BIRAHEHTAHONAR.PERSIANBLOG.IR
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://birahehtahonar.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://birahehtahonar.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
1.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.516 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | birahehtahonar.persianblog.ir Reviews
https://birahehtahonar.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
بیراهه
بیراهه رفته بودم آن شب، دستم را گرفته بود و می کشید، زین پس همه ی عمرم را بیراهه خواهم رفت. خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی. بشنود دوستش از نامزدش دل برده. مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی. که به پرونده ی جرم پسرش برخورده. خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ. بین دعوای پدر مادر خود گم شده است. خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق. که پر از چشم بد و تهمت مردم شده است. خسته مثل پدری که پسر معتادش. غرق در درد خماری شده فریاد زده. مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس. پسرش پیش زنش بر سر او داد زده. اتوبوسی آمده از تهران.
₪بیــــــــــراهہ₪
چہ ساده بودم ڪہ فڪر میڪردم بہ دورم مے گردند ڪسانے کہ مرا دور مے زدند! مثل آخرین روز شهریوره. همه ترسم اینه بره بگذره. دلم با نگاهش گلاویز شد. چشاشو یه آن بست.پاییز شد! تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست! از این سکوت گریزان از آن صدا بیزار. عمرم گهی به هجر و گهی در سفر گذشت. دوران زندگی همه در دردسر گذشت. گویند اینکه عمر سفر کوته است و من. دیدم که عمر من ز سفر زودتر گذشت. دیدمت ولی افسوس که تو دیگر نه آنچنان بودی. من خزان دیده باغ درد انگیز تو خزان دیده باغبان بودی! مخمل گیسوی سیاه مرا دوخته با سپیدی تاری چتد.
ما بیرون زمان ایستاده ایم
متولد اول مهر ماه 67. عصای پوسیده ی سرزمینم. سایت رسمی احمد شاملو. سید روح الله نور موسوی. مجله ادبی پیاده رو. محمد رضا بزرگ زاده. باشگاه مدیران و متخصصان. ما بیرون زمان ایستاده ایم. نویسنده: امیر حسین آکار - ۱۳٩٠/٥/۱۳. چشمت را بر این دریچه بگذار. از خواب هایت می پرند و. برای عروسک هایی که سال هاست. پلکی بر هم نگذاشتند. حرکت می کند گلوله ای. کودکان را دور می زند. که برای دختری لالایی می خواند تا از خواب نپرد. سکانس های این فیلم بی پایان است. که حتی کودکان را به بازی می گیرد.
.
متن و شعر فارسی. سایت خدماتی بیست تولز. ابزار و قالب وبلاگ. کد دعای فرج آقا امام زمان ( عج ).
بیراهه ها
دیگران با کلی نذر و ذکر و دعا ، کسی رو که دوست دارن توی خواب می بینن .کسی هست به من بگوید چه ذکری چه دعایی، چه وردی کمک می کند که دیگر به خواب من نیایی! این روزها سخت کار می کنم ، اصلا سخت کار می کنم که خسته شوم تا مچ دستم حتی خم نشود ، تا از درد کتفم خوابم نبرد. تا سرم را روی بالش نذاشته خوابم ببرد ولی تا چشم باز میکنم تو دوباره پیشمی. دستم را میگیری و فارغ از همه ی نگاه ها و تهدید ها و. دلم یک شب ، بدون تو می خواهد ، یک شب که وقتی بیدار می شوم دنبالت نگردم. درد و دل که می کنی با آدم ها. به تو فکر می کنم.
Dar KOocHehaIe TanHaIi
نه فقط دستانت، نه. تمام وجودت را برای همیشه میخواهم. شدم همان کودک ده ساله ی کتاب فارسی. می دویدم از سر جوی . خنده هایم را باد شنید و باران. وقتی لابلای موهایم جابجا می شد. دویدم و دویدم . با خودم حرف زدم و چرخیدم. بجای تمام روزهایی که نخندیدم. من امروز به تلافی گریه هایم . زندگی کردم. خوبم، خیلی خوب . پنجشنبه بیست و سوم خرداد 1392 ] [ 15:56 ] [ negative blood ] . بی وزن و قافیه . کمی هم چاشنی دلگرمی. لحظه های بودنت . یکشنبه بیست و یکم آبان 1391 ] [ 19:21 ] [ negative blood ] . سدی را که وجودت. شنبه هشتم...
عاشقانه
وبلاگم تقدیم به همه ی عاشقاست. مجبتت را میگذارند پای احتیاجت. صداقتت را میگذارند پای سادگیت. سکوتت را میگذارند پای نفهمیت . نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت . و وفاداریت را میگذارند پای بی کسیت. و آنقدر تکرار می کنند که خودت هم باورت می شود . که تنهایی و بی کس و محتاج! نوشته شده در چهارشنبه سوم آبان 1391ساعت 8:51 توسط محبوبه. همه از تو می خواهند بدهی. اما من از تو می خواهم بگیری. از من بگیر این همه حس دلتنگی را . نوشته شده در چهارشنبه سوم آبان 1391ساعت 8:50 توسط محبوبه. و در راه من قدم بزن. دلم می خواهد .
" توی بن بست تن تو خفه شدم "
توی بن بست تن تو خفه شدم. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست. كاش غيرت به اين حرف ها بود ". اين جمله را پدر گفت. زماني كه براي اولين بار و آخرين بار براي خواهرم غيرتي شدم. خواهر با يكي از دوستان پسرش قرار داشت و من مي گفتم كه اجازه نداري بروي. نميدانم به چه دليل اجازه نمي دادم. فقط مي خواستم بگويم كه من " مرد " هستم و غيرت دارم. آن روز پدر مرا را به طرز عجيبي دعوا كرد و گفت غيرت به اين حرف ها نيست. غيرت به چيزهاي ديگه است. مادر بزرگ مي گفت :. من به تو ميگم كف دستت ريدم. حافظ به ...
عاشقانه
ضجه های بی پایان
ضجه های بی پایان. ح ړفﮧاے כ ﮚ فت ﮧ. گالري عکس هاي زیبا. تعیین قدر السهم مشارکت. سایت اجتماعی فارس عرب. دارم میام خونه مادر بزرگم . نزدیک تو . باز دلشوره . اه . لعنت به من :(. ۹۲/۱۲/۰۱ ] [ 11:50 ] [ مجنون تو ]. از صب سر چیزای مختلف دعوا کردم حالم بده :(. دارم گریه میکنم . :(. کاش بودی بغلم میکردی ارومم میکردی :( (. ۹۲/۱۱/۳۰ ] [ 17:42 ] [ مجنون تو ]. ده گمشو برگرد دیگه داری میری رو اعصااااابم اه . حتما باید فش بدم برگردی؟ عاشقتم خوووووو :( ( (. ۹۲/۱۱/۲۹ ] [ 23:42 ] [ مجنون تو ]. من بغل تورو میخوام :(.