BASTANI3.PERSIANBLOG.IR

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9005.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه.

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/8912.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه.

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9007.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه. او هم بتو اع...

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9209.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه. روزهایم خلوت...

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/8910.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه. همان هايي كه...

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9002.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه.

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9001.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه.

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9103.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه. این خانه راب...

kordkuy.blogfa.com

يادداشت هاي يك كردكويي

http://www.kordkuy.blogfa.com/9108.aspx

يادداشت هاي يك كردكويي. و بار دیگر شهری که دوست میداشتم. در سبزترین سرزمین سبز ایران، جایی که می شد به بکر بودن طبیعت آنجا غبطه خورد،جایی که باز شدن پنجره ای روبه وسعت دریا وجنگل کمترین زیبایی این سرزمین محسوب می شد، جایی که ستارگانش نزدیک به زمین بود و به نزدیک به ما! جایی که می شد کوچه و خیابان هایش را شمرد ، جایی که استواری کوهی سبز، شهری را در آغوش می کشید،جایی که همیشه دوست داشتم در آنجا بمانم و بمانم،رفتم. يادداشت هاي يك پسر مزرعه دار. ومن بي كلمه چقدر تاريكم. كردكوي خفته شيري در بيشه.