banafshegi.persianblog.ir
بنفشگيبنفشگي
http://banafshegi.persianblog.ir/
بنفشگي
http://banafshegi.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
18.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
116
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
18.375 sec
SCORE
6.2
بنفشگي | banafshegi.persianblog.ir Reviews
https://banafshegi.persianblog.ir
بنفشگي
banafshegi.persianblog.ir
404 - Blog not found
http://banafshegi.persianblog.ir/post/194
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://banafshegi.persianblog.ir/1389/6
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://banafshegi.persianblog.ir/pages/1
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://banafshegi.persianblog.ir/1389/4
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://banafshegi.persianblog.ir/post/188
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
باور کن رفتنم را -
http://almakhanoom.blogfa.com/post-433.aspx
باور کن رفتنم را. باور کن رفتنم را، که می روم تا خاطره ام با ماندنم، لگدمال نشود. یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲. داشتم پشت میزم ناهار میخوردم که همکارم اومد و گفت خانم آلمایی فلان گزارش رو بدید لطفا. همینطور که دهنم پر بود گزارش رو بهش دادم و گفتم بفرمایید ناهار و اشاره کردم به بشقابم و دیدم که فقط استخون مرغ مونده و یک عدد سیب زمینی که چون سیاه بود نخورده بودم . نوشته شده توسط آلما در 13:12 لینک ثابت. سلام من آلما هستم. آلما به ترکی یعنی سیب. متولد اردیبهشت 1352 هستم. گاهی برای دل خودم نقاشی می کشم.
باور کن رفتنم را
http://almakhanoom.blogfa.com/9204.aspx
باور کن رفتنم را. باور کن رفتنم را، که می روم تا خاطره ام با ماندنم، لگدمال نشود. یکشنبه سی ام تیر ۱۳۹۲. ۶-۷ سال پیش که نوشتن رو شروع کردم دوستهای خیلی خوبی از همین صفحه پیدا کردم. دوستهای خوبی مثل حامد مثل آرمان مثل گیس طلا و خیلی از دوستانی که توی مهمونی ای که گرفتم شرکت داشتن. متاسفانه کسانی که اسم دوست رو یدک میکشن نمیدونن که چیزی به اسم آی پی وجود داره و وقتی میان فحش و دری وری برای آدم مینویسن خیلی راحت میشه پیداشون کرد . نوشته شده توسط آلما در 15:48 لینک ثابت. شما چه گلی هستید؟ اولین سرود ملی ایران.
سرود رهایی
http://www.tytytr.blogfa.com/8909.aspx
هر چند که در این سالها فاصله ها بسیار بود،ولی نمی دانم چگونه. می شود که به گناه شیطنت های کودکانه در دادگاه آرامش خانه به تحمل دوری بااعمال شاقه محکوم شویم .حالا که می اندیشم. همه آنها زیبا بودند و از افکار نوجوانی شکل می گرفتند که هدفش را یافته بود. ولی این کوچ غریبانه را برآن کاغذ های سفید به یاد نمی آورم ،نه به یاد نمی آورم ،خلوت معصومانه ات برآن کتابهای تست قطور و آرامشی که در چشمانت نمی یافتم .آری رویاها همگی به حقیقت پیوستند ،ولی این آخری را. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آذر 1389ساعت 0:27 توسط پوریا.
سرود رهایی - یاران دبستانی من
http://www.tytytr.blogfa.com/post-18.aspx
این روزها فیس بوک پا را از یک شبکه اجتماعی فراتر گذاشته و راه گریزی شده است بمنظور فرار از روز مره گی و امکان ارتباط با دوستانی که قسمتی از تاریخ منحصر بفرد هر انسانی را می سازند. پس از آن شاهکار اندیشمندانه و مبتکرانه یکی از یاران قدیمی و تولد پیج مهند سین عمران دانشگاه آزاد سنندج، خبر گرفتن از هم دوره ای ها بیش از گذشته ساده تر گردید . با جستجو و خواندن مطالب و کامنتهای دوستان این نکته به چشم می خورد که روابط آشکارانه مستحکم تر گشته و آینده روشنی را می توان برای آن متصور بود. و با کمی جسارت هدفی. چند ت...
سرود رهایی
http://www.tytytr.blogfa.com/8809.aspx
در خاطره دور شبی آشفته ماه در دولت گردون خفته. سینه از خس خس باران خسته شعله آه در آن پیوسته. فاتحان نعره مستانه زدند خدعه بر آن می وپیمانه زدند. لوطیان هست و پدیدار شدند گویی آنشب همه بیدار شدند. صورت جام وجهان باطل شد نامه خلق چنان ضایل شد. دشنه ای تیز نهان در دل شد سرو آزاد اسیر وی شد. کوچه خالی پر از زمزمه بود مام میهن همه در همهمه بود. غافل از چرخش وگردابه رود که همی رفت و جهان می پیمود. رپ رپ سایه بر اندیشه خاک عاشقان در قدمش گشته هلاک. نورخورشید برآن سرخی پاک گل سرخیست که شد میوه تاک.
بی دغدغه با من باش
http://delkandan.persianblog.ir/1388/9
بی دغدغه با من باش. چهار سال درس و نوشتن و زحمت روز پنج شنبه رسمن تمام شد. به هر حال ساعت حدودن یک ربع به دو جلسه شروع شد و تا کمی بعد از چهار طول کشید. کلن خوب گذشت و به جز انگشت شماری، باقی سوال ها را جواب دادم و خوشبختانه اشتباه فاحشی نداشتم. و چه سبکی بی بدیلی آن دم که ممتحن دوم گفت که ما شما را در خور دریافت مدرک PhD از دانشگاه لندن می دانیم. خدایا شکرت. پن١: قرار داد کتابی که چند بار این جا صحبتش شد هم آمد. یک سال وقت داریم تا ۴۵٠ صفحه مطلب را به انتشاراتی. پيام هاي ديگران . وطنآن چه بود و آن چه شد.
باور کن رفتنم را -
http://almakhanoom.blogfa.com/post-436.aspx
باور کن رفتنم را. باور کن رفتنم را، که می روم تا خاطره ام با ماندنم، لگدمال نشود. یکشنبه سی ام تیر ۱۳۹۲. ۶-۷ سال پیش که نوشتن رو شروع کردم دوستهای خیلی خوبی از همین صفحه پیدا کردم. دوستهای خوبی مثل حامد مثل آرمان مثل گیس طلا و خیلی از دوستانی که توی مهمونی ای که گرفتم شرکت داشتن. متاسفانه کسانی که اسم دوست رو یدک میکشن نمیدونن که چیزی به اسم آی پی وجود داره و وقتی میان فحش و دری وری برای آدم مینویسن خیلی راحت میشه پیداشون کرد . نوشته شده توسط آلما در 15:48 لینک ثابت. شما چه گلی هستید؟ اولین سرود ملی ایران.
ردپای خيس باران
http://librak.persianblog.ir/1391/3
171;همخوانی کتاب در نواک. Ndash; آلبر کامو - یادداشت‌ها. Ndash; آلبر کامو - یادداشت‌ها. Ndash; آلبر کامو - یادداشت‌ها. Ndash; آلبر کامو - یادداشت‌ها. Ndash; فئودور داستایفسکی - شب‌های روشن. Ndash; کارلوس فوئنتس - گرینگوی پیر. Ndash; ایتالو کالوینو - ویکونت دو نیم شده. Ndash; ایتالو کالوینو - بارون درخت نشین. Ndash; ایتالو کالوینو - شوالیه ناموجود. نویسنده : علی حیدری. قطره های باران . پروفایل مدیر : علی حیدری. گزارش به فراموشی (کتاب) 1388. گزارش به فراموشی (فیلم) 1388. گزارش به فراموشی(کتاب) 1387.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
116
بنفشه بانو
۱۲ نکته در مورد یک معامله بیدردسر. کاتی که برای یک معامله بیدردسر باید بدانیم. بر اساس این گزارش تنظیم سند در روابط اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی افراد یکی از زمینههای بروز اختلاف و تشکیل پرونده در محاکم است. با وجود قوانین مناسب در این حوزه، بسیاری از افراد جامعه به دلیل اعتماد به فرد مقابل، از تنظیم سند رسمی چشم پوشی کرده و با مشکلات زیادی مواجه شدهاند. مزایا و آثار اسناد رسمی. همچنین نقل و انتقال حق کسب و پیشه از مستأجر سابق به مستأجر جدید فقط با سند رسمی معتبر خواهد بود. اصول محکم کاریهای یک معامله.
banafshee
Subscribe to: Posts (Atom). View my complete profile. Simple template. Powered by Blogger.
چون مسیح در ایام کهن
چون مسیح در ایام کهن. عشقم را به دوش می کشم. الهام بخش ترانه هایت باشم. این روزها حس می کنم. به جای الهه بودن. 1641;:۱٧ ب.ظ ; ۱۳۸۸/۱٠/٤. پيام هاي ديگران . اه ای زندگی با همه پوچی از تو لبریزم. رفتنت فاجعه نیست برایم! من ایستاده می میرم ،. 1641;:٥٦ ب.ظ ; ۱۳۸۸/٩/۱٥. پيام هاي ديگران . زندگی فقط یه اسب پیشکشیه! 1784;:٥٧ ب.ظ ; ۱۳۸٧/٧/۱۳. پيام هاي ديگران . آن هنگام که برگ های خزانی. زیر قدم ها صدا می کنند ،. روزها کوتاه شب ها بلند می شون ،. اولین هیمه های هیزم. در بخاری صدا می کنند. با فصل ها هماهنگ شدن.
دلنوشته های یک شهروند
دلنوشته های یک شهروند. این وبلاگ بازتابی از درد های جامعه ی ماست که همه یا به نحوی باهاش درگیریم می دونم حرف زدن راه حل هیچکدوم از مشکلات نیست اما شاید باری از دلمون بر داره. میخواهم از نو شروع کنم. آموزشی.فرهنگی. هنری.موسیقی. یک خط در میان. مصرف مواد در کنار منازل مسکونی توزیع چای و مواد غذایی بین مصرف کنندگان مواد مخدر. نوشته شده توسط بنفشه الیاسی در شنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۸۹. كابل دزد عاقبت دكل دزد ميشود! يا نكند آنقدر دور بين هستند كه نزديك را نميتوانند ببينند؟ پيش خودتان باشد يك غريبي چند شب پيش ...
بنفشگي
ساعت ۸:٢٤ ب.ظ روز پنجشنبه ٢۸ اردیبهشت ۱۳٩۱. و حالا این نگاه هیچ چیز خاصی برایم نداشت. خلاصه همین طور به ا دمی خیره شده بودم که انبوهی لبخند و اشک و ا ه و شعر و شور را به او مدیون بودم ولی حالا هیچ احساسی ( شاید جز کمی کنجکاوی) در من بر نمی انگیخت. اما چرا دیدن او در تلویزیون باعث شد من بعد از این همه مدت دست به قلم ( کیبورد ) ببرم؟ اشتباه رایج در مورد دهه ها، سده ها و هزاره ها. به بهانه ی رفتن سیمین دانشور. انگار سالهااست که در ذهن من غلام کلاهش را به زمین میکوبد و ملک رستم چکمه ی بریده را در دست میگیرد...
بنفشه
بنفشه ها را فرستادم که بدانی این بهار هم به تو فکر می کنم. اگه دیگه کسی بهت لبخند نمی زنه علتش رو از لب های بسته خودت بپرس. يك درس بزرگ . درس های شگفت انگیز از زندگی انیشتین. یک داستان عجیب اما واقعی. ترجمه و اصلاح قالب. هر دم این بانگ برآرم از دل. وای این شب چقدر تاریک است". اندکی صبر سحر نزدیک است. م ردیم از بس صبر کردیم! نوشته شده در شنبه ۳ مهر۱۳۸۹ ساعت 14:43 توسط بنفشه. یه جا خوندم حلزون می تونه ۳ سال بخوابه. کاشکی منم حلزون بودم! نوشته شده در پنجشنبه ۱ مهر۱۳۸۹ ساعت 13:35 توسط بنفشه. يك درس بزرگ .
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت شب حرف می زنم. به بهانه درگذشت شاعر بزرگ: سیمین بهبهانی. روز موعود رسید. شعر" فعل مجهول" را انتخاب کردم. بچه ها سلام . صبحتان به خیر. درس امروز ما فعل مجهول است. فعل مجهول چیست می دانید؟ نسبت فعل ما به مفعول است. در دهانم زبان چو آویزی. در تهیگاه زنگ می لرزید. صوت ناسازم آنچنان که مگر. شیشه بر روی سنگ می لغزید. ساعتی داد آن سخن دادم. حق گفتار را ادا کردم. تا ز اعجاز خود شوم آگاه. ژاله را زآن میان صدا کردم. از درس من چه فهمیدی؟ پاسخ من سکوت بود و سکوت. د جوابم بده کجا بودی؟ خنده دختران و غرش من.
بنفشه های کبود
زنی تنها در آستانه ی فصلی سرد. در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین. و یاس ساده وغمناک آسمان. وناتوانی این دستهای سیمانی. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم مهر ۱۳۹۲ساعت 16:35 توسط بنفشه. درست است که کلمه به سکوت. و کارد به استخوانم رسیده ست. هیچ دقیقه ی دوری-. به دریا دشنام نداده ام. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۲ساعت 0:5 توسط بنفشه. یادت"دریا زده" ام میکند. موج موج "میگیردم "این جنون لجوج . جهان تعادلش را از دست داده. یا تو که قدم قدم دورم میزنی. که سقوووووط کنم از ارارتفاع پلک هات؟ بالا می آورم چیزی را.
بنفشه خاتون
بدون ویرایش ، بی فکر! ترسیدم که زمستون امسال هم بیاد و من هنوز ننوشته باشم . از کارهای نصفه نیمه کردن بدم میاد . مثل بند سوتینی که وسط مهمونی زیر لباس باز شده باشه ریز ریز حالمو بد میکنه. یه چیزی بهم چنگ میندازه! این اولین باریه که دارم متنی رو مستقیم اینجا می نویسم . قبلا" هیچ متنی رو ویرایش نکرده و نخونده آپلود نمی کردم اما میخوام از حالا به بعد این کار رو بکنم! پی نوشت 1: فکر میکنین کم خوشحال شدم وقتی اومدم ودیدم برام پیغام گذاشتین که چرا نمی نویسم؟ اجازه بدین که بگم فشار و استرس و. می افته به دعوای م...
وبلاگ در بلاگفا
آسیاب های آبی دزفول. آسیاب های آبی دزفول یکی از آثار ارزشمند تاریخی ، معماری و گردشگری شهرستان دزفول بوده و به شماره ۳۹۸۴ در ردیف آثار ملی به ثبت رسیده اند . آنچه امروز به عنوان آسیاب های آبی شناخته می شود ، مجموعه ای است از سازه های آبی که در گذشته به عنوان بند و آسیاب استفاده می شده است. در وسط رودخانه بر روی یکی از دهانه ها ، آثار طاق عظیمی است که شبیه ایوان های ساسانی بوده و با توجه به علاقه شاهان ساسانی می توان حدس زد که باقیمانده جایگاه سردار و یا محتشمی در گذشته بوده است. در هر آسیاب ۵ نفر مشغول ب...
