AYNAZ.BLOGFA.COM

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن

http://www.sobhan3.blogfa.com/8701.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! بی دغدغه روانه شو. بیآنکه بدانم و بدانیم که هم نفسیم. هم مرز تپشهای قلبم. تا دهلیزها و بطنهای انفجار. ای آنکه در رگهایم شاعرانه ای. ای به ضجه خسبیده در ترانه های شبگردیم. نوشته شده در پنجشنبه 22 فروردین1387ساعت 12:57 توسط مهدی محمودی. وقت تفریق دوباره خاک. آسمان را نجوا کن. وقتی از وجین شالیزار بازگشتند. که قاعده هجی شده ی واژه ها را زمزمه کنند. و دلها را،به چیدن. خارهای فاصله عادت دهند. شکسته خیال را شماره کنند. در نگاهی که به آسمان می اندازد:.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن

http://www.sobhan3.blogfa.com/8812.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! باز عطر ياد تو،در خاطره ي اتاقم پيچيد! پنجره ي خيالم را ستاره باران کرد! روحم را تا دورترين، لمس يادها برد! به شب و روز قسم! به تلؤلؤ امواج قسم! به برگ برگ شاخه هاي درختان قسم! به بي قراري بادهاي سرگردان قسم! به آواز قمري هاي حياتم قسم! نمي توانم پلکهايم را به روي خيال تو ببندم! نمي توانم عطر ياد تو را،از چهارفصل دلم پاک کنم! اين همه فاصله را چگونه تاب بياورم؟ اين همه روز راچگونه به تنهايي دوره کنم؟ اين همه فصل را تا به کي،خط بزنم؟ کسی که می گریزد.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن

http://www.sobhan3.blogfa.com/8702.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! از اعماق می جوشد. جایی که آنها را. برای چنین روزهای بی عشقی. اما اگر عشقی نیافتیم. بیا همان عشق های کوچکمان را. تا بی عشق نمانیم. در این دوران بی عشقی. نوشته شده در سه شنبه 17 اردیبهشت1387ساعت 14:35 توسط مهدی محمودی. یک پنجره برای سرودن،. یک پنجره برای شنیدن،. یک پنجره برای تماشا،. سهمی است از تمام زمین،. رو به روی من. نوشته شده در سه شنبه 17 اردیبهشت1387ساعت 14:22 توسط مهدی محمودی. بگذار هرچه نمي خواهيم بگويند! هرچه نمي خواهند بگوييم. عشق من و تو.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن -

http://www.sobhan3.blogfa.com/post-102.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! سوسن سفيد که در دره مي شکفد. محتاج توضيح خود به هيچ کس نيست. فقط براي زيبايي زنده است. ليک آدميان اين "فقط" را بر نمي تابند. همواره لازم نيست تظاهر کني نيرومندي. نيازي نيست هميشه ثابت کني همه چيز رو به راه است. نبايد نگران باشي ديگران چه مي انديشند. بخند ، فرياد بزن ، گريه کن اگر نيازمند آني. تمام اشکهايت را با گريه بيرون بريز. چرا که تنها بعد از آن مي تواني دوباره لبخند بزني. نوشته شده در یکشنبه ۱۵ آذر۱۳۸۸ساعت 21:29 توسط مهدی محمودی. عشق من و تو.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن -

http://www.sobhan3.blogfa.com/post-94.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! بی دغدغه روانه شو. بیآنکه بدانم و بدانیم که هم نفسیم. هم مرز تپشهای قلبم. تا دهلیزها و بطنهای انفجار. ای آنکه در رگهایم شاعرانه ای. ای به ضجه خسبیده در ترانه های شبگردیم. نوشته شده در پنجشنبه ۲۲ فروردین۱۳۸۷ساعت 12:57 توسط مهدی محمودی. شهر قصه های مادربزرگ نیست. که زیبا و آرام باشد . هرگز آبی ندیده ام . من از اینجا خواهم رفت. و فرقی نمی کند که. فانوسی داشته باشم یا نه . کسی که می گریزد. از گم شدن نمی هراسد! گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. عشق من و تو.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن - ب ـ ر ـ و ـ م

http://www.sobhan3.blogfa.com/post-100.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! کاش رها مي شدم از ای کاش ها.کاش. بايد حصارها را در هم کوبيد. بايد بايد ها را انکار کرد. بايد واژه ها را. مانند اشکهايم رها کنم . بايد براي بايد ها باشم. قلبم از بايد ها تير ميکشد . واژه ها از بايد ها خسته اند . دلم ميخواهد بروم . بروم جايي که دريايش هميشه آرام است. واژه ي آسمان است. جايي که انتهاي قلبم آنجاست. جايي که واژه نداند کجاست. نوشته شده در یکشنبه ۱۵ آذر۱۳۸۸ساعت 21:17 توسط مهدی محمودی. شهر قصه های مادربزرگ نیست. که زیبا و آرام باشد .

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن

http://www.sobhan3.blogfa.com/8605.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! بیشتر از همه دوست می داشتی. تو را به یاد من می آورد. مي توانم فراموشت کنم؟ از پنجره پاک نمی شود! نوشته شده در سه شنبه 23 مرداد1386ساعت 19:20 توسط مهدی محمودی. من کلاس بالایی ام . آب ، بابا رو تموم کردم! حالا می تونم به تو نامه بنویسم. ببین چقدر مهر صد آفرین. همه ش برای تو . یه خانه ، دو ستاره. کاش جای ریاضی همیشه نقاشی بود. تا ما از دو. اما من به کلاس بالاتر می روم. چیزی تا یاد گرفتن دوستت دارم. در کلاس بالاتر می توانم نامه ی بهتر بنویسم.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن -

http://www.sobhan3.blogfa.com/post-96.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! یک پنجره برای سرودن،. یک پنجره برای شنیدن،. یک پنجره برای تماشا،. سهمی است از تمام زمین،. رو به روی من. نوشته شده در سه شنبه ۱۷ اردیبهشت۱۳۸۷ساعت 14:22 توسط مهدی محمودی. شهر قصه های مادربزرگ نیست. که زیبا و آرام باشد . هرگز آبی ندیده ام . من از اینجا خواهم رفت. و فرقی نمی کند که. فانوسی داشته باشم یا نه . کسی که می گریزد. از گم شدن نمی هراسد! گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. زمین به خون تو تشنه است،آسمانی باش. عشق من و تو. خبرگزاری فارس FARS NEWS.

sobhan3.blogfa.com

یاور همیشه مومن - نازنينم!

http://www.sobhan3.blogfa.com/post-99.aspx

یاورهمیشه مومن/قصه ما/حس باران بود/ تاابدمی گذرد/می دانم! باز عطر ياد تو،در خاطره ي اتاقم پيچيد! پنجره ي خيالم را ستاره باران کرد! روحم را تا دورترين، لمس يادها برد! به شب و روز قسم! به تلؤلؤ امواج قسم! به برگ برگ شاخه هاي درختان قسم! به بي قراري بادهاي سرگردان قسم! به آواز قمري هاي حياتم قسم! نمي توانم پلکهايم را به روي خيال تو ببندم! نمي توانم عطر ياد تو را،از چهارفصل دلم پاک کنم! اين همه فاصله را چگونه تاب بياورم؟ اين همه روز راچگونه به تنهايي دوره کنم؟ اين همه فصل را تا به کي،خط بزنم؟ کسی که می گریزد.