baraneghose.blogfa.com
موژانموژان - روز نوشت
http://baraneghose.blogfa.com/
موژان - روز نوشت
http://baraneghose.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.062 sec
SCORE
6.2
موژان | baraneghose.blogfa.com Reviews
https://baraneghose.blogfa.com
موژان - روز نوشت
موژان
http://baraneghose.blogfa.com/8801.aspx
زندگی بار دیگر آغاز شد . تولدی دیگر آغاز شد . باز هم برگشتیم سر خانه ی اول. نوشته شده در یکشنبه دوم فروردین ۱۳۸۸ساعت 0:23 توسط موژان. بخوانی مرا با صدای خویش می آیم سویت. پس بخوان مرا که صدایت برایم خوش است. برای کسایی که می خوان به طور خصوصی با من صحبت کنند. عشق یعنی داستانی نا تمام. خاله ی عزیزم (دختر دی). خاله ی عزیزم(کلوچه مسقطی). افسانه ی خورشید مرگ. چیزی هست که هرگز پیر نمی شود. اشکان(به خدا هنوز دوست دارم).
موژان -
http://baraneghose.blogfa.com/post-38.aspx
ندایی می آید از آسمان. ندایی می آید از آسمان. می شنوی این صدا را؟ همان صدایی را می گویم که چون حور ندا می دهد. ندا می دهد بیا بیا به سوی من. بگذار بارت را سبک کنم. بیا بیا بارت را با من عوض کن. بار من سبک تر است . بیا مثل من بار او را بگیر. بگیرش ،آنقدر سبک است. که می توانی با صدای آواز خوان های آسمانی برقصی. آنقدر که تمام خستگی هایت خسته شوند. نوشته شده در شنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۸۷ساعت 18:7 توسط موژان. بخوانی مرا با صدای خویش می آیم سویت. پس بخوان مرا که صدایت برایم خوش است. عشق یعنی داستانی نا تمام.
موژان
http://baraneghose.blogfa.com/8902.aspx
هر چقدر پشیمان باشم از تو. هرچقدر گیج و گم باشم در تو. هر چقدر هم که طولانی باشی. هرچقدر هم که جان فرسا باشی. باز هم ادامه خواهی داشت. باز هم خواهی بود ای زندگی. این حقیقت دارد . که تو چون راهی هستی که باید از آن عبور کنم. ای زندگی این حقیقت دارد. باز هم تو خواهی گذشت. حتی اگر ساعت را برای همیشه نگاه دارم. ای زندگی این حقیقت دارد که امواج به ساحل می رسند. حتی اگر از دور دست بیایند باز به ساحل خواهند رسید. بله ای زندگی این تنها چاره ی من است. که خود را تسلیم خواست تو کنم. حال که دفترت را گشودم.
موژان
http://baraneghose.blogfa.com/8802.aspx
من دیگر من نیستم. دیگر من نیز مثل گل های مصنوعی پژمرده ی گلدانم. من نیز مانند رنگ های روی بوم هستم. مثل همان بوم هایی که سال هاست دارند خاک می خورند و. گل های نقش بسته روی بوم پژمرده شده. من نیز مثل کتاب شعر فروغ هستم که زیر باران مانده بود. حالا او هم نیز مچاله شده. من دیگر مانند آن مجسمه ای هستم که گوشه ی اتاقم مانده و خاک می خورد. حالا او نیز شکسته. حالا من نیز پژمرده ام ، مچاله ام ، شکسته ام. خرد تر از آن مجسمه. مچاله تر از آن کتاب. پژمرده تر از آن گل ها. من مثل همه هستم و مثل خودم نیستم.
موژان
http://baraneghose.blogfa.com/8706.aspx
ندایی می آید از آسمان. ندایی می آید از آسمان. می شنوی این صدا را؟ همان صدایی را می گویم که چون حور ندا می دهد. ندا می دهد بیا بیا به سوی من. بگذار بارت را سبک کنم. بیا بیا بارت را با من عوض کن. بار من سبک تر است . بیا مثل من بار او را بگیر. بگیرش ،آنقدر سبک است. که می توانی با صدای آواز خوان های آسمانی برقصی. آنقدر که تمام خستگی هایت خسته شوند. نوشته شده در شنبه بیست و سوم شهریور ۱۳۸۷ساعت 18:7 توسط موژان. بخوانی مرا با صدای خویش می آیم سویت. پس بخوان مرا که صدایت برایم خوش است. عشق یعنی داستانی نا تمام.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی
http://aida71.blogfa.com/8602.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. فکر کنم چند وقت پیش گفتم یکی از دوستام می خواد به خاطره یه پسره خودکشی. دیروز بهم گفت دوباره با پسره دوست. شده و منم هرچی فحش بود به دختره دادم. حالا به نظر شما اگه خودکشی. می کرد بهتر بود یا الان خوبه که با پسره دوست. نوشته شده در دوشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت 14:4 توسط آیدا. دیروز فهمیدم شمس ا. نگهبان مجتمع آویشن اینا) تصادف کرد و فوت شد. یه لحظه موقع نوشتن دلم گرفت و خیلی براش سوخت.). ایمان بهش گفت : شمس ا.
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی - دردسرهای ... بزرگتر بودن .....
http://www.aida71.blogfa.com/post-64.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. دردسرهای . بزرگتر بودن . بخشید که چند وقتی آپ نکردم . خیلی ممنون از کامنت هاتون . همین کامنت ها باعث دلگرمی من میشه . راستی من از حال عمو فرهاد زیاد خبر ندارم . اصلا دلم نمی خواست این پستم راجع به این موضوع باشه . اما وقتی دیدم اعصابم انقدر واقعا خرابه . از دست دو نفر . تصمیم گرفتم بیام و بنویسم . وقتی توی خونه ی خودت که به قول معروف پایگاه امنی و قابل اعتمادیه احساس امنیت نتونی داشته باشی . چه سایت هایی داری میری؟
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی - یادت باشه
http://aida71.blogfa.com/post-94.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. وقتي برگ هاي پاييز رو زير پات له مي كني. يادت باشه روزي بهت نفس هديه مي كردن. نوشته شده در شنبه پانزدهم دی ۱۳۸۶ساعت 19:40 توسط آیدا. اگرچه زندگی آن جشنی نيست که آرزويش را داشتی، ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص -. اگر کتاب زندگی چاپ دومی داشت هرگز اشتباهاتم را تکرار نمی کردم. Http:/ aida-new.blogfa.com اینم آدرس جدید وبلاگم که مثل خودم امروز متولد شده . [گل]. سکوت ( یادداشت های روز های تنهایی ).
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی - دیوونگی من ...
http://aida71.blogfa.com/post-92.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. دیروز . ساعت ۳۰/۶ که از کلاس زبان رسیدم خونه رفتم سراغ کامپیوتر. داشتم کلمه ای رو سرچ می کردم که اسم فایل آیناز در فهرست یافته ها اومد. شوکه شدم. آیناز که قول داده بود اینکارو نکنه . قول داده بود هر وقت این کارو کرد منم هرچی فایل داره پاک کنم. منم فورا پسورد آیناز رو عوض کردم تا وقتی او.مد خونه ازش بپرسم چرا؟ وقتی بهش گفتم چرا اینکارو کردی؟ چرا هر سایتی که من میرم تو هم بلافاصله میری؟ دوستام بهم آدرسشو دادن! منم گ...
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی
http://aida71.blogfa.com/8608.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. در اسرع وقت یه پست خواهم نوشت . جواب به عمو فرهاد جونم : من خودم بیمار بودم و عمو فرشید همراه بیمار . نوشته شده در جمعه بیست و پنجم آبان ۱۳۸۶ساعت 13:39 توسط آیدا. رفتن به دکتر . جمعه در مورد دکتر قلب رفتنم همراه با عمو فرشید می نویسم . . . نوشته شده در پنجشنبه هفدهم آبان ۱۳۸۶ساعت 18:42 توسط آیدا. ز گهواره تا گور دانش بجوی . . . روز دانش آموز رو به همه ی دانش آموزان -از جمله خودم- تبریک میگم . . . عمو فرشید عزیز :.
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی
http://aida71.blogfa.com/8609.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. فرشید و فرناز و نهال و ناصر و نوید و پیمان در 2 دوران ( گذشته و حال ). فرشید و فرناز و نهال و ناصر و نوید و پیمان امروزی در دبی و آمریکا. فرشید و فرناز و نهال و ناصر و نوید و پیمان قدیمی در ایران و تهران. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۶ساعت 22:10 توسط آیدا. وبلاگ دوستم ( مهسا ) :. مادربزگش خدابیامرز همیشه می گفت : این قدر موهایت را کوتاه نکن. سیاه بخت می شه. خاطر موهای بلندم است. داد بزن از پیشرو. این د...
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی - خداحافظی بلاگ ... = این وبلاگ برای همیشه تعطیل شد. = آخرین پست
http://aida71.blogfa.com/post-95.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. خداحافظی بلاگ . = این وبلاگ برای همیشه تعطیل شد. = آخرین پست. اینم نود و پنجمین (۹۵) پست و آخرین پست . با تشکر از اینکه به وبلاگ من سر زدین . کسی که این وبلاگ را برای تخلیه حرف های دلش ایجاد کرده بود . اوقات تنهایی و غمش را توسط دوستان خوب اینترنتی اش و این وبلاگ گذراند . کسی که توسط این وبلاگ به خیلی از اشتباهاتش پی برد . کسی که به خاطر حرف هاش توی این وبلاگ بارها سرزنش شد . کسی که الان . کسی که مدتهاست تنهاست .
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی - خاطرات
http://aida71.blogfa.com/cat-1.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. خودکشی . و امتحان دینی. نمی دونم چطوری باید اول یه پست رو شروع کرد؟ با یکی بود یکی نبود . یا به نام خدا یا هرچی دیگه . ولی می خوام به روش خودم بنویسم ولی بازم نمی دونم چطوری؟ بی خیال . کارهایی که از صبح تا الان (ساعت ۴) انجام دادم با (البته با سانسور) می نویسم. امروز یکی از دوستام X (که نمی تونم اسمش بگم ) می خواست خودکشی کنه اونم به خاطره دوست پسر احمق تر از خودش. حالا بیا راضیش کن که بی خیال شو . درباره ی نویسند...
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی
http://aida71.blogfa.com/8606.aspx
زندگی آن جشنی نيست که ارزويش را داشتی. ولی حالا که به آن دعوت شده ای تا می توانی زيبا برقص. وای شمارش معکوس شروع شده . کمتر از یک هفته ی دیگه مدرسه ها باز میشه . نمی دونم چی بنویسم . لطفا در قسمت نظرات بگین که موضوع پستهای آینده ام چی باشه؟ در مورد هر موضوعی که باشه قول میدم بنویسم . ). عمو فرشید . فریبرز . عمو فرهاد . عمو رضا . عمو فرید . آیناز و پریسا . موژان و باران بانوی موسیقی و گل و دیوونه و اپتیمیست و دوستان خوبم منتظر کامنت هاتون هستم . دردسرهای . بزرگتر بودن . چه سایت هایی داری میری؟ و همیشه سعی...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
¤ماه تنها¤
به قناری کوچکی دلبسته بود! هنوزم یادتوروشنترین فانوس راهه. هنوزم اسم تو زیباترین تفسیر ماهه. به یادت واژه ها هر لحظه عطری تازه دارن. برای دیدنت چشمای خیسم بیقرارن. سفرکردی ولی حالا که ازتو دور دورم. شکسته بغض من از ماتم قلب صبورم. صبوری میکنم.اما.اینجوری دلو میسوزونه. چشام ابر بارونی.شب وروزم پریشونی. من وتنهایی وخونه.شبم تاریک وبی روحه. از این دوری دلم کوره. همون وقتی که میگفتم میمونم تاتو برگردی. تورو دیدم که اشکاتو نثارم کردی. تواین صبح اهورایی.هنوز خوب رویایی. هنوز خوب رویایی.هنوز. این سکوت وهم آلودت.
قاصدک
قاصدک کاش نگویی که خبر یادت نیست.یادم هست.یادت نیست. نوشته شده در پنجشنبه هفدهم شهریور 1390ساعت 14:19 توسط قاصدک. به آرامی آغاز به مردن میکنی. اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،. اگر از خودت قدردانی نکنی. به آرامی آغاز به مردن میکنی. زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،. وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. به آرامی آغاز به مردن میکنی. اگر برده عادات خود شوی،. اگر همیشه از یک راه تکراری بروی . اگر روزمر گی را تغییر ندهی. اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،. یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. تو به آرامی آغاز به مردن میکنی.
باران قاصدک
بسم الله الر حمن الر حیم. و إ ن ی ك اد ال ذ ین ك ف ر وا ل ی ز ل ق ون ك ب أ ب ص ار ه م ل م ا س م ع وا الذ ك ر و ی ق ول ون إ ن ه ل م ج ن ون. سلام به وبلاگ من و دخترام خوش اومدید. ما از شمال کشور یعنی رامسر در خدمتتون هستیم. لطفا نسبت به مطالب آموزشی این وب جانب امانت را رعایت فرمایید این وب در تاریخ 1393-12-18 در پایگاه ستاد ساماندهی ثبت گردیده است . طرزتهیه سالاد قارچ و ذرت و فلفل دلمه های رنگی به همراه تزیین. سالاد به همراه تزیین. ماکارانی ، پاستا ، لازانیا ، نودل. سالاد به همراه تزیین. فلفل دلمه های رنگی.
باران قاصدک
بسم الله الر حمن الر حیم. و إ ن ی ك اد ال ذ ین ك ف ر وا ل ی ز ل ق ون ك ب أ ب ص ار ه م ل م ا س م ع وا الذ ك ر و ی ق ول ون إ ن ه ل م ج ن ون. سلام به وبلاگ من و دخترام خوش اومدید. ما از شمال کشور یعنی رامسر در خدمتتون هستیم. لطفا نسبت به مطالب آموزشی این وب جانب امانت را رعایت فرمایید این وب در تاریخ 1393-12-18 در پایگاه ستاد ساماندهی ثبت گردیده است . طرزتهیه املت گوجه فرنگی گیلاسی همراه با تزیین. سلام خدمت دوستان عزیز. لینک های مرتبط :. سه شنبه 27 مرداد 1394. آموزش امروز ما آموزش بستنی یخی آلبالویی است.
غزل
غزلشعر نو.دلتنگی ها. ای آفریدگار لحظه های آفتابی ام. در چشمانت باز بود. در بیدار باش این ثانیه های سپید. درست راس ساعت 5 صبح آنگاه که فواره ی عطر ملکوتی اذان. در خیابانهای خواب مانده و کوچه های جامانده از صبح این شهر خاموش طنین انداز است. به هیجان شوق انگیز یادت که خواب دیشبم را آشفته کرد. دارم شرح بی نهایت دلتنگی ام را. به گواه این کلمات خسته برایت بازگو میکنم . نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۳ساعت 5:24 توسط محسن مظلومی. پر از سرور و صفایی هنوز هم. نماد مهر و وفایی هنوز هم. درون خاطر مایی هنوز هم.
موژان
هر چقدر پشیمان باشم از تو. هرچقدر گیج و گم باشم در تو. هر چقدر هم که طولانی باشی. هرچقدر هم که جان فرسا باشی. باز هم ادامه خواهی داشت. باز هم خواهی بود ای زندگی. این حقیقت دارد . که تو چون راهی هستی که باید از آن عبور کنم. ای زندگی این حقیقت دارد. باز هم تو خواهی گذشت. حتی اگر ساعت را برای همیشه نگاه دارم. ای زندگی این حقیقت دارد که امواج به ساحل می رسند. حتی اگر از دور دست بیایند باز به ساحل خواهند رسید. بله ای زندگی این تنها چاره ی من است. که خود را تسلیم خواست تو کنم. حال که دفترت را گشودم. و به غیر ا...
باران گل
مگه من با این خانوم شوخی دارم که برمیگرده به من میگه فرق مده " . سردردت دوبل میشه یه عالمه حس منفی هجوم میاره بهت . از سالن بدون هیچ حرفی رد میشی و میری اما دلت شکسته اصلا نمیفهمی چرا اینطور شد! آرایشگر راضیش میکنه بشینه فرق ابروهاشو از بین ببره و تو همچنان دور از دید نشستی و تو دلت آشوبه. یعنی واقعا ظرفیت آدما اینقدر کم شده اعصاب ندارن دیگه آمادن که دعوا کنن . امیدوارم اون خانوم از سر تقصیرات این خانوم به خاطر شوخی بی جا! نوشته شده در سه شنبه 92/6/26ساعت 12:46 صبح توسط آرام نظرات . یک آن به خود می آیی ت...
باران...
یه فکر بلند دارم تو ذهنم. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم آذر 1393 ساعت 17:8 توسط baran. می دانم صبور باید بود . به زمزمه های دوردست گوش می سپارم. و پشت سر، پل ها همه شکسته. دستی مرا از پس خویش می کشد. پاهایم در اختیار نیست. هوا پر از رفتن است. به خویشتن نمی روم این راه را،. در من حس غریبی ست که رنج روزگار را می شوید. با غبار خسته ی تن خویش،. گردی به زمان می فشانم زین سفر. در پس این زخم های تیره،. می دانم صبور باید بود. چه می توان کردن؟ که راه در پیش است. نوشته شده در جمعه سی ام تیر 1391 ساعت 15:2 توسط baran.
باران
تمامی مطالب وبلاگ، نوشتههای خود من هستند و از جایی برداشت نشدهاند. عشق را فریضهای و عقل را فریضهای است. هر یکی را رسالتی است که از آن تخطی نمیکنند. میدانی از عشق و عقل چگونه استفاده کنی؟ آیا این تو نیستی که همیشه عقل خود را به کناری نهاده و به هر سویی که دوست داری و یا دوست دارند میتازی؟ میدانی از عشق خود چه وقت و چگونه استفاده کنی؟ میدانی این دو، هر یک وسیلهای منحصر به فرد و سلاحی مرگبارند؟ میدانی بدون این دو نمیتوان زیست؟ میدانی افراط و تفریط در هر یک از آنها، عمر بر باد دادن است؟ از راه بر...
دهکده ای قلبم
خودم، زندگی ام، امیدهایم، حسرت هایم، غم هایم، نا امیدی هایم، عشقم، نفسم، روحم. 141: آیا چنین است؟ نمی دانم چرا اینروزا حالم طوری شده که نمی خوایم زیاد نوشته کنم. دلم پر است از حرفهای ناگفته اما میشه گفت کمی خسته و کسل ام! می دانید حالا مه عشق را از عشقم گدایی می کنم، می خواهم به مه پیام بده و دوستم داشته باشه و همیشه به من بزنگه و درد دلم را بشنوه. اما چنین نیست. مه همیشه او را مجبور می کنم که به پیام هایم جواب بده آنهم چه جوابهای! همینطوری پیام ندم و نه زنگم؟ خییلی رنج می برم. ساعت ۹ ق.ظ توسط باران.
باران عشق
لعنت به دل سخت و سردت. نمیدونم کی پاکش کردی من دیشب دیدم. همه چیزای مربوط به منا از زندگیت پاک کردی. اگه دستت به من میرسید خودمم از زندگی پاک میکردی. آخه مگه یه وب تو دنیای مجازی چه کارت میکرد. وبی که دیگه خیلی وقته چیزی توش نوشته نمیشه. واسه آتیش زدن من از بین بردیش تبریک میگم چون واقعا یه بار دیگه سوختم. واسه تو کشک بود. واسه من یه دنیاااااا. میخواستم بیام و ازت بخوام اون چیزایی که من با تک تکشون زندگی کردم و برگردونی. اما دیدم تو بازم ردم میکنی. دلم میخواد این آدرس وبلاگ مال خودم باشه. 7 دی ماه 1393.