khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com
خاطرات یک تبعیدی
http://www.khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com/93034.aspx
مي داني من سخت خودم را به قضاوت نشستم / اين ظالمانه ترين كاري است كه يك انسان مي تواند در حق خود بكند و در اين قضاوت رهايي از آن تو بود و اندوه از آن من! بگذار تا به طعنه بگويند مردمان در گوش هم حكايت عشق مدام ما /. هرگز نميرد انكه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريده عالم دوام ما. نوشته شده توسط سوگند تيموري در سه شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۳ و ساعت 8:13. گاهی آنقدر بدم میآید. که حس میکنم باید رفت. باید از این جماعت پرگو گریخت. گاهی دلم میخواهد بگریزم از اینجا. از اشاره از حرف. از این جهان بی جهت. هفته دو...
khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com
خاطرات یک تبعیدی
http://www.khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com/93083.aspx
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد. بیچاره دلم در غم بسیار افتاد. بسیار فتاده بود، هم در غم عشق. اما نه چنین زار که این بار افتاد. هر روز دلم در غم تو زارتر است. و ز من، دل بی رحم تو بیزارتر است. بگذاشتی ام،غم تو نگذاشت مرا. حقا که غمت از تو وفادارتر است. نوشته شده توسط سوگند تيموري در دوشنبه نوزدهم آبان 1393 و ساعت 13:39. گاهی آنقدر بدم میآید. که حس میکنم باید رفت. باید از این جماعت پرگو گریخت. گاهی دلم میخواهد بگریزم از اینجا. از اشاره از حرف. از این جهان بی جهت. که میا که مگو که مپرس. گوشه ی دوری گمنام.
khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com
خاطرات یک تبعیدی - غم عشق
http://www.khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com/post-77.aspx
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد. بیچاره دلم در غم بسیار افتاد. بسیار فتاده بود، هم در غم عشق. اما نه چنین زار که این بار افتاد. هر روز دلم در غم تو زارتر است. و ز من، دل بی رحم تو بیزارتر است. بگذاشتی ام،غم تو نگذاشت مرا. حقا که غمت از تو وفادارتر است. نوشته شده توسط سوگند تيموري در دوشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۳ و ساعت 13:39. گاهی آنقدر بدم میآید. که حس میکنم باید رفت. باید از این جماعت پرگو گریخت. گاهی دلم میخواهد بگریزم از اینجا. از اشاره از حرف. از این جهان بی جهت. که میا که مگو که مپرس. گوشه ی دوری گمنام.
khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com
خاطرات یک تبعیدی
http://www.khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com/92121.aspx
وقتی می گویم سراغم نیا,. نه این که فراموشت کرده ام . . ! یا دیگر دوستت ندارم! من فقط فهمیده ام;. وقتی دلت با من نیست . . . بودنت مشکلی را حل نمی کند. تنها دلتنگ ترم می کند. نوشته شده توسط سوگند تيموري در شنبه سوم اسفند ۱۳۹۲ و ساعت 11:5. گاهی آنقدر بدم میآید. که حس میکنم باید رفت. باید از این جماعت پرگو گریخت. گاهی دلم میخواهد بگریزم از اینجا. از اشاره از حرف. از این جهان بی جهت. که میا که مگو که مپرس. گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم. گوشه ی دوری گمنام. حوالی جایی بی نام. بی اسم خودم اشاره به حرف. هفته چهارم...
khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com
خاطرات یک تبعیدی
http://www.khaterat-yek-tabiidi.blogfa.com/93051.aspx
هميشه نه اما . میاט بوבט و خواستט. فاصلﮧ مﮯ ا فتב. کسﮯ را با تماҐ وجوב میخواهﮯ. ولﮯ نبایב کنارش باشﮯ. نوشته شده توسط سوگند تيموري در دوشنبه ششم مرداد 1393 و ساعت 8:3. گاهی آنقدر بدم میآید. که حس میکنم باید رفت. باید از این جماعت پرگو گریخت. گاهی دلم میخواهد بگریزم از اینجا. از اشاره از حرف. از این جهان بی جهت. که میا که مگو که مپرس. گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم. گوشه ی دوری گمنام. حوالی جایی بی نام. بی اسم خودم اشاره به حرف. بی حرف دیگران اشاره به حال. بعد بی هیچ گذشته ای. به یاد نیارم که فرقی هست. گاه ن...
lukenzi.persianblog.ir
کوچه ای بی انتها
http://lukenzi.persianblog.ir/archive
کوچه ای بی انتها. تنها صداست که میماند! 1670;هارشنبه ۱۳٩٥/٦/۳۱. 1670;هارشنبه ۱۳٩٥/٥/۱۳. جایی در دل یک خیابان. 1662;نجشنبه ۱۳٩٥/٤/۳. 1670;هارشنبه ۱۳٩٥/٢/۱٥. نوروز در دوردست ها. 1588;نبه ۱۳٩٥/۱/٢۸. در شب سرد زمستانی. 1588;نبه ۱۳٩٤/۱٢/۸. 1587;هشنبه ۱۳٩٤/۱٠/٢٢. دیوانه از قفس پرید. 1740;کشنبه ۱۳٩٤/٧/۱٩. تابستان خود را چگونه گذراندید. 1588;نبه ۱۳٩٤/٦/٢۱. تابستان رو به زوال. 1670;هارشنبه ۱۳٩٤/٥/٢۱. دختری چون تابستان گرم و طولانی. کوچه نقل مکان میکند. تعطیلات بانیفیس تمام شد*. جام جهانی و دیگر هیچ. چه خبر از کجا.
lukenzi.persianblog.ir
هذیانهای یک ذهن مهاجر - کوچه ای بی انتها
http://lukenzi.persianblog.ir/post/210
کوچه ای بی انتها. هذیانهای یک ذهن مهاجر. ساعت ٦:٥٤ ق.ظ روز یکشنبه ۱۳٩۳/۳/۱۱. حالا اینهمه روضه خوندم که به اینجا برسم. هیچکدوم از چیزهایی که در این چندماه اخیر برام رخ داده از قبل در ذهنم نبود. همه چیز بطور عجیبی نو به نو پیش میاد. من با ذهنیت کاملا سفید پا به خاک کانادا گذاشتم تا دچار سرخوردگی یا قضاوت ناصحیح نشم. اما روندی که داشتم از بعد از مدیکال گسسته شد. انگار نیرویی ماورائی یهو زد روی پلن B! و من هم سالها بود امتحان زبان استاندارد نداده بودم. البته این امتیاز هم مردود نیست و مشروط بحساب میاد&#...
lukenzi.persianblog.ir
در سه پرده - کوچه ای بی انتها
http://lukenzi.persianblog.ir/post/212
کوچه ای بی انتها. ساعت ۸:٤٤ ق.ظ روز دوشنبه ۱۳٩۳/٤/٢۳. مرد آرام در گوشی تلفن میگه پس باهاش بهم زدی. نه با توضیحاتش قانع شدم. داریم اخلاق های نامناسب هم رو اصلاح میکنیم. مرد با اندکی تعجب، عجب! و جمله اش ناتمام ماند. خوب منصفانه نیست. منم باید تغییر کنم بالاخره. نمیشه فقط به اون بگم. شنیدن این لفظ از دهنت خیلی عجیبه! پس بالاخره کسی اومد که بخاطرش کمی تغییر کنی! اره خوب خودمم باور نمیکردم. چه معجزاتی که پیدا نمیشه! تو چرا یه کاری نمیکنی؟ تنهایی سخته برات. خیلی یهو تنها شدی. این دیگه نمیتونست توهم باشه....
lukenzi.persianblog.ir
تعطیلات بانیفیس تمام شد* - کوچه ای بی انتها
http://lukenzi.persianblog.ir/post/215
کوچه ای بی انتها. تعطیلات بانیفیس تمام شد*. ساعت ٦:٥٢ ق.ظ روز یکشنبه ۱۳٩۳/٦/۱٦. شلوغ راننده های تاکسی و سواری نه تنها به حقوق عابر احترام نمیذاشتن بلکه آماده بودن روی خط کشی له اش کنن و برن. خلاصه قبل از اومدن به ایران حسابی آماده شدم. راستش احساسم بدو ورود به کشور مثل اون آقای معروف هیچی! در این مدت دوستای عزیزم رو در هر فرصتی که شد ملاقات کردم. اولین گردهمایی مون در کافه جالب بود. اول که فاکتور رو دیدم فکر کردم به ریاله! راستی کتاب چقدر گرون شده! تنها صداست که میماند! جایی در دل یک خیابان. وبلاگ تخصصی...
lukenzi.persianblog.ir
کوچه نقل مکان میکند - کوچه ای بی انتها
http://lukenzi.persianblog.ir/post/217
کوچه ای بی انتها. کوچه نقل مکان میکند. ساعت ۸:٢۸ ق.ظ روز جمعه ۱۳٩۳/۸/۳٠. با سلام خدمت تمامی دوستان. نبودم یه مدتی خیال کردید از دست من خلاص شدید آره؟ عوضش با یه پست نسبتا طولانی اومدم حوصله سر ببرم. عکس هم سعی میکنم بذارم. یه روز هم فیلیپ منو برد و مغازه ها و امکانات محله رو بهم معرفی کرد. نزدیک خونه هم کتابخونه هست هم استخر و باشگاه که استخرش گمونم مجانی باشه. خوبیش اینه که تا ایستگاه مترو فقط چهار دقیقه پیاده راهه. 5-مشغول کشف محله جدید هستم و سعی میکنم اگه وقت کردم مسیرهای پیاده روی جدید بسازم. ه...