baroonmiad.blogfa.com

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - زندگي يعني اين...............

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/56

دست نوشته های دل خسته. وايساده بود كنار ديوار. بهم پشت كرده بود. انگار نميخواست نگاه هراسونش به نگاه كنجكاوم بيفته. رفتم روبه روش وايسادم. سرشو بلند كردو چشماي درشتو مشكيشو به چشمام دوخت. تا حالا به چشماي مشكي اينطوري با دقت چشم ندوخته بودم. ميشد عظمت شبو تاريكي رو توش ديد. آروم رفتم نزديك اولش ازش ميترسيدم. اما ديدم اونم آرومه. دستمو گذاشتم رو تن نرمشو آروم نوازشش كردم. اولين باري بود كه لمسش ميكردم. به نظرم حيوونا از آدما آدم ترن. انگار حس ميكرد كه خطري براش ندارم. دهنشو كه باز كرد ترسيدم. روح سوزان اه...

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - در آغاز

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/21

دست نوشته های دل خسته. نوشته شده در Tue 21 Jun 2011. ساعت 19 توسط رها. سلام به دست نوشته های دل من خوش اومدین. امید وارم از نوشته هام خوشتون بیاد. در ضمن بعد از بازدید انتقاد یادتون نره خوشحال میشم. بازم ممنون از لطفتون. امشب از اسمان ديده ي تو. روي شعرم ستاره مي بارد. در سکوت سپيد کاغذها. پنجه هايم جرقه مي کارد. شعر ديوانه ي تب الودم. شرمگين از شيار حواهش ها. پيکرش دوباره مي سوزد. عطش جاودان اتش ها. اري اغاز دوست داشتن است. گرچه پايان کار نا پيداست. من به پايان دگر نينديشم. که همين دوست داشتن زيباست.

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - و باز هم........

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/41

دست نوشته های دل خسته. حتي اشك هايم رفتنت را بدرقه نميكنند. قلبم منجمد است از سرديه رفتارت'. تلخيه رفتنت طعم نگاهم را زننده كرده. كي به آخر ميرسد تپش قلب تابستان. دلم خش خش برگهارا ميخواهد. وقتي با نگاهي اشك بار به جستجوي آشنايي از رنگ دلم به روي برگ هاي جان داده ي بهاري پا ميگذارم. و وجودشان را همچون وجود خودم خاكستر ميكنم. دلم باران ميخواهد تا با گريه ي آسمان بغض دل من هم بشكند. پايان ديگري در راه است. و چه احساس انسان ها پوچ است. وچه حرفهاشان لبريز دروغ است. وباز هم دلم تنگ است. ساعت 19 توسط رها.

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - مسافر عزیزم

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/40

دست نوشته های دل خسته. غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم. از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم. فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز. نمیبینی که شعرام همه شدن غم انگیز. غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست. اینجا ولی آسمونم باریدنم بلد نیست. غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت. فدای برق ناز اون چشمای قشنگت. غصه نخور مسافر تلخه هوای دوری. من که خودم میدونم که تو چقدر صبوری. غصه نخور مسافر بازم میای به زودی. ما رو بگو چه کردیم از وقتی تو نبودی؟ غصه نخور مسافر غصه اثر نداره. از دل تو میدونم هیچکس خبر نداره. خفته در پرنيا...

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - خیال

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/55

دست نوشته های دل خسته. دیشب دوباره دیدمت اما خیال بود. تو در کنار من بشینی محال بود. هر چه نگاه عاشق من بی نصیب بود. چشمان مهربان تو پاک و زلال بود. پاییز بود و کوچه ای و تک مسافری. با تو چه قدر کوچه ما بی مثال بود. نشنید لحن عاشق من را نگاه تو. پرواز چشم های تو محتاج بال بود. سیب درخت بی ثمر آرزوی من. یک عمر مانده بود ولی کال کال بود. گفتم کمی بمان به خدا دوست دارمت. گفتی مجال نیست و لیکن مجال بود. یک عمر هر چه سهم تو از من نگاه بود. سهم من از عبور تو رنج و ملال بود. چیزی شبیه جام بلور دلی غریب. کي توان...

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته -

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/46

دست نوشته های دل خسته. سلامي خسته از چشمي خسته. از عمق وجودي خسته. از قلبه نيمه شده. با خود گفتم ميروم. از هياهو ميروم جايي آرام. تا آرامش شنيدن صداي گرمش را بيابم. رفتم يافتم سرزمين او را هم پر از تلاطم كردمو . در خاطرم نبود كه غم همزاد من است. در خاطرم نبود كه حتي اگر به آرام ترين نقطه ي جهان هم بروم باز هم هياهوي وجودم مرا همراهي ميكند. همه چيز جز آرامش. باز هم برميگردم به كنج انزواي خويش. پشت پنجره مي ايستم. به درخت كودكيم خيره ميشم. چيزي نگاهم را به خود خيره نميسازد. نگاهم به روي وجودم خيره ميماند.

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - دختروبهار

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/48

دست نوشته های دل خسته. دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت. ای دختر بهار حسد می برم به تو. عطر و گل و ترانه و سر مستی ترا. با هر چه طالبی بخدا می خرم ز تو. بر شاخ نوجوان درختی شکوفه ای. با ناز میگشود دو چشمان بسته را. میشست ککلی به لب آب تقره فام. آن بالهای نازک زیبای خسته را. خورشید خنده کرد و ز امواج خنده اش. بر چهر روز روشنی دلکشی دوید. موجی سبک خزید و نسیمی به گوش او. رازی سرود و موج بنرمی از او رمید. خندید باغبان که سرانجام شد بهار. دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم. دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار.

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - ......................

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/49

دست نوشته های دل خسته. نگه دگر به سوی من چه میکنی؟ چو در بر رقیب من نشسته ای. به حیرتم که بعد از آن فربیها. تو هم پی فریب من نشسته ای. به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا. که جام خود به جام دیگری زدی. چو فال حافظ آن میانه باز شد. تو فال خود به نام دیگری زدی. برو برو . به سوی او مرا چه غم. تو آفتابی . او زمین . من آسمان. بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام. به ناز روی شانه ستارگان. بر او بتاب ز آنکه گریه میکند. در این میانه قلب من به حال او. کمال عشق باشد این گذشتها. دل تو مال من تن تو مال او. تنی نبود مقصد نیاز من.

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - رمیده

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/53

دست نوشته های دل خسته. نمی دانم چه می خواهم خدا یا. به دنبال چه می گردم شب و روز. چه می جوید نگاه خسته من. چرا افسرده است این قلب پر سوز. ز جمع آشنایان میگریزم. به کنجی می خزم آرام و خاموش. نگاهم غوطه ور در تیرگیها. به بیمار دل خود می دهم گوش. گریزانم از این مردم که با من. به ظاهر همدم ویکرنگ هستند. ولی در باطن از فرط حقارت. بدامانم دو صد پیرایه بستند. از این مردم که تا شعرم شنیدند. برویم چون گلی خوشبو شکفتند. ولی آن دم که در خلوت نشستند. مرا دیوانه ای بد نام گفتند. نوشته شده در Sat 18 Feb 2012. تن بکوبم...

manoshirinxtoofarhad.blogfa.com

دست نوشته های دل خسته - خسته دل

http://www.manoshirinxtoofarhad.blogfa.com/post/43

دست نوشته های دل خسته. ناتوان، گذشته ام زکوچه ها. نیمه جان رسیده ام به نیمه راه. چون کلاغ خسته ای در این غروب. می برم به آ شیان خود پناه. در گریز از این زمان بی گذشت. در فغان، ازین ملال بی زوال. رانده از بهشت عشق و آرزو. مانده ام همه غم و همه خیال. سرنهاده چون اسیر خسته جان. رو نهفته چون ستارگان کور. در غبار کهکشان سرنوشت. می روم زدیده ها نهان شوم. می روم که گریه در نهان کنم. یا مرا جدایی تو می کشد. یا تو را دوباره مهربان کنم. این زمان، نشسته بی تو، با خدا. آن که با تو بود و با خدا نبود. بی تو من کجا روم؟