gouril.blogfa.com
گوریل فهیم
http://gouril.blogfa.com/9309.aspx
چند روز اخیر روی تخته سیاه گوشهی کافه نوشته شده است این هفته قبل از اینکه برای تعطیلات کریسمس به خرید بروید در کافهی ما بین ساعت 8 صبح تا یک بعد از ظهر توقفی داشته باشید و مقداری گراتین سیبزمینی و لوبیا، برنج و نان ذرت برای صبحانه یا ناهار صرف کنید. برای خرید کردن به سوخت نیاز دارید! گ ف جمعه ۱۳۹۳/۰۹/۲۸. برنامه 26 رادیو گوریل فهیم. گ ف جمعه ۱۳۹۳/۰۹/۲۱. از من در نشریات. روزهای تاکسیدرمی شده، نوشته گ ف. پروفایل کتاب در گودریدز. قطعات افقی، زاهد بارخدا. وقتی در متن خیابان سقوط می شوی، نسرینا رضایی.
gouril.blogfa.com
گوریل فهیم - پنجم ژانویه 2015
http://gouril.blogfa.com/post-703.aspx
مراقب خودتان باشید و اگر تا حالا فیلم اینجا بدون من را ندیدهاید ببینید. گ ف دوشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۲۲. از من در نشریات. روزهای تاکسیدرمی شده، نوشته گ ف. پروفایل کتاب در گودریدز. قطعات افقی، زاهد بارخدا. وقتی در متن خیابان سقوط می شوی، نسرینا رضایی. حرفهایی از جنس دیوانگی. اندر احوالات من و اینجانب. آبان 85 تا بهمن 86. رادیوی اینترنتی گوریل فهیم.
gouril.blogfa.com
گوریل فهیم - شكستن در خواب
http://gouril.blogfa.com/post-709.aspx
پدرم جلوي چشم هايم شكست. تنها يك بار گريه ي پدرم را ديده ام. شانزده سال پيش، مهر ماه ١٣٧٧. وقتي كه مادرم روي تخت بيمارستان داشت با مرگ دست و پنجه نرم مي كرد. پزشك ها گفته بودند پنجاه درصد احتمال دارد كه بميرد. تلفن خانه زنگ زد. پدرم گوشي را برداشت. همكار مادرم در اداره بود. پشت تلفن شروع كرد به زار زار گريه كردن. پانوشت: اگر يك روز پدرم را ديديد به رويش نياوريد كه اين ها را خوانده ايد. گ ف یکشنبه ۱۳۹۳/۱۱/۱۹. از من در نشریات. روزهای تاکسیدرمی شده، نوشته گ ف. پروفایل کتاب در گودریدز. قطعات افقی، زاهد بارخدا.
gouril.blogfa.com
گوریل فهیم - کجا زندگی می کنم
http://gouril.blogfa.com/post-711.aspx
کجا زندگی می کنم. سرزمين من اتاق خواب كوچكم است در ميان شهرك مسكوني دورافتاده اي. و دانشگاهي گمنام رها شده در جنگل. و والمارتي سرد در ساعت ١٢ شب با كاركناني خواب آلوده و غمگين. گ ف چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۴/۱۰. از من در نشریات. روزهای تاکسیدرمی شده، نوشته گ ف. پروفایل کتاب در گودریدز. قطعات افقی، زاهد بارخدا. وقتی در متن خیابان سقوط می شوی، نسرینا رضایی. حرفهایی از جنس دیوانگی. اندر احوالات من و اینجانب. آبان 85 تا بهمن 86. رادیوی اینترنتی گوریل فهیم.
elham-nevesht.blog.ir
بایگانی مهر ۱۳۹۴ :: خیال خیس
http://elham-nevesht.blog.ir/archive/1394/7
در تداوم چرخیدن زبانم در دهان ماه. شعر کودک در ایران. من در لینک زن. دستان جوهری یک مرد. ۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است. اندیشه های احمقانه ی خوشبختی. خوشبختی را نمی شود با یک ذهنیت عام و عادی بیان کرد، چرا که پنداشتن آنچه که خوشبختی ست به تناهی رساندن آدمی ست. کسی که دوستش داری، دوستت دارد؟ که صبح را می لرزاند. رفتگان را بیاد می آورم. و نامتان را خودکار کشید. تنها مهر می تواند بجای همه ی ما مهربان باشد. صادسین بانو و میم.عزیز مبارک باشید. می نویسم س ر مهر. قطره قطره قطره قطره.
elham-nevesht.blog.ir
بایگانی آذر ۱۳۹۴ :: خیال خیس
http://elham-nevesht.blog.ir/archive/1394/9
در تداوم چرخیدن زبانم در دهان ماه. شعر کودک در ایران. من در لینک زن. دستان جوهری یک مرد. ۸ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است. یک کسانی هستند بعد از تو کوچکترین شادی ها را از خود دریغ کرده اند. به نزاع با خود برخاسته اند. سینه به سینه ی دوری ات زده اند. کسانی که تورا خیال کرند و م ردند. کسانی که تو را خیال می کنند و زنده اند. میان ما فاصله، تنها کابوس هایی هستند که از خیر خاب هامان نمی گذرد و او صدایش بیدار باش جهان بود سربازان دو طرف خط را، که "صلح پیراهن تازه ای بود بر کودکی کودکان جهان". در بازگشت چیزی نیست.
elham-nevesht.blog.ir
بایگانی فروردين ۱۳۹۵ :: خیال خیس
http://elham-nevesht.blog.ir/archive/1395/1
در تداوم چرخیدن زبانم در دهان ماه. شعر کودک در ایران. من در لینک زن. دستان جوهری یک مرد. ۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است. دیشب توی بلوار روی صندلی نشسته بودیم دنباله ی یک خاطره را گرفته بودیم هزار سر داشت و هر سرش می رفت به صد سودا که هیچ کدام از ما حریف وحشت بیاد آوردنش نشدیم. همانطور گذاشتیم بماند سرباز کرده و تاریک و از یادنرفتنی. در بازگشت نمی خندیدیم، میان ولوله ی ماشین ها شب شهر را جویده بود و خانه از خاب ما پ ر می شد و خاب از خیالات من. این کبوترخیس رمنده است. می گوید: تو از روز طلب داری که این...
elham-nevesht.blog.ir
آب ها :: خیال خیس
http://elham-nevesht.blog.ir/1395/01/18/آب-ها
در تداوم چرخیدن زبانم در دهان ماه. شعر کودک در ایران. من در لینک زن. دستان جوهری یک مرد. همان روز که نوشتم "با چشم هایش / دریاها را آب می داد"، می دانستم قبل از شب حتمن خودش را خلاص خاهد کرد، مجال نفس،د م برآوردن، حتا لبخند زدن هم نمی داد، مبادا دور از آن هوا "لذت به تن تلف" شود. تنها به سرعت می رفت.انگار که خبر نداشت راه خودش همه ی ما بود. اصلن راه خود آب ها بود که هرچه دورتر می شدیم،پیش تر می آمد. ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۵۴. ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان. کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
elham-nevesht.blog.ir
بایگانی دی ۱۳۹۴ :: خیال خیس
http://elham-nevesht.blog.ir/archive/1394/10
در تداوم چرخیدن زبانم در دهان ماه. شعر کودک در ایران. من در لینک زن. دستان جوهری یک مرد. ۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است. دخترک توی عکس ملیحه چگینی. لولیدن در خاب لیوان ها. از هوای حرف های من و مهسا. بعضی ها اینقدر خوبند که اگه باهاشون بد بشی فقط خودت ضرر کردی .". مصداق این جمله تو زنده گیت کیه؟ هیچ کس. این نبودن هم اصلن مهم نیست. چرا از نظرت مهم نیست؟ خیلی خوب , الهام تا الان تعداد اون آدما برام شدن چهارتا، تو هم یکیشونی. عجیبه ولی تو هم یکیشونی.". همین جا می میریم. هیچ اتفاقی نمی تواند آنقدر تاریک باشد ک...
