خالي برگشتي چرا خار نياوردي؟ ملا پيش خودش فكر كرد كه پسر خاركن چيزي از اين...

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/1391/02/4

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). حسن کچل و کوتوله مهربان. سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ رضا ]. روزی بود، روزگاری بود. یک روز یک سگ آمد پیش شیر و گفت: سلام. شیرگفت: علیک سلام، چه می گویی؟ سگ گفت: میخواهم با تو کشتی بگیرم. شیر گفت: عجب رویی داری! مگر نمی دانی من کی هستم؟ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ رضا ]. جک و لوبیای سحرآمیز. هوس های مورچه ای.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/64/کاکل-زری-،دندون-مُرواری

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). کاکل زری ،دندون م رواری. گفت : نه ، فقط یک دختر و پسر هستند که وقتی سنگ می زنند دردم میاد! کاکل زری گفت : مرتکه نفهم مگه آدم هم توله سگ به دنیا میاره؟ بعد کلاهش را ور داشت . پسر پادشاه دید که کاکلش زری است! سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۱ ] [ رضا ]. دریافت كد گالری عكس در وب. طراحی : نایت اسکین. Weblog Themes By : Night Skin.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/58/شیر-و-سگ

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). روزی بود، روزگاری بود. یک روز یک سگ آمد پیش شیر و گفت: سلام. شیرگفت: علیک سلام، چه می گویی؟ سگ گفت: میخواهم با تو کشتی بگیرم. شیر گفت: عجب رویی داری! ما سر به سر شما نمی گذاریم برای اینکه می گویند با وفا هستید. حالا کارت به جایی رسیده که بیایی با من ادعای همسریو هموزنی کنی؟ مگر نمی دانی من کی هستم؟ دریافت كد گالری عكس در وب.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/55/هوس-های-مورچه-ای

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). هوس های مورچه ای. سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ رضا ]. این وبلاگ در تکمیل سری وبلاگ های آی قصه قصه قصه می باشد که جهت گردآوری قصه های کوتاه راه اندازی گردیده است . از پیشنهادات و انتقادات سازنده ی شما سپاسگزاریم. دریافت كد گالری عكس در وب. طراحی : نایت اسکین. Weblog Themes By : Night Skin.

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/56/جک-و-لوبیای-سحرآمیز

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). جک و لوبیای سحرآمیز. جک چنین پیشنهاد ناچیزی را رد کرد ، اما پیرمرد گفت : اگر امشب این لوبیا را بکاری ، تا صبح آن قدر رشد می کند که سر به آسمان می کشد . جک از فکر پیرمرد خوشش آمد و گاوش را با لوبیای سحرآمیز عوض کرد . وقتی به خانه بازگشت ، مادرش فریاد کشید : چقدر نادانی! زن گفت : زود باش! به محض آن تامپ! یک تبر برای من بیاور!

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/59/حسن-کچل-و-کوتوله-مهربان

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). حسن کچل و کوتوله مهربان. خيلي شانس داشته باشي بتوانم يك دختر كچل برات پيدا كنم. حسن مي گفت: مادر چه حرفها مي زني؟ شانس كه به پول داشتن و قيافه نيست. مگر توي قصه ي خودت حسن كچل همسر دختر پادشاده نشد؟ كوتوله پاسخ داد: من م يخواهم با دختر پادشاه ازدواج كنم.مي توني اين كار را بكني؟ مرد پرسيد: چه كمكي؟ اين ها مسموم نيستند؟

ayghesse2.blogfa.com

آی قصه قصه قصه

http://www.ayghesse2.blogfa.com/post/54/دو-کبوتر

آی قصه قصه قصه. شاهزاده ابراهيم و فتنه خونريز. پسر خاركن با آقا بازرجان. کاکل زری ،دندون م رواری. پيروز و چل گيس. حسن کچل و کوتوله مهربان. آی قصه قصه قصه (ویژه ی مقالات قصه گویی ). هرزه گفت: خوب، شاید به سفر می رفته و مثل ما خسته شده و کمی نشسته تا خستگی در کند. نامه بر گفت: پس چرا گاهی کلاهش را با دست می گیرد و این طرف و آن طرف در سبزه و در بیابان نگاه می کند؟ نخ گفت: من بنده ای از بندگان خدا هستم و از بس عبادت می کنم اینطور لاغر شده ام. پرسید این میخ و سیخ چیست؟ دریافت كد گالری عكس در وب.