BARANEVAZHEHA.BLOGFA.COM

mastaneh1581.blogfa.com

مستانه

http://www.mastaneh1581.blogfa.com/8804.aspx

سلام اين روزها معمولا هر جا مي رم و هر تلفني رو جواب مي دم ، از دوستان و اقوام با جمله پس چرا وبلاگ مستانه به روز نيست روبرو مي شم و من طبق معمول عذر خواسته و شرمنده . ديروز مستانه دو تا دندوناي جلوش افتاد اين خبر رو مادرش با كلي آب و تاب تعريف كرد. دخترمون داره بزرگ مي شه و من كاملا اينو دارم احساس مي كنم . احساس پدر فرزندي عجيبي در درونم شكل گرفته هر چي بزرگتر ميشه احساسش هم داره تغيير مي كنه. یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۸۸ساعت ۱۳:۴۷ بعد از ظهر. اینم عمو حمید و عمو محسن(بابای شهریار). اینم عکسی از عمو سعید.

mastaneh1581.blogfa.com

مستانه

http://www.mastaneh1581.blogfa.com/8805.aspx

مستانه يكشنبه شب به به اتفاق مامان پانيا، دايي رضا، خاله نازي و ماماني رفتند برو جرد براي استقبال از مامان بزرگ که از سفر سوريه برگشته. و من روزهاي بدون مستانه رو به سختي دارم پشت سر مي زارم. و شبهاي بدون رنگ و بوي اونو. شبي كه رفت توي مسير بغضش گرفته و گفته چرا داريم مي ريم بروجرد و بابا مجيد رو تنها گذاشتيم . برگرديم پيش بابا مجيد و كلي گريه چاشني اون كرده. بعد تلفني باهاش حرف زدم و آرومش كردم. اين روزها من به مستانه فكر مي كنم ، شما چطور؟ سه شنبه ششم مرداد ۱۳۸۸ساعت ۱۷:۳۵ بعد از ظهر.

mastaneh1581.blogfa.com

مستانه

http://www.mastaneh1581.blogfa.com/post-32.aspx

از 206 تا کیف انگلیسی. گفته بودم که زود برمیگردم.الوعده وفا. مستانه کار رو دندوناش در حال انجام.یکی از دندوناشو اونم با ۱۰۰۰گیرو وعده و تطمیع و جایزه بالاخره اجازه داد پر بشه. در مورد عصب کشی سوال کردم و دکتر گفت که دندون های شیریش چون بعضی هاش تا ۱۲سالگی باهاشن اونارو عصب کشی میکنیم نه دندون اصلی.خیالم راحت شد. راستی نگفتم براتون که مستانه خانوم از الان برای دوران دانشجویی سفارش یه ۲۰۶ قرمز رو دادن شما بگید اون موقع چی سفارش میدن؟ ظاهرا تو دوران مدرسه خیلی با هم چیک تو چیک شدن. اين وبلاگ مستانه خانوم 7 ...

maheroshan.blogfa.com

MAHEROSHAN

http://www.maheroshan.blogfa.com/post-128.aspx

دیروز از یاد رفته. احساس خوشبختی خیلی کم میاد. خیلی کم میتوم بخندم. شاید همه چیز خوبه و شاید همیشه همه چیز خیلی راحت به نابودی نمیرسه. اما گاهی لحظه ای غفلت یه مدت زمان خیلی زیاد از عمرت و روحیه ات و میکشه. گاهی میخوای غرق شی .میخوای حل شی. اما گاهی وسط خشکی وسط جایی که امکان نداره. چون خودت میخوای که غرق شی. یا شاید مجبور میشی غرق شی. یا خودتو به خفه شدن بزنی! کاش میشد دلتنگ نشد. و کاش میشد فراموش کرد. هم صدا و هم بو و هم یاد. اینو گفتم اما با ترس گفتم. چون روزی میرسه که دلت میخواد به یاد بیاری. یادت بر...

mastaneh1581.blogfa.com

مستانه

http://www.mastaneh1581.blogfa.com/post-25.aspx

من این مطلب رو از مدینه منوره در ۵۰ متری حرم پیامبر براتون می نویسم. جای همگی شما خالی. مستانه کلی با بچه های کاروان دوست شده و داره بهش حسابی خوش میگذره. عصر می ربم زیارت قبرستان بقیع و فردا زیارت دوره(کوه احد .). مستانه دوشنبه عصر محرم میشه و میریم به سمت مکه. راستی سال نو هم مبارک. منتظر مطالب بعدی باشید. شنبه یکم فروردین ۱۳۸۸ساعت ۱۶:۱۲ بعد از ظهر. اینم عمو حمید و عمو محسن(بابای شهریار). اینم عکسی از بابای باران و بامداد.عمو علی. مستانه با لباس احرام در مدینه.مسجد شجره. اینم عکسی از شهریار دوست مستانه.

maheroshan.blogfa.com

MAHEROSHAN

http://www.maheroshan.blogfa.com/post-130.aspx

یه سری نوشته هست که الان و با اوضاع الانم یکی نیست. یعنی مربوط به گذشته است. و زمان خودش نوشته شده. اما روی کاغذهای تیکه تیکه. میخوام اینجا بنویسمشون و تاریخشون رو هم بنویسم. فقط برای اینکه فراموش نشن. نوشته شده توسط ماه روشن در یکشنبه ۱۶ آبان۱۳۸۹ و ساعت 17:7. هیچم و چیزی کم. حرف هایی برای خدا :. این انبوه سیب خورها! دیوونه : (همیشه خوندنی). نامه های گرد و خاک گرفته من :. کتاب شازده کوچولو :. پاگرد : (به یاد قدیم). شبی که فروخته شدم :. یک دیوانه در تیمارستان زندگی :. دوست پاییزی من :. من و دلکم :.

mastaneh1581.blogfa.com

مستانه

http://www.mastaneh1581.blogfa.com/post-26.aspx

2- دو سه شب پیش بود که موقع خواب دیدم داره گریه می کنه، وقتی جویا شدم گفت بابایی ما کی دوباره می ریم خونه خدا. دلش تنگ شده بود. کلی باهاش صحبت کردم تا خوابش برد. 3- توی مکه یه شطرنج کوچیک آهن ربایی خرید و قول گرفت که برگشتیم بهش یاد بدم. الان یکی دو روزه که نسبتا یاد گرفته و شبها با هم بازی می کنیم. دوشنبه هفدهم فروردین ۱۳۸۸ساعت ۱۳:۶ بعد از ظهر. اینم عمو حمید و عمو محسن(بابای شهریار). اینم عکسی از بابای باران و بامداد.عمو علی. مستانه با لباس احرام در مدینه.مسجد شجره. اینم عکسی از شهریار دوست مستانه.

maheroshan.blogfa.com

MAHEROSHAN

http://www.maheroshan.blogfa.com/post-134.aspx

اما انگار حرفي ندارم. انگار وقتي ديدمت از يه چيزي خالي شدم. يا شايد از يه چيزي لبريز. شايد اينكه ميگي هميشه هستيم. يه احساس عجيب داد. نميدونم انگار ته دلم براي يه لحظه فكر كردم يكي هست. ميدونم كه احمقانه است. اما اين حس رو براي بار دومه كه دارم. بار اولش وقتي بود كه به پشتوانه ي بودنت. از اون شهر لعنتي كندم و اومدم اينجا. توي اين شهر به قول تو عدد و رقم. آره احمقانه است زندگي اينجا. اما احمقانه تر موندنم بود. به يه اميد دروغي اومدم اينجا. انگار داشتم ذره ذره فرو ميرفتم. وقتي برگشتم احساس ميكردم چقدر احمقم.

maheroshan.blogfa.com

MAHEROSHAN

http://www.maheroshan.blogfa.com/89061.aspx

دیروز از یاد رفته. احساس خوشبختی خیلی کم میاد. خیلی کم میتوم بخندم. شاید همه چیز خوبه و شاید همیشه همه چیز خیلی راحت به نابودی نمیرسه. اما گاهی لحظه ای غفلت یه مدت زمان خیلی زیاد از عمرت و روحیه ات و میکشه. گاهی میخوای غرق شی .میخوای حل شی. اما گاهی وسط خشکی وسط جایی که امکان نداره. چون خودت میخوای که غرق شی. یا شاید مجبور میشی غرق شی. یا خودتو به خفه شدن بزنی! کاش میشد دلتنگ نشد. و کاش میشد فراموش کرد. هم صدا و هم بو و هم یاد. اینو گفتم اما با ترس گفتم. چون روزی میرسه که دلت میخواد به یاد بیاری. یادت بر...

maheroshan.blogfa.com

MAHEROSHAN

http://www.maheroshan.blogfa.com/post-132.aspx

پایان زندگی نزدیک است؟ همه چیز بهم ریخته و ناقصه. وقتی رو میاری به کار یه جاش میلنگه. وقتی رو میاری به عشق. تقریبا همه جاش میلنگه. وقتی به دوست اعتماد میکنی. به راحتی گند زده میشه به اعتمادت. اینقدر سریع همه چیز خراب میشه که حتی فرصت نمیکنی به خودت بیای و بفهمی چه خبره. وقتی میفهمی که دیگه فرصتی برای جبران نیست. تو اعتماد میکنی. و این اعتماد حتی سالها میمونه ولی ناگهان بهم میریزه. اما وقتی هیچی محکم نیست. وقتی هیچ آینده ای برای هیچ حرکتی نداری. نباید مطمئن باشی اعتمادت پا برجا میمونه. و یا حتا دلت نمیخواد.