baroonzade313.blogfa.com

manoshere.mihanblog.com

من و شعر - هجوم عشق

http://manoshere.mihanblog.com/post/240

سرای شعر و ترانه های من. سه شنبه 13 مرداد 1394 : نویسنده : مجید انصاری. تو به من هجوم آوردی. و دلم به آتش کشیدی. و وجودم را به سلابه عشق. به دار تنهایی آویختی. اسم رمز عملیات را دوستت دارم نهادی. تا تخریب کنی غرورم را. تا تسخیر کنی وجودم را. چه مزدورانه از احساس عاشقانه ام. و سرزمین قلبم را به عرصه تاخت و تاز غم و سپاهیانش. و شادی را از وجودم. و لبخند را از صورتم. و به تاراج بردی تمام عواطف و احساسات مهربانانه ام را. تا من نیز زین پس بمانند یاغیان. در سرزمین قلب همسایگان. به غارتگری و راهزنی عشق محکوم شوم.

gharibe-nistam.blogfa.com

زندگی جریان داره ...

http://www.gharibe-nistam.blogfa.com/1392/10

زندگی جریان داره . گاه و بیگاه های احمقانه ی من . پر از شورم ولی دلشوره دارم . سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲ساعت 22:19 نویسنده خانم میم . نون. برای من همین خوبه که با رویات می شینم. همین که حال من خوش نیست همین که قلبم آشوبه. تو خوش باشی برای من همین بد بودنم خوبه. به این که بغضم از چی بود به اینکه تو دلم چی نیست. تمام عمر خندیدم تمام عمر شوخی نیست . یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ساعت 2:12 نویسنده خانم میم . نون. ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها. خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن. دوست دارم هوای سرد را. ای که ...

manoshere.mihanblog.com

من و شعر - حیف ...

http://manoshere.mihanblog.com/post/233

سرای شعر و ترانه های من. سه شنبه 23 تیر 1394 : نویسنده : مجید انصاری. من اگر نقاش بودم. گل را قدمهایت می کشیدم. تا به هرکجا که پا نهادی. عطر افشانی کنی تمام فضا را. من اگر یک مجسمه ساز بودم. تن عریانت را تندیسی میان آرامش می ساختم. تا آنهایی که به من تهمت هوسبازی زدند. به ایمانشان کافر شوند. من اگر شاعر بودم. منظومه ای کامل از چشمهایت می سرودم. که جهان را مبهوت آن جادوی نگاهت کنم. حیف که نه هنرش را دارم. و نه دل و دماغش را. حیف که دیگر منی نمانده است. برای خرج کردن برای تو. لینک های مرتبط :. باران رهایی ...

saeed-3237.blogfa.com

دوســـت دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت

http://www.saeed-3237.blogfa.com/1393/03

دوست دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت. سکوت عاشق در برابر جفای معشوق; فقط به خاطر حرمت عشق است. لحظه ای پرواز کرد حرفهای تازه را اغاز کرد. خالی از تشویش بود برگ سبزی. تحفه ی درویش بود. تا دل میگرفت و میشکست عشق. می امد کنارش مینشست. باهردلی دلی پیوند داشت هرنگاهی یک سبد لبخند. این لبخندها پایان نداشت سفره های تشویش اب ونان. ناز رو دزدید و برد بوسه را با غنچه هایش. میان ما نبود بلکه میشد ان طرف تر را سرود. من هم یک قناری میشدم در تب اواز. بال در بال کبوتر. میزدم ان طرف تر ها کمی سر میزدم. میشدم پشت هر اواز.

saeed-3237.blogfa.com

دوســـت دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت - دریااااا..............

http://www.saeed-3237.blogfa.com/post/22

دوست دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت. سکوت عاشق در برابر جفای معشوق; فقط به خاطر حرمت عشق است. کفش کودکی را دریا. بردکودک روی ساحل نوشت: دریای دزد. ان طرف تر که مردی صید خوبی داشت. روی ماسه ها نوشت : دریا سخاوتمند. جوانی غرق شد.مادرش نوشت :دریای قاتل. پیرمردی مرواریدی صید کرد.نوشت دریای بخشنده. به قضاوت دیگران اعتنا نکن اگر میخواهی دریا. به جای حرف زدن در مورد دیگران به خودمون هم نگاه کنیم. سه شنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۳ ] [ 12:3 ] [ saeed ghiyami ] . نمیدونم از کجا واست بگم؟ از چی واست بگم؟ به رنگ آسمان دس...

saeed-3237.blogfa.com

دوســـت دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت - حــــــــــــــــرف هایی ...

http://www.saeed-3237.blogfa.com/post/27

دوست دارم از طلوع عشق تا غروب سرنوشت. سکوت عاشق در برابر جفای معشوق; فقط به خاطر حرمت عشق است. حرفهایی که روی دل. میمانند از زخم ها بد تر هستند. شاید بتوان زخم ها را مرهم. گاهی اوقات باید باشی. اما بودنت بدتر از نرفتن است. . گاهی اوقات باید دلت. انچه که تو را ویران میکندبه زبان. گاهی اوقات باید بشکنی. آن چیزی را که تو را شکسته تا. جمعه سوم مرداد ۱۳۹۳ ] [ 18:1 ] [ saeed ] . نمیدونم از کجا واست بگم؟ از چی واست بگم؟ آها فهمیدم بهترین چیز سکوته. به تو نرسیدم، اما خیلی چیزارو یاد گرفتم. می خوام تنها باشم.

hso1354.blogfa.com

˙·٠•●♥ღ کلبه تنهایی من ღ♥●•٠·˙ -

http://www.hso1354.blogfa.com/post/91

٠ ღ کلبه تنهایی من ღ ٠. چه زیباست خیالی که تو را از آن همه فاصله می آورد به کلبه ی تنهایی ام. قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟ گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست. گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم. گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 19:57 توسط آشنا. ٠ღ hasan safa ღ٠. سلام ای رهگذر با نگاه بی انتهایت به عمق تک تک حروف و واژه هایم بنگر و آرام آرام مرا همراه با این صفحه ورق بزن. و بعد به رسم روزگار مرا و عمق نوشته هایم را به دست فراموشی بسپار. و دفتر ناگفته های دلم.

sheermanvto.blogfa.com

شعرررر.... - کافیست....

http://www.sheermanvto.blogfa.com/post/49

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من شب هجران نکند قصد دل آزاری من. که شبها در سینه ام می دوی. کافیست کمی خسته شوی. نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم خرداد 1393ساعت 19:35 توسط yas. با من کنون ز وسعت دریا سخن بگو. از رویش دوباره ی گل ها سخن بگو. کتمان مکن که سر به فلک میزند امید. از نخل پا گرفته ز خرما سخن بگو. باور مکن ز محبس تقدیر آمدی. از جلوه های عالم پیدا سخن بگو. دیگر مترس از خطر پنجه های موج. چون ساحلی به وسعت دریا سخن بگو. هستی شمیم عطر نفس های عشق بود. از عشق ، این سروده ی زیبا سخن بگو. دست و نزد کیست؟