BIA2MAS.INFO

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/9404.aspx

من جوانمردانه عاشق می شدم. سوختم در آتشی خود ساز و من. باز هم با شعله عاشق می شدم. می گذشتی هر شب از رویای من. هر شب و هر روز عاشق می شدم. باختم شاه و وزیرم را در این بازی ولی. باز هم بازنده عاشق می شدم. رفتن و تنهایی و یاد تو را. درک کردم باز عاشق می شدم. خلوت و بی تابی و تشویش و من. در نبودت با همیم اینگونه عاشق می شدم. راست گفتم من که دل دادم به تو. کذب اما من شنیدم باز عاشق می شدم. دیدنت مثل طلوع صبح من. رفتنت اما غروبم وای عاشق می شدم! بارها گفتم نباشی نیستم در این جهان. گر تو در دنیا نبودی وای من!

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/post-62.aspx

من جوانمردانه عاشق می شدم. سوختم در آتشی خود ساز و من. باز هم با شعله عاشق می شدم. می گذشتی هر شب از رویای من. هر شب و هر روز عاشق می شدم. باختم شاه و وزیرم را در این بازی ولی. باز هم بازنده عاشق می شدم. رفتن و تنهایی و یاد تو را. درک کردم باز عاشق می شدم. خلوت و بی تابی و تشویش و من. در نبودت با همیم اینگونه عاشق می شدم. راست گفتم من که دل دادم به تو. کذب اما من شنیدم باز عاشق می شدم. دیدنت مثل طلوع صبح من. رفتنت اما غروبم وای عاشق می شدم! بارها گفتم نباشی نیستم در این جهان. گر تو در دنیا نبودی وای من!

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/9405.aspx

گفتم همه چیز از من بیچاره بگیری. اما نه همین دل که دلم قرص به آن است. تعویض شود حال غم و سختی و دردم. با یک بغل از گلرخ شیرین تو ابروی کمان است. گفتم به همین دایره کافی شودت باز. هر لحظه که تنگ تر شد آن حلقه فغان است. از بیش و کمم بگذر و بگذار که باشم. اما دل من پس بده قیمت که گران است. گفتم که از این فاصله دور است رسیدن. گفتی که مسیر دل و دلدادگی ات را که همان است. من تشنه شدم در ره تو آب کمی ده. گفتی که کم است آب و برای دگران است! گفتم که برای تو من آیا نفری ام؟ گفتی که برو آخر صف در همدان است! ترانه ه...

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/post-57.aspx

از تو می نویسم. که برایم نمودار غرور در عین مهربانی م. نمودار عشق در عین صلابت. تو معنی بودنی ، میان این همه نیست. معنی فردا ، میان این همه حال. به یادگار جمله معروفت ، که مرد را به حق می سنجیم یا حق را به مرد! من الشیطان الرجیم ترس. و هر چه باید بود و نبود. تنهاییت را قسمت نمی کردی. با گرگ های زمان. چون شیر ، تنها می ماند. بعد فاطمه برایت صدها سال سخت گذشت. اما سختی شیرین را تعویض ذلت نمی کردی. چقدر سخت بود تنهایی تو. و چقدر کوچکیم در برابر دریای تو. زمزمه های شبانه ات را مدام تکرار می کردی. به نام علی .

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/9401.aspx

یک حسی شبیه حس دور شدن. شبیه نزدیک شدن به انتها. شبیه روز هایی که باز نمی گردد. حسی دارم ، عجیب. مثل ظرف های مسی خاک خورده. ته دکان یک پیرمرد. توی پس کوجه های بازار. انتهای همان راهروهای قدیم. مثل چشمان سرد بادبادک. وقتی دور می شود. همین ابرهای غمناک گرفته. مثل هم نوایی با خواننده دل خواه. مثل شب پره های کوچک. که می میرند و می خوانند. شایدم هم می خوانند و می میرند! مثل این دکمه های لپتاپ. که اگر رنگشان برود. دیگر نمیشناسی آنها را! مثل آدم های رنگ و رو رفته. می شود به همه چیز تشبیه کرد. حس یک تنهایی بزرگ .

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/9206.aspx

گاهی حس می کنی لبه یک تیغ راه می روی. تیغی که هر لحظه می برد تمام وجودت را. باز هم راه می روی. تکان خوردن برایت حکم نزدیکی به تمام شدن را دارد. نمی دانم حس ترس از بازگشت ، یا بازگشتی که وجود ندارد را داشته ای یا نه. هر چه باشد تلخ است. به تلخی یک دنیا غم. که اخرین سرباز بازگشته از جنگ. باز هم نگاه می کنی. نه برای رفتن ، بلکه برای ماندن هم ترس داری. دست روی دست می گذاری. نگاهت را می دوزی فقط به اخر راه. روی این لبه پرتگاه نازک و تیز. نه تنها سنگ نیست ، بلکه همه چیز تیزتر از ناوک زبان مردم است!

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/post-65.aspx

گفتم همه چیز از من بیچاره بگیری. اما نه همین دل که دلم قرص به آن است. تعویض شود حال غم و سختی و دردم. با یک بغل از گلرخ شیرین تو ابروی کمان است. گفتم به همین دایره کافی شودت باز. هر لحظه که تنگ تر شد آن حلقه فغان است. از بیش و کمم بگذر و بگذار که باشم. اما دل من پس بده قیمت که گران است. گفتم که از این فاصله دور است رسیدن. گفتی که مسیر دل و دلدادگی ات را که همان است. من تشنه شدم در ره تو آب کمی ده. گفتی که کم است آب و برای دگران است! گفتم که برای تو من آیا نفری ام؟ گفتی که برو آخر صف در همدان است!

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/post-63.aspx

حق من نیست که در سلسله عشق تو بی تاب شوم. یا که در شام نبودت به نگاهی سخت بی خواب شوم. فاجعه ، روی من و سوی من و آن خم ابروی تو بود. من به هر فاجعه ای سیلم و سیراب شوم. دست از دست تو و موی تو و عشق تو دور. دور بودن چو تو خورشید و ی خ م ، آب شوم. حاصل حرف تو و واژه تو و جمله تویی. همچو ضرب المثلی بین ملل باب شوم. افعی چشم تو و زهر تو و نیش تو و گرگ زمان. من ولی زخمی و ناشی همچو یک ماهی در آب شوم. حق من بود که در حرم نبود تو و مرداد تو و فاصله ات. باده ای شیرازی و در دست یار و عاشق و ناب شوم .

in-ruzhaye-man.blogfa.com

این روزهای من

http://www.in-ruzhaye-man.blogfa.com/9308.aspx

روحش شاد و یادش گرامی. نوشته شده توسط محسن در جمعه بیست و سوم آبان ۱۳۹۳ ساعت 22:18 لینک ثابت. یاقوت من از تو، چشمان تو از من. راهی بشوی تو ، راضی نشوم من. از جرگه خوبان بیرون نروی تو. هر لحظه و هر دم فکرت همه با من. دست و دل و جانم آغشته یادت. بیرون نروی تو این خواسته من. هر لحظه و ساعت از فکر تو لبریز. این لاله گوشم نیست دیگر از من. هر پرده که بینم یاد تو بیارد. سیمین که تو باشی نادر نشوم من. قاصد ببرد زر کاه از تو شود زر. مغروقه ثروت بی تو چه کنم من. در خال لب تو حافظ که بماند. آماده پیکار آزاده دیدار.