badbadakayerangi.blogfa.com
کلبه عاشقیکلبه عاشقی - بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم
http://badbadakayerangi.blogfa.com/
کلبه عاشقی - بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم
http://badbadakayerangi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.422 sec
SCORE
6.2
کلبه عاشقی | badbadakayerangi.blogfa.com Reviews
https://badbadakayerangi.blogfa.com
کلبه عاشقی - بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم
badbadakayerangi.blogfa.com
کلبه عاشقی - لحظه دیدن عشقم
http://www.badbadakayerangi.blogfa.com/post-28.aspx
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. امشب رفتم بیرون و آقاییمو دیدمش دلم یه عالمه براش تنگ شده بود خیلی خوشحال شدم دیدمت عزیزم. خیلی آروم شدم وقتی دوباره صورت قشنگتو اون چشای بی نظیرتو دیدم. آقایی خیلی میخوامت تو همه زندگی منی عشقم. آقایی ازخدا میخوام که زودتر شرایطو فراهم کنه تا بتونی بری سر کاری که میخوای و یه شغل خوب برات فراهم بشه. آقایی من هر لحظه بیشتر از قبل دوست دااااااااااااااااااااااارم و هر ثانیه بیشتر از قبل عاااااااااااااااااااااااششششششششقتم عشقم.
کلبه عاشقی
http://www.badbadakayerangi.blogfa.com/90071.aspx
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. امشب رفتم بیرون آقاییمو دیدمش دلم برای آقاییم یه ذره شده بود. نمی دونم چرا اما امشب خواستنی تر از همیشه شده بود. امشب بارون اومدمن این طرف خیابون بودمو آقاییم اون طرف خیابون بود. هردومون کنار پیاده رو زیر سایه بون ایستاده بودیم و بهم نگاه می کردیم. آقایی من عاشق چشاتم وااااااااای که وقتی بهم نگاه می کنی. با اون چشای خوشگلت دلم هری می ریزه پایین. آقاییم بهم گفت برو خونه خیس می شی اما من نرفتم. و گفتم تا وقتی نرفتی می مونم که ببینمت. همیشه...
کلبه عاشقی
http://www.badbadakayerangi.blogfa.com/90062.aspx
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. آقاییم امروز بهم زنگ زد و گفت که ارشد آزاد قبول نشده آخه امروز ظهر نتیجه ارشد دانشگاه آزاد اعلام شد ومن یه عالمه ناراحت شدم اما بازم دلداریش دادم که اشکالی نداره قبول نشدی آقایی. آقایی ببخشید که درباره این موضوع نوشتم آخه میخوام همه چی تو این وبلاگ ثبت بشه. بعدشم آقاییم گفت که دیگه واسه کار میخواد بره یه شهر دیگه و من یه عالمه دلم گرفت از این که آقاییم میخواد از اینجا بره. نوشته شده در پنجشنبه 10 شهریور1390ساعت 21:30 توسط یه عاشق. همیشه ...
کلبه عاشقی - شب بارونی
http://www.badbadakayerangi.blogfa.com/post-30.aspx
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. امشب رفتم بیرون آقاییمو دیدمش دلم برای آقاییم یه ذره شده بود. نمی دونم چرا اما امشب خواستنی تر از همیشه شده بود. امشب بارون اومدمن این طرف خیابون بودمو آقاییم اون طرف خیابون بود. هردومون کنار پیاده رو زیر سایه بون ایستاده بودیم و بهم نگاه می کردیم. آقایی من عاشق چشاتم وااااااااای که وقتی بهم نگاه می کنی. با اون چشای خوشگلت دلم هری می ریزه پایین. آقاییم بهم گفت برو خونه خیس می شی اما من نرفتم. و گفتم تا وقتی نرفتی می مونم که ببینمت. همیشه...
کلبه عاشقی -
http://www.badbadakayerangi.blogfa.com/post-25.aspx
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. جغرافیای کوچک من بازوان توست. ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من. آقایی دلم یه عالمه برات تنگ شده یه عاااااااااااااالمه دوست داااااارم. نوشته شده در سه شنبه ۱۵ شهریور۱۳۹۰ساعت 0:15 توسط یه عاشق. میخوام اینجا از خاطراتم بنویسم. این وبلاگو فقط بخاطر تنها عشقم راه اندازی کردم. همیشه دوس داشتم یه جایی باشه که حرفای دلمو توش بنویسم تا هیچ وقت یادم نره که منو عشقم چه خاطرات خوبی با هم داشتیم. عشقم امیدوارم از این وبلاگ خوشت بیاد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
په نه په - په نه په 30
http://panapa7.blogfa.com/post-31.aspx
په نه په 30. رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟ گفتم پ ن پ من میکروبم ,اومدم خودمو معرفی کنم! میگه پتروس کی بود؟ همونی که انگشتش رو کرد تو سوراخ سد .میگم پ نه پ یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ یوسفش را خورد، رفت زیر تانک و انگشتشو کرد تو چشم راننده قطار! پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم واسه پدر بزرگم. میگه ا؟ میگم پ ن پ تمرینی اومدیم مانور! مامور سرشماری: برای روشنایی منزلتان از نیروی برق استفاده میکنید؟ مامور سرشماری: سرویس بهداشتی داخل منزل هست؟ قالب های نایت سلکت.
په نه په - په نه په 31
http://panapa7.blogfa.com/post-32.aspx
په نه په 31. سر کلاس راهنمایی رانندگی نشسته بودم. کلاس گرم بود و همه خیس عرق شده بودند . به مسئول کلاس میگم : ببخشید خانم میشه کولر رو روشن کنید میگه :گرمه. گفتم: پ نه پ هممون از خجالت خیس عرق شدیم. صبح دیرم شده به مامانم میگم :یه سیب برام بیار میگه می خای الآن بخوری؟ پ ن پ می خام کله سحری چک کنم قانون نیوتن هنوز سرجاشه یا نه! سوسك اومده تو اتاقم با جيييييييغ و داد داداشمو صدا كردم اومده ميگه بكشمش ميگم پ ن پ صدات كردم ي عكس يادگاري ازمون بگيري! رفتم یه مغازه لوازم ورزشی گفتم ببخشید اقا کش دارید؟
په نه په - په نه په21
http://panapa7.blogfa.com/post-21.aspx
مژه رفته تو چشم.با دست بازش كردم بردم جلوي صورت رفيقم.ميگه فوت كنم؟ گفتم په نه په يه چيز جديد تو بدنم كشف كردم اسمش چشمه.خواستم در جريان باشي از نزديك ببيني! موکلم رو به جرم ورود به اماکن ممنوعه نظامی گرفتن! گفتم اقای قاضی جرم ناقصه داخل نرفته پس مجازات نداره گفت په نه په میخواستی بذاریمش بره داخل پذیرایی کنیم ازش تا شما راضی باشید. به استاد میگم:استاد یه نمره دیگه بدی میشم بیست.میگه:یعنی نمره بدم بهت؟ گفتم: په نه په خواستم بگم نمیخواد بدی چون نمره ی بیست کلاسو نمیخوام . به یه آغایی گفتم این ماشینت ژیانه؟
په نه په - په نه په 20
http://panapa7.blogfa.com/post-20.aspx
په نه په 20. از بانك زنگ زدن خونمون .ميگه شما يک باب خانه در نیاوران به مساحت 450 مترمفید، سونا استخر جکوزی و پکیج، با دید بسیار عالی. ميگم يعني زنگ زدين بگين من برنده شدم؟ ميگه: په نه په زنگ زديم بگيم اينا به خدا خوشبختي نمياره برو سر خونه زندگيت. به مامانم میگم قوری کجاست؟ میگه میخوای چای بخوری؟ په نه په میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد! به دوستم میگم اون شلوار جینه که هفته پیش باهم رفتیم خریدیم سرزانوش پاره شد. میگه باهاش خوردی زمین؟ برا اتاقم مهتابی خریدم دوستم دیده میگه مهتابی خریدی؟
په نه په - په نه په 25
http://panapa7.blogfa.com/post-25.aspx
په نه په 25. دوستم روزنامه دستشه میگم صفحه جدولشو بده من میگه میخوای حلش کنی؟ په نه په میخوام از رو چیدمان جدولش محوطه باغ طراحی کنم! دو تا ماشین جوری به هم زده بودن که هیچی ازشون نمونده بود پلیس اومده میگه مشکلی پیش اومده! گفتم: په نه په زدن به هم ببینن این استاندارد ایمنی که شرکت استاندارد جهانی میده درسته یا نه! گوشام از شدت سرما خوردگي گرفته ميگم گوشام گرفته! ميگه از سرما خوردگيه؟ په نه په از سر و صداي محيط خسته شده داره اين جوري به خودش استراحت ميده! میگم نه میگه کسی مریضه؟ کلبه ی خوانندگان کره ای.
په نه په - په نه په 29
http://panapa7.blogfa.com/post-30.aspx
په نه په 29. Username یعنی نام کاربری؟ پ نه پ یعنی اسمتو زر بزن. رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی! پ نه پ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم. کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟ میگم پ نه پ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم. بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟ پ نه پ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه نیو فولدر. دارم با تلفن حرف میزنم. بابام میگه دوستت بود؟ پ نه پ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم.
په نه په - په نه په 26
http://panapa7.blogfa.com/post-26.aspx
په نه په 26. به بابام میگم میخوای واسه عاشورا پشت ماشینت بنویسی یا حسین؟ په نه په میخوام بنویسم: یزید ازت انتظار نداشتم. مادرم واسه اولین بار ماشینم رو دیده میگه ماشین خریدی؟ میگم په نه په خره عامو اسماله سوار شدم گفته زود برگرد میخوام برم آبیاری. سلام سوتی خاله نرگس که شوشول فرنود رو به ماشین لباسشویی تشبیه کرد که یادتونه؟ یارو پسرشو برده ختنه کنه، پرستاره بهش میگه میخاین ختننش کنین؟ یارو میگه : په نه په ،شیلنگ تخلیه ماشین لباسشوییمون بلنده اومدیم کوتاش کنیم. گفتم : په نه په خواستن حال طرفداراشو بگیرن.
په نه په - په نه په 19
http://panapa7.blogfa.com/post-19.aspx
په نه په 19. به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن میگیرن! په نه په دست اندرکاران شبکه فشن تی وی! رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناریهای نر و مادتون کدومان؟ په نه په مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه. یارو زنگ زده خونه ما میگه اداره ثبت احوال؟ میگم نخیر. میگه ااااا اشتباه گرفتم؟ په نه په شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم! پام رفته تو چاله وسط خیابون با مغز پهن شدم رو زمین اومدن دورمو گرفتن میگن خوردی زمین؟ په نه په دارم سجده شکر به جا میارم. زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
په نه په - په نه په 24
http://panapa7.blogfa.com/post-24.aspx
په نه په 24. جلو عابر بانک صف وایساده یارو اومده میپرسه صفه؟ میگه: په نه په ما نخودیم اینجا کاشتنمون تا سبز بشیم! دودورودودود ایران په نه په آفریقا؟ میگه:والیباله نمیای بریم ببینیم؟ په نه په لیبالش بسته س.حالا میای؟ رفتیم فرودگاه یهو گفت دینگ دینگ دینگ بقلیم میگه الان میگه مسافرین محترم پ روازه 125 سوار شن په نه په میگه خلبانه محترم در دست رس نمیباشد لطفآ بعدآ سوار شوید. کوچه تنگه بله عروس قشنگه بله په نه په بفرما کوچه اتوبانه عروسم عجوزه س دیگه. نشستم پاي سجاده دارم دعا ميخونم مامانم ميگه داري ذكر ميگي؟
په نه په - په نه په 14
http://panapa7.blogfa.com/post-14.aspx
په نه په 14. بچه به مادرش: مامان اون خانمه چرا شيكمش گنده ست؟ مامان به بچه: آخه تو شيكمش بچه داره. بچه به مامان: يعني حامله ست؟ مامان به بچه: په نه په بچه رو خورده منتظره هضم بشه! آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه : زنگ لوله هاست؟ میگم په نه په سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته! رفته بودم فن برای کارت گرافیک بخرم، صاحب فروشگاه گفت فن برای کارت گرافیک میخواهید؟ گفتم:په نه په برای تهویه دستشوییمون میخوام. داریم اسباب کشی میکنیم همسایمون میگه اسباب کشی میکنی؟
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
می خواهم بچه بمانم
می خواهم بچه بمانم. آرزو دارم همش بازی کنم.سرما نخورم.{صبح =ناهار }بخورم {ناهار =شام }بخورم{شام=هیچی. سلام منم مامان حمید رضا باهاش حرف زدم بس بیا داستانش را بخون. نوشته شده در شنبه بیست و سوم دی 1391ساعت 14:45 توسط حمید رضا رمضانی. خاله میخواهم نویسنده ی بزرگ باشم پس بیا با دوست ها یت داستانم رابخون. نوشته شده در شنبه بیست و سوم دی 1391ساعت 14:42 توسط حمید رضا رمضانی. سلام منم مامان حمید با هاش صبحت کردم گفت باشه اپ میکنم. نوشته شده در شنبه شانزدهم دی 1391ساعت 12:39 توسط حمید رضا رمضانی. سفر نامه ی مشهد...
بادبادکها
Monday, September 05, 2011. Sunday, December 26, 2010. وب يه دو سه سالی ميشه. به روز نشدم. اتفاق خاصی نيفتاده . همون شکل و قيافه و وزن فقط يه مقداری سلوليت اضافه کردم. هوا وحشتناک سرده. روزها کوتاهه و ما در مرکزی ترين قسمت استکهلم زندگی ميکنيم. راستی درسم هم تموم شده و يک سال و نيمه که کار ميکنم. دو هفته ديگه هم در محل جديد کارم دانشگاه سلطنتی صنعتی شروع به کار ميکنم. به قول سويدی ها: ميونی چی داری. اما نميدونی چی گيرت خواهد اومد. خدا ميدونه اين دانشگاه همکارهای جديد چی از آب درمياد. کشتی ساعت هفت عصر حر...
بادبادکا | badbadaka.com
کانون آگهی و تبلیغاتی بادبادک
آنچه برای ما در این میان حائز اهمیت است تعهدی است که در همراهی با شما به عهده می گیریم و آنچه برای شما می ماند کیفیتی است که هیچگاه به اتکای شانس حاصل نمی شود. کانون آگهی و تبلیغات بادبادک با سابقه چندین ساله خود را مرهون اعتماد شما می داند. مدیر مسئول و صاحب امتیاز کانون. دانش آموخته انجمن سینمای جوان. تبلیغات آنچه مقدم بر همه عناصر دیگر است انتخاب راهکار صحیح برای انتقال پیام به ضمیر ناخودآگاه. کیف و کفش شانل. ویفر توپی شکلاتی مغزدار. لیبل آبمیوه های گازدار. متالایز پشت برچسب با کوب طلایی. تابلو محصولا...
ღ بادبادکــ آرزو...ღ
ღ بادبادک آرزو.ღ. مطلب رمز دار : X مخاطب خاص. X. این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. نوشته شده در جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 10:48 ب.ظ توسط F F هرچه میخواهد دل تنگت بگو. ב نیآے مجآز ے . انگآر ، از ای. نوشته شده در یکشنبه 13 مرداد 1392 ساعت 10:46 ب.ظ توسط F F CM's. نوشته شده در یکشنبه 6 مرداد 1392 ساعت 06:12 ب.ظ توسط F F CM's. دیوانگی شاخ و دم ندارد. همین که ساعتها و روزها. به فکرو خیال کسی هستی که به فکرت نیست. دلم کمی خدا میخواهد. دلم ک مے خ دا مے خوآه د. ک مے ا شک. میدانے...
کلبه عاشقی
بادبادک هر چی دورتر بشه قرقره از دوریش لاغرتر میشه قرقرتم بادبادکم. امشب رفتم بیرون آقاییمو دیدمش دلم برای آقاییم یه ذره شده بود. نمی دونم چرا اما امشب خواستنی تر از همیشه شده بود. امشب بارون اومدمن این طرف خیابون بودمو آقاییم اون طرف خیابون بود. هردومون کنار پیاده رو زیر سایه بون ایستاده بودیم و بهم نگاه می کردیم. آقایی من عاشق چشاتم وااااااااای که وقتی بهم نگاه می کنی. با اون چشای خوشگلت دلم هری می ریزه پایین. آقاییم بهم گفت برو خونه خیس می شی اما من نرفتم. و گفتم تا وقتی نرفتی می مونم که ببینمت. اولین...
بــادبادکبـــــــاز
اردیبهشت هم فصل گلهایی شد که بی تو ماندند. فصل توتهای سرخ و سفیدی که تو پیاده رویهای تنهایی زیر پا له میشوند. فصل روسریهای خوشرنگ که تو ندیدی. فصل عاشقانههایی که گاهگاه از رادیو پخش میشود و باعث میشود که لقمه بعدی غذا را با فشار بیشتری قورت دهم. هی. اردیبهشت هم مثل بقیه ماههای سال میگذرد. و همینطور امیدهایی که با برگ برگ گلهای محمدی باغچه لابهلای کتابها خشک میشود. حتی خشکتر از گلی که دزدکی از سینی مامان برداشتم و بعدها دیدم که توی کیف پول تو جا خوش کرد. نسرین خبر رو واسه تایپیست دیکته میکنه و من از بالا ...
بـادبـادک بـازان مـسنـجـر الـفـو را ی
بادبادک بازان مسنجر الفو را ی. میایی بچه بشیم به اسمون نگاه کنیم . میایی قلبا رو مثل بادبادک هواکنیم. مدت هاست دیگر اشک هایم شور نیست.می غلطند روی گونه هایم.به لبانم. میرسند.ولی شور نیستند.می بینی دیگر چشمانم هم شور نیست.نمی. توانم آرزوهایم را چشم بزنم.دلتنگی هایم را.کاش می شد خوبی بی انتهایت. را چشم می زدم.شاید پایان می گرفت.تمام این شب گریه های بی. پایانصدایت را هنوز می شنوم.نگاهت تمام شب را فراگرفته.کاش. مرگ تو را از من نمی گفت.کاش نمی گفتم خوبی.کاش نمی گفتم یک. بی تو برای من. شازده پسر .دست راست ...
شاعرانه
از ریبایی هایت لذت ببر ودر قلبت گل خاطره بکار. صبرسنگ (فقط برای مادرم). روز اول پيش خود گفتم. ديگرش هرگز نخواهم ديد. روز دوم باز ميگفتم. ليك با اندوه و با ترديد. روز سوم هم گذشت اما. بر سر پيمان خود بودم. ظلمت زندان مرا ميكشت. باز زندانبان خود بودم. آن من ديوانه عاصي. در درونم هايهو مي كرد. مشت بر ديوارها ميكوفت. روزني را جستجو مي كرد. در درونم راه ميپيمود. همچو روحي در شبستاني. بر درونم سايه مي افكند. همچو ابري بر بياباني. مي شنيدم نيمه شب در خواب. هايهاي گريه هايش را. در صدايم گوش ميكردم. اگرهمه ی ما ک...
بازی یا آموزش ؟؟؟
هر چی می خوای بگی، بکش. درک و فهم نقاشی های کودک برای والدین و مربیان بسیار لازم است. بزرگسالان می توانند با برقرار کردن روابط دوستانه با کودک از او بخواهند برایشان درخت، حیوان، خانه، یک شخص، خانواده، خودش و یا هر چه را که مورد علاقه اش هست یا از آن می ترسد یا یک رویا را ترسیم کند. البته بی آنکه چیزی را به او تحمیل کنند. البته برای تعبیر نقاشی های یک کودک باید از تعداد زیادی از نقاشی ها و اطلاعات دقیق زندگی کودک کمک گیرید. پایین تر می داند. اگر در نقاشی دست و بازو را نکشیده باشد، بیانگر احساس ناامنی.
