best-free-best.blogfa.com

yakamos-71.blogfa.com

yakamos

http://www.yakamos-71.blogfa.com/9012.aspx

امروز بی نهایت خوشحالم.یکی از کارایی که همیشه دوس داشتم انجام بدم ولی نمیتونستم انجام بدم رو انجام دادم.رفتن به خونه ی سالمندان. خیللیی خوش گذشت.یکی از بچه های کلاسمون آقای ع.گ موسس این انجمن هستش که با یکی از دوستام مدیریت انجمن رو به عهده دارن.هر چند وقت یه بار به دیدار بچه های سرطانی و صعب العلاج و سالمندان میریم.واسشون کادو میخوریم. من در اون لحظه. از این به بعد قراره هر چند وقت یه بار بریم بهشون سر بزنیم. دیگه حرفم نمیاد.چشمام نمیدونم چرا اینقدر خسته است. Design By : Night Melody. برو بچه های شمالی.

yakamos-71.blogfa.com

yakamos -

http://www.yakamos-71.blogfa.com/post-30.aspx

واقعا دلم نمیخواد آدم ضعیفی باشم.تو هیچ زمینه ایی.نه تو زندگیه درسیم نه شغلم نه زندگیه عشقی مشقی.آدم باید قوی باشه.اینایی که دارم میگم حودم خیلی خوب میفهمم چی میگم.ولی شاید شما نتونین بفهمین که دقیقا منظورم چیه.ولی این تصمیمه و از این به بعد من اینطوریم. من یه آدم قوی هستم که هیچی نمیتونه. ضعیفم کنه.تو این زندگی بزرگتر از این. مشکلاتی که هست داشتم من تونستم. شکستشون بدم از این به بعد هم. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 21:33 توسط فریبا. Design By : Night Melody. برو بچه های شمالی.

yakamos-71.blogfa.com

yakamos

http://www.yakamos-71.blogfa.com/9101.aspx

اول از هر چیز سال نو مبارک . ایشالله که سال 91 سال پر از شادی و سلامتی باشه واسه همگی. امسال عید خیلیی دلم گرفت.چون اولین عیدی بود که بعد سال تحویل رویه بابامو نمیبوسیدم.اولین باری بود که بم تبریک نگفت.اولین باری بود که واسه اینکه بش تبریک بگم رفتم سر خاک بش تبریک گفتم.کاشکی بود. دیروز یکی از بچه ها زنگ زده میگه هیچی درس نخونده و این حرفا میگه جدا از اینکه میترسم بیفتم از این میترسم که قراره چه جور دکتری شم که هیچچچیی بلد نیستم! کلی عذاب وجدان داشت. اصن من رفتم یه کم استراحت کنم بعد درس بخونم:دی. Design ...

yakamos-71.blogfa.com

yakamos -

http://www.yakamos-71.blogfa.com/post-28.aspx

تک و تنها.بدون هیشکی.این دفعه واقعا تنها. رامین: از معنیه یاکاموز خیلی خوشم میاد واسه همین انتخابش کردم. نوشته شده در یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۱ساعت 22:55 توسط فریبا. Design By : Night Melody. برو بچه های شمالی. داستان های واقعی راز. قالب های نایت ملودی. Design by : Night Melody. موسیقی لایت در وبلاگ.

yakamos-71.blogfa.com

yakamos - سال نو مبارک

http://www.yakamos-71.blogfa.com/post-22.aspx

اول از هر چیز سال نو مبارک . ایشالله که سال 91 سال پر از شادی و سلامتی باشه واسه همگی. امسال عید خیلیی دلم گرفت.چون اولین عیدی بود که بعد سال تحویل رویه بابامو نمیبوسیدم.اولین باری بود که بم تبریک نگفت.اولین باری بود که واسه اینکه بش تبریک بگم رفتم سر خاک بش تبریک گفتم.کاشکی بود. دیروز یکی از بچه ها زنگ زده میگه هیچی درس نخونده و این حرفا میگه جدا از اینکه میترسم بیفتم از این میترسم که قراره چه جور دکتری شم که هیچچچیی بلد نیستم! کلی عذاب وجدان داشت. اصن من رفتم یه کم استراحت کنم بعد درس بخونم:دی. Design ...

yakamos-71.blogfa.com

yakamos - life....

http://www.yakamos-71.blogfa.com/post-23.aspx

زندگی خیلی عوض میشه.هر لحظه داریم بزرگگتر میشیم.خسته شدم.از یه سری چیزایی که فک نمیکردم خسته ام کنند.تو این 2 ترمی که اومدم دانشگاه تجربه های زیادی رو بدست آوردم.بزرگتر شدم.ولی خسته شدم.اعصابم خورده.به خاطر یه سری اتفاقایی که نباید میافتاد که افتاد.دلم آرامش میخواد.دلم یه جزیره میخواد که هیشکی توش نباشه .خودم باشم فقط.فقط خودم .کاش میشد یه مدتی تو خلا بودم. نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ساعت 0:27 توسط فریبا. Design By : Night Melody. برو بچه های شمالی. داستان های واقعی راز. قالب های نایت ملودی.

yakamos-71.blogfa.com

yakamos

http://www.yakamos-71.blogfa.com/9011.aspx

امروز سه شنبه ساعت 11 نیم شب.الان از اتاق همکلاسیامون که مهمونمون کرده بودن برگشتیم.آخه دعوتمون کرده بودن که بریم اتاقشون شب نشینی .تولد یکیشون(هدیه) بود . امروز ساعت 8 تا 10 کلاس بیوشیمی با استاد م داشتیم. اون ترم مبحثی که این استاد در داد خیلللییی سخت بود ولی این ترم مثه این که راحت تره(! یه اتفاق ناجالبی که افتاد این بود که یه هم اتاقیه جدید به اتاق اضافه شد :( آخه اتاق خیلییی کوچیکه و واقعا سخته. کلی کار تو این 2 ساعت میخوام انجام بدم :دی. بعدش کلاس اندیشه داریم. هر چی که هست، این نیز بگذرد. نمیدونم ...

yakamos-71.blogfa.com

yakamos

http://www.yakamos-71.blogfa.com/9106.aspx

دارم فک میکنم.به اینکه این هفته دانشگاه رو پیچوندم و برنامه ی مسافرت ریختم :دی مثلا قرار بود الان گرگان میبودم :پی ولی یه هفته رفتن رو به تاخیر انداختم و دارم با خانواده میریم مسافرت. باید میرفتم نسترن و تو قلم چی ثبت نام میکدرم که هنوز نکردم .نسترن هم میخواد کنکور تجربی بده.جدیدا ها خیلی عشق پزشکی شده مطمئنم میتونه از پسش بر بیاد :* خوب حواسم باد به نسترن هم باشه چون خیلی ازم سوال میکنه و راهنمایی میخواد . دعام کنید که بتونم کارام رو اون طور که میخوام پیش ببرم. فعلا چیزه جدیدی به ذهنم نمیرسه بگم.

yakamos-71.blogfa.com

yakamos - آوای مهر

http://www.yakamos-71.blogfa.com/post-21.aspx

امروز بی نهایت خوشحالم.یکی از کارایی که همیشه دوس داشتم انجام بدم ولی نمیتونستم انجام بدم رو انجام دادم.رفتن به خونه ی سالمندان. خیللیی خوش گذشت.یکی از بچه های کلاسمون آقای ع.گ موسس این انجمن هستش که با یکی از دوستام مدیریت انجمن رو به عهده دارن.هر چند وقت یه بار به دیدار بچه های سرطانی و صعب العلاج و سالمندان میریم.واسشون کادو میخوریم. من در اون لحظه. از این به بعد قراره هر چند وقت یه بار بریم بهشون سر بزنیم. دیگه حرفم نمیاد.چشمام نمیدونم چرا اینقدر خسته است. Design By : Night Melody. برو بچه های شمالی.