BARANVARANGINKAMAN.BLOGFA.COM
باران که در لطافت طبعش خلاف نیستباران که در لطافت طبعش خلاف نیست - دیدگان بارانیت را دوست دارم
http://baranvaranginkaman.blogfa.com/
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست - دیدگان بارانیت را دوست دارم
http://baranvaranginkaman.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
17
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.141 sec
SCORE
6.2
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست | baranvaranginkaman.blogfa.com Reviews
https://baranvaranginkaman.blogfa.com
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست - دیدگان بارانیت را دوست دارم
پی اچ تی - زیارت خانه خدا و ائمه بقیع
http://www.pht885.blogfa.com/cat-10.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. وای هنوز احرامامونو نخریدم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۰۲ساعت 11:40 توسط pht. به امید خدا باز هم قراره بریم تشرف. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۰۲ساعت 11:39 توسط pht. دنیای شیرین م.ص. نامم مریم و نام خانوادگیم صراف. ماموری است . متولد تهران و. ساکن پایتخت فرهنگی جهان. اسلامم . در رشته مهندسی. نرم افزار تحصیل میکنم . به انیمیشن سازی علاقه دارم. معرق و مینیاتور کاری بخشی از. هستی من ، خبرنگاری استعداد. شناخته شده ام ،خاطر مجموع.
پی اچ تی - ورونیکا....
http://www.pht885.blogfa.com/cat-4.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. من چه مستم امشب از تو. یه مدتی از سر دوردونگی چنان قالو قیامت به پا کردم که نگو. رفتم موهامو آلمانی کوتاه کردم .کوتاهه کوتاه . یه کاپیشن زرد. یه جوراب زرد ، یه کفش زرد خریدم. وقتی از خونه میرفتم بیرون بند کفشامو نمیبستم . تازه لباسایی که میپوشیدم همه بدونه اتو بود . مسواک بی مسواک . دست و صورت شستن ابدا . مرتب کردن اتاق که اصلا . حمام کردنو که بیخیال. خلاصه از همه روزمرگیها و اجبارهایی که هر روز مجبور به تکرارش بودم شونه خالی کردم .
پی اچ تی - Valentine Day!!
http://www.pht885.blogfa.com/post-152.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۶ساعت 6:57 توسط pht. دنیای شیرین م.ص. نامم مریم و نام خانوادگیم صراف. ماموری است . متولد تهران و. ساکن پایتخت فرهنگی جهان. اسلامم . در رشته مهندسی. نرم افزار تحصیل میکنم . به انیمیشن سازی علاقه دارم. معرق و مینیاتور کاری بخشی از. هستی من ، خبرنگاری استعداد. شناخته شده ام ،خاطر مجموع. حافظ زلف پریشانم و شیخ بهایی. الگوی زندگیم میباشد . در مورد عشق معتقدم :. خالق مهربان بندگانشو از. سر عشق آفریده .
پی اچ تی - هدیه
http://www.pht885.blogfa.com/cat-6.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. میدونی من اون زمان فقط میخواستم دانشگاه قبول بشم .نه شهرش مهم بود ، نه دانشگاهش . در واقع داشتم فرار میکردم . از کی و چی نمیدونم، شاید از خودم و شاید از *.*. من که زمانی توی آسمونا میپریدمو همیشه باذهنی باز به مسائل نگاه میکردم . من که رفتارو اعمالم همیشه منطقی و بزرگتر از سن و سالم بود، تویه یه چهاردیواری گیر کرده بودم و این بار مثله پرندهای اسیر هی میخوردم به دیواراش و نمیتونستم به سطوحی غیر ازاون چهار دیواری فکر کنم . گفتم از قا...
پی اچ تی - میمون و هزارپا
http://www.pht885.blogfa.com/post-150.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند. یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟ میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری. میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی! در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت. معرق و مینیات...
پی اچ تی - ب بسم اله
http://www.pht885.blogfa.com/post-157.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. به امید خدا باز هم قراره بریم تشرف. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۱/۰۲ساعت 11:39 توسط pht. دنیای شیرین م.ص. نامم مریم و نام خانوادگیم صراف. ماموری است . متولد تهران و. ساکن پایتخت فرهنگی جهان. اسلامم . در رشته مهندسی. نرم افزار تحصیل میکنم . به انیمیشن سازی علاقه دارم. معرق و مینیاتور کاری بخشی از. هستی من ، خبرنگاری استعداد. شناخته شده ام ،خاطر مجموع. حافظ زلف پریشانم و شیخ بهایی. الگوی زندگیم میباشد . در مورد عشق معتقدم :.
پی اچ تی - کاشکی
http://www.pht885.blogfa.com/post-151.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. کاشکی گالیله هیچ وقت برق اختراع نکرده بود! تا یاد میگرفتیم زیر نور شمع هم میشه کتابها خوند . کاشکی انیشتن الکل رو اختراع نکرده بود! کاشکی رازی فکر اختراع تلویزیون تو ملاجش نمیافتاد.تا موقع شام خوردن و صبحونه یاد بگیریم که در آرامش غذا مونو بخوریم و یادمون بمونه که باید بسم الله بگیم و آخرش شکر خدا رو هم به جا بیاریم. کاشکی فقط نیوتون رادیورو اختراع کرده بود تا یاد میگرفتیم بشنویم.بشنویم - سکوت کنیم - فکر کنیم . دنیای شیرین م.ص.
پی اچ تی - سال نو
http://www.pht885.blogfa.com/post-156.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. در زندگی بارون نباش که فکر کنند خودتو با منت به شیشه می کوبی. ابر باش تا منتظرت باشند که بباری. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۰۱ساعت 18:46 توسط pht. دنیای شیرین م.ص. نامم مریم و نام خانوادگیم صراف. ماموری است . متولد تهران و. ساکن پایتخت فرهنگی جهان. اسلامم . در رشته مهندسی. نرم افزار تحصیل میکنم . به انیمیشن سازی علاقه دارم. معرق و مینیاتور کاری بخشی از. هستی من ، خبرنگاری استعداد. شناخته شده ام ،خاطر مجموع. الگوی زندگیم میباشد .
پی اچ تی - کیمیاگر
http://www.pht885.blogfa.com/cat-2.aspx
نمیبازم به بی رنگی به کوه و معبر سنگی به پاییز و غروب عصر دلتنگی نمیبازم. کیماگر فراموش نخواهد شد . دوست دارم از کیمیاگر بگم . اینها رو مینویسم تا هیچ وقت فراموششون نکنم. پسر چوپان قصه در زیر درختی کهنسال. محوطه یک کلیسای قدیمی برای بار دوم رویایی را میبیند. او همه رنج سفر رو به خودش خریده تا 3 روز دیگر به شهر مورد نظرش و دختر مورد علاقش برسه. اما ماجرا با تکرار رویت خواب عوض میشه. به این ترتیب چوپان برای رسیدن به رویایی که همه وجودش بوده از دختربازرگان چشم پوشی میکنه. عشق بدون احساس تملک. شناخت نشانه ها .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
17
باران و بردیا
روزانه هاي باران و بردیا. اینجا خونه سوم منه که بردیا از وجودش بی خبره. شاید یه روزی بهش گفتم که اینجا رو دارم. به وبلاگ من باران تند پاییزی خوش اومدید. عسل شيرين.عسل تلخ. آشيانه عشق منو آقاي همسر. وقتي به يك مرد مبتلا ميشي. منم ليلي.ليلي خانمي. هنوز هوامو داري.سما خانم. به باغ همسفران-فنچ بانو. بدبختی های یک زن چاق. روزانه های یک لیدی متاهل. روزمرگیهای یک دانشجوی دکترا. نوشته شده در چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت۱۳۹۴ساعت 16:35 توسط باران. نوشته شده در دوشنبه ۱۴ اردیبهشت۱۳۹۴ساعت 12:13 توسط باران.
باران و گودیپران
چشمان مادرم بوی سیب میدهد. دامن بیوگی ش را. در رودخانه ذهنم میشوید. نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۳۰ساعت 20:51 توسط sara. میتوانم ساعتها به تو فکر کنم. به تو که میروی.کجای جهان ، ،نمیدانم! میتونم به تو فکر کنم. بی آنکه باران پشت شیشه حواسم را پرت کند از یادت. به تو فکر میکنم و نمیفهمم. قطار به ایستگاه سلوسن رسیده است. و این مالیخولیا مرا میکشد. ایستگاه و مسافرانش میماند. و من و ثانیههایی که به تو فکر میکنم. این جنون لعنتی را از من بگیر. ساعتها در دورت نینگ حلم. راه میروم و سرباز پشت میلهها به من میخندد.
باران
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست سلام بر روی ماه تو ، عزیز دل سلام از ماست. خاطره های مرا به آنجا ببرید که برای نخستین بار. دلم به تپشهای دلی دیگر پاسخ داد. نوشته شده در چهارشنبه ۹ آذر۱۳۹۰ساعت ۱۸:۴۱ بعد از ظهر توسط وحید. جملات گریه دار آغوش. نگاهت هر قدر هم که دور باشد ، آرامم میکند . . . و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . . چقدر رسیدنت را دوست دارم . . . آغوشم در ازدحام سرمای تنهایی . . . تنها برای تو ، هنوز گرم است. نوشته شده در چهارشنبه ۹ مرداد۱۳۹۲ساعت ۲۰:۱۹ بعد از ظهر توسط وحید. هی در آسمان ...
Ali Baran
Halk Ozanı Mahmut Baran anılacak. Mahmut Baran’ın çığlığı Dersim’den yükselecek! DEST & Kultur Zentrum. Dersim’in kutsallığından günümüze ‘Teberik’. Mahkemeden İtiraf Gibi Karar…. Mahkemeden İtiraf Gibi Karar: Dersim 38’de ‘Harekatı. Dersim’in kutsallığından günümüze ‘Teberik’. Ali Baran Ferid DEMİREL/İstanbul (DİHA) Dersim’in. Halk Ozanı Mahmut Baran anılacak. Mahbut BARAN, Hozat İlçesi’ne bağlı Bargeni Köyü’nde. Mahmut Baran’ın çığlığı Dersim’den yükselecek! DEST & Kultur Zentrum. Ali Baran / MEDİNAMİN.
hayata dair - baranvan - Blogcu.com
3 YIL ARADAN SONRA. Zaman ne de çabuk geçiyor. Çok yoğun,inişli-çıkışlı bir 3 yıldan sonra yine burada olmak çok. Sorusuna cevap arıyorum şimdilerde. Resim bir objeyi fotoğraf gibi gerçekçi çizmek midir? Sürrealist akıma ait bir tabloyu yorumladım. Albert dürerin karakalem çalıştığı annesinin resmini ben yağlı boya çalıştım. Baranım 1 yaşına giriyor. Belki uykusuz,belki yorgun;ama umut dolu bir sene yaşattın bize baranım.şimdi ilk yaşını karşılamak üzeresin. nice.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست. دیدگان بارانیت را دوست دارم. خیال تو روبروی من نشسته است.پرده ها تکان می خورند.زمین تکان می خورد دلم تکان می خورد چند انار کال با آن تاجهای کوچک درخشان میان من و تو نشسته اند.این همان لحظه ای است که تورا از همیشه بیشتر دوست دارم. از این درهای بسته واژه های من چگونه باید عبور کنند؟ با این دستهای بسته چگونه می توانم تورا بغل کنم و دامنت را پر از غزل کنم؟ نوشته شده در یکشنبه یازدهم اسفند 1392ساعت 11:20 توسط ساغر. نوشته شده در جمعه نهم اسفند 1392ساعت 0:31 توسط ساغر.
baranvshabnanm
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم /. خداحافظ نامهربون میخوام ازت دل بکنم. سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم / این جمله. رو اینقد میگم تا که فراموشت کنم. همیشه از همان ابتدای آشناییمان در هراس چنین روزی. بودم و کابوس خداحافظی. را میدیدم اکنون شد آنچه نباید میشد. خداحافظ دلیل بودنم خداحافظ . . . فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای که دور دور. اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینمو. تو که میدانستی با چه اشتیاقیخودم را قسمت. پس چرا زودتر از تکه تکه شدنمجوابم. خداحافظی خیلی دیر بودخیلی دیر!
باران وصال
بهانه اي براي بودن با شما. نوشته شده در ساعت 18 توسط اسما’. بسم الله الرحمن الرحيم. ا لل ه م ص ل ع لی علی بن م وس ی ال ر ضاالم ر ت ضي ا لا مام الت قی الن قي و ح ج ت ک. ع لی م ن ف وق الا رض و م ن ت حت الث ری ا لص د يق الش هيد ص لاة ک ثير ة تآم ة. زاک ي ة م ت واص ل ة م ت وات ر ة م ت راد ف ة ک ا فض ل ما ص ل يت ع لی ا ح د م ن ا وليائ ک. اللهم الرزقنا توفيق زيارة و شفاعة علي ابن موسي الرضا (ع). نوشته شده در ساعت 20 توسط اسما’. در پيشگاه تو ايستاده ام،. و دستهايم را بسوى تو بلند كرده ام،. براى پيروى ندايت آمدم،.
حرف های من وتو
حرف های من وتو. عشق زندگی را نمی چرخاند. اما انگیزه ای است برای زندگی. و آن عشق به خدا است). یکشنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۱ 14:58 باران. زندگی اولین هدیه است،. عشق دومی و درک سومین. چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۱ 14:33 باران. امید آن حسی است که میگوید. حسی که الان دارید دائمی نیست. چهارشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۱ 14:17 باران. آدمك آخر دنياست بخند. آدمك مرگ همينجاست بخند. آدمك خرنشوي گريه كني. آدمك آخر دنياست بخند. سه شنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۱ 13:5 باران. دنباله رو كسي نباش، اما از همه بياموز.
بارانی تر از باران
بارانی تر از باران. بارانی تر از باران.بی سرزمین تر از باد.تشنه تر از کویر! شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد. فریبنده زاد و فریبا بمیرد. شب مرگ تنها نشیند به موجی. رود گوشه ای دور و تنها بمیرد. درآن گوشه چندان غزل خواندآنشب. که خود در میان غزلها بمیرد. گروهی بر آنند که این مرغ شیدا. کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد. شب مرگ از بیم آنجا شتابد. که از مرگ غافل شود تا بمیرد. من این نکته گیرم که باور نکردم. ندیدم که قویی به صحرا بمیرد. چو روزی ز آغوش دریا برآمد. شبی هم در آغوش دریا بمیرد. تو دریای من بودی آغوش باز کن.