BERAVAM.BLOGFA.COM

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - از حرف تا عمل

http://toootia.blogfa.com/post/256/از-حرف-تا-عمل

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. از حرف تا عمل. يه عمر تا حرفش بود مي گفتم اصلا من درس مي خونم براي كاركردن. كه فعاليت اجتماعي داشته باشم، كه شان و منصبي داشته باشم، كه استقلال مالي داشته باشم و دوره ي خانه نشيني زن گذشته و زن بايد در اجتماع باشه و از اين حرف ها و حرصم مي گرفت وقتي زني مي گفت پدر يا همسرش اجازه كار كردن بهش نمي ده و ژست روشنفكرانه مي گرفتم كه اي بابا . . . تاريخ دوشنبه یازدهم آذر 1392ساعت 17:18 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - فین فین

http://toootia.blogfa.com/post/270/فین-فین

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. علم پزشکی با همه ی دبدبه و کبکبه و پیشرفت های عجیبی که کرده هنوز نتونسته اعتماد منو به خودش جلب کنه، من موندم این علمی که بز شبیه سازی شده تحویل ملت میده چطور نمی تونه یک سینوزیت ساده رو به طور قطع درمان کنه؟ همانا شاید ش فا در پشگل خر باشد و شما نمی دانید. تاريخ سه شنبه دهم دی 1392ساعت 19:10 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم. شماره ام را پاک میکنی؟ نوستالوژي سال ها بعد.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده

http://toootia.blogfa.com/1392/09

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. از بعضی دردهای جگر سوز نمی شود حرف زد، نه میشود ازشان نوشت نه به زبان آورد فقط میشود غروب ها را بیشتر به خود پیچید و به رفیق از آشوب دل گفت و نماز های هر روزه را کش داد تا خود خودش که همه چیز را می داند حواسش به ما هم باشد و همین کفایت می کند. و م ن ی ت و ک ل ع ل ی الل ه ف ه و ح سب ه. تاريخ پنجشنبه بیست و هشتم آذر 1392ساعت 19:32 نويسنده توتیا. اصلا مرد هیز خوب است. چه میشود گفت به مردهای از آن ور بوم افتاده؟ تاريخ سه شنبه بیست و ششم آذر 1392ساعت 20:55 نويسنده توتیا.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - رضی الدین آرتیمانی

http://toootia.blogfa.com/post/260/رضی-الدین-آرتیمانی

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. درد دل ما نمی کنی گوش. درد دل از آن گرفت ما را. تاريخ دوشنبه هجدهم آذر 1392ساعت 13:20 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم. شماره ام را پاک میکنی؟ نوستالوژي سال ها بعد. خواب هایی دیده اند برایم. تانزانیا بدون مایونز و اژدها. بروم صد پله پايين. يه ليوان دندون مصنوعي. وقتي آسمان زير دستان من است. آه نام كوچك خداست.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - هم کیش پنداری

http://toootia.blogfa.com/post/261/هم-کیش-پنداری

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. مراقب آدمایی باشین که عادت دارن همیشه حرفا و خواسته هاشونو غیر مستقیم بگن، حتی حرفای ساده رو هم در لفافه می پیچن و بیان می کنن و پشت حرفاشون نیشه و کنایه می زنن، واقعا خطرناکن. خلاصه که هر چیزی رو با ذهنیات خودشون تفسیر و برداشت می کنن و دنیایی دارن که همه ی مخلوقات بشری رو موذی می دونن حتی اگه خلافش ثابت بشه، اینا واقعا ذهنشون مریضه، خدا شفاشون بده. تاريخ پنجشنبه بیست و یکم آذر 1392ساعت 13:45 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - الهی نامه

http://toootia.blogfa.com/post/271/الهی-نامه

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. خدایا مگذار مارا به که و مه". و نجات بده مارو از دست آدم بی شعور، علی الخصوص از نوع کارفرمای خودخدابین و از دماغ ماموت افتاده و بد دهن و سگ اخلاق که کم کم دیگه دارم تابم رو از دست میدم. خودت همون جوری که می دونی و می تونی یه حالی بده و خلاصم کن منم قول میدم اخلاقمو درست کنم. منتظرم،قربونت :). تاريخ چهارشنبه بیست و یکم اسفند 1392ساعت 18:42 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - یا کافی

http://toootia.blogfa.com/post/263/یا-کافی

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. از بعضی دردهای جگر سوز نمی شود حرف زد، نه میشود ازشان نوشت نه به زبان آورد فقط میشود غروب ها را بیشتر به خود پیچید و به رفیق از آشوب دل گفت و نماز های هر روزه را کش داد تا خود خودش که همه چیز را می داند حواسش به ما هم باشد و همین کفایت می کند. و م ن ی ت و ک ل ع ل ی الل ه ف ه و ح سب ه. تاريخ پنجشنبه بیست و هشتم آذر 1392ساعت 19:32 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - نگید نگفتی!

http://toootia.blogfa.com/post/267/نگید-نگفتی-

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. گوشاتو بگیر رد شو برو. برو دیگه. تاريخ پنجشنبه پنجم دی 1392ساعت 13:45 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم. شماره ام را پاک میکنی؟ نوستالوژي سال ها بعد. خواب هایی دیده اند برایم. تانزانیا بدون مایونز و اژدها. بروم صد پله پايين. يه ليوان دندون مصنوعي. وقتي آسمان زير دستان من است. آه نام كوچك خداست.

toootia.blogfa.com

طعنه های بیهوده - خانِ اول

http://toootia.blogfa.com/post/257/خانِ-اول

به آخر می رسد راهی که از آغاز هم گم بود. آخر هم سر همین جاه طلب نبودن و آرزوهای دور و دراز نداشتن به فنا میریم. تاريخ سه شنبه دوازدهم آذر 1392ساعت 11:46 نويسنده توتیا. آن داغ ننگ خورده که می خندید. بر طعنه های بیهوده من بودم. گفتم که بانگ هستی خود باشم. اما دریغ و درد که زن بودم. شماره ام را پاک میکنی؟ نوستالوژي سال ها بعد. خواب هایی دیده اند برایم. تانزانیا بدون مایونز و اژدها. بروم صد پله پايين. يه ليوان دندون مصنوعي. وقتي آسمان زير دستان من است. آه نام كوچك خداست.