baharsf.blogfa.com

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن - دوباره ها....

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/post-125.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. می دونی همیشه تو بودی. شاید شروعش زیبا بود مسیرش تلخ. اما همه چیز تو یه روز خلاصه شد. یه روز که خواستم باشی و بودی. اما نمی دونم چرا جسممون دوره. راستی روحمون چقدر به هم نزدیکه. چرا من به حریمت تجاوز کردم؟ چرا تو به خواسته هام تجاوز کردی؟ همه اینا دوباره هان. مدت هاست که نمی خوام تو دوباره ها گیر کنم. درد داشت نه کمتر از درد تو. سخت بود اما نه سخت تر از سختی تو. ولی دردناک بود و سیاه برام. ولی بیا دوبار شروع کنیم. آره برای من سخت تره.

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن - سه ماه گذشت .....

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/post-121.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. سه ماه گذشت . سه ماه گذشت که ساکتم. اما سکوتم از رضایتم نبود. دلم ولی کلی شکایت داشت. از اینکه هنوزم قرص ماه دزد اخترکمه. اخترکی که حتی تو دستامم مال دیگری بود. آدمی که نماد عشق و نفرت شد برام. دیگه دیدن مهتاب حالمو بهم میزنه. دیگه ادعای آدامای متعهد به رابطه دلمو میشکونه. هیچ وقت فکر نمیکردم یه عشق رو. انقدر ساده به نفرت تبدیل کنی. تمام سلول های بدنم عشق به فرار دارن از دستت. از دستای عزیزی که حتی دیگه به خودمم باورمو از دست دادم.

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/9003.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. خیلی دنیام متناقض شده. همه چیز انگار جاش عوض شده. هیچ چیز و هیچ کس مثل قدیم نیست. اما من که همونم؟ شاید همه چیز به خاطر یه حس بچه گونه بود. شاید دوست داشتن یه بچه اول همه چیز شد. و یه عشق بزرگ رو بوجود آورد. شاید اون شبی که قرص مهتابم کامل بود. آفتاب زندگیت سوزان بود. همه چیز انگار برعکس شده. نمیدونم یه نفرت چجوری به عشق تبدیل شد. اما می دونم یه عشق چجوری به یه نفرت تبدیل شد. اما چرا اینجوری شد؟ خدایا تو که همه چیزو می دونستی؟

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن - جواب....

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/post-119.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. من تورو از تو هیچ کتابی پیدا نکردم. هیچکسم نبود که مدیونش باشم که تورو بهم داد. نیاز به یاد خاطره آدم های هم که مدیونشون هستم هم ندارم. جالبه تازه فهمیدم تو دنبال یه همدمی نه عشق. ولی من دنبال عشق هستم. ولی من از هیچکس ممنون نیستم. چون هیچکس تورو به من نداد. یه روزی عهد کردم با خودم. که جز یه نفر هیچکس رو تو دلم راه ندم. یه نفر اومد تو دلم. هر کس و نا کسی در زد راش ندادم برای تو. خیلی آدما بودن که برای من عشق بودن. روزی عاقبت این بی...

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/9009.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. و سالها می گذرند و می روند بی آنکه حتی بروند. وهنوز هم احتیاج به وجودت در من است. اما تورا چه شده است. تو دیگر آن نیستی که در زمستان هم بهار بودی. نکند اخترکی که در قرص ماه بلعیده شد شدی. نکند آن شدی که نبودی و یا آن نیستی که بودی. پس کجاست قلبی که سرمایش فقط در دستانش بود. پس کجاست دستی که سرمایش در قلبش بود. و هنوز هم برای من زیبا ترین اسمی و این ،. جرم امروز من است . هنوز هم دیدارت آرزوی من است پس چیست. نه دیگر این تو ، تو نیستی.

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن - احساس دوباره.....

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/post-124.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. دوباره بیدار شدم با سرفه. نمیدونم چرا همش تو گذشته هام. ولی گذشته های زیبا. لحظه زیبائی که تو رو داشت. لحظه ای که در کاغذ مچاله شده نوشتی هیچ. هنوز کاغذ در دستام هست. لحظه ای که آغاز شد. من هیچ چیزی به ارزش تو نداشتم. هنوز وقتی نگات می کنم برام بهاری. روزای خوب و بدی داشتیم. اما هنوز واسم عزیزی. چون هیچ وقت جز تو هیچی واسم عزیز نبوده. بدون عاشق لحظه لحظه آغوشتم. حتی با همه چیزهای که شاید بهتر بود نمی دانستم. آمده ای اینجا چه بکنی؟

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/9208.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. باز اومدم یه متنی بنویسم و طبق معمول اولش با نمی دونم شروع شد. نمیدونم کی قراره این نمیدونم از کلم بی افته. شاید تو از کلم انداختی. چند شب پیش قرص ذلیل ماه کامل بود. اصلا به من چه، یا شایدم اصلا به توچه. خلاصه اینکه فقط می دونم که نمیدونم. مسیره عجیب غریبیه زندگیم. پر از نادانی از دانسته ها و دانایی از نادانسته ها. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آبان 1392ساعت 16:9 توسط بی فرجام. آمده ای اینجا چه بکنی؟ بنویسی زیبا نوشته ام؟

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن - نمی دونم.....

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/post-127.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. باز اومدم یه متنی بنویسم و طبق معمول اولش با نمی دونم شروع شد. نمیدونم کی قراره این نمیدونم از کلم بی افته. شاید تو از کلم انداختی. چند شب پیش قرص ذلیل ماه کامل بود. اصلا به من چه، یا شایدم اصلا به توچه. خلاصه اینکه فقط می دونم که نمیدونم. مسیره عجیب غریبیه زندگیم. پر از نادانی از دانسته ها و دانایی از نادانسته ها. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم آبان 1392ساعت 16:9 توسط بی فرجام. آمده ای اینجا چه بکنی؟ بنویسی زیبا نوشته ام؟

sepideiyekafan.blogfa.com

سپیدی کفن

http://www.sepideiyekafan.blogfa.com/9106.aspx

اینجا مدفن گاه فرجام های بی فرجامیست که چون برگ در دستان بی رحم باد است. می دونی همیشه تو بودی. شاید شروعش زیبا بود مسیرش تلخ. اما همه چیز تو یه روز خلاصه شد. یه روز که خواستم باشی و بودی. اما نمی دونم چرا جسممون دوره. راستی روحمون چقدر به هم نزدیکه. چرا من به حریمت تجاوز کردم؟ چرا تو به خواسته هام تجاوز کردی؟ همه اینا دوباره هان. مدت هاست که نمی خوام تو دوباره ها گیر کنم. درد داشت نه کمتر از درد تو. سخت بود اما نه سخت تر از سختی تو. ولی دردناک بود و سیاه برام. ولی بیا دوبار شروع کنیم. آره برای من سخت تره.