bonabno.blogfa.com

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها

http://www.paresa22.blogfa.com/8707.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . ای همه گل های از سرما کبود. خنده هاتان را که از لبها ربود؟ مهر هرگز اینچنین غمگین نتافت. باغ هرگز این چنین تنها نبود. تاج های نازتان بر سر شکست. باد وحشی چنگ زد در سینه تان. صبح می خندد خود آرایی کنید. اشکهای یخ زده آیینه تان. رنگ عطر آویزتان بر باد رفت. عطر رنگ آمیزتان نابود شد. زندگی در لای رگ هاتان فسرد. آتش رخساره هاتان دود شد! روزگاری شام غمگین خزان. خوشتر از صبح بهارم می نمود. این زمان حال شما حال من است. ای همه گلهای از سرما کبود! روزگاری چشم پوشیدم ز خواب. آتش آغوش او خاموش بود.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - چه می کنم؟

http://www.paresa22.blogfa.com/post-127.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . در شهری که پرنده هایش پرواز را فراموش کرده اند,. خبر چه می بری از آسمان نیلگون. می گریم بر مزار پرنده ایکه اسم کوچکش را نمی دانم:. توده ابرهای سیاه بیایید. که در این شهر رنگ آبی آسمان, بهانه پرواز نیست. فرش تاریکی ها و مهیب طوفانها را بگسترانید. این جا کسی سر طغیان بر نخواهد داشت. بیایید و دامهایتان را بر گیرید. که در شهری که آسمانش تیره و تار است. شکار شدن خود رهاییست, خود آرزوست. پرنده ای که اسم کوچکت را نمی دانم. بگو من در شهری که پرنده هایش پرواز را فراموش کرده اند,. حرف دل دو عاشق.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها

http://www.paresa22.blogfa.com/8708.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . شبمن و سنگ صبور. شب شده سنگ صبور. خونه غم شده باز این دل من. پر ماتم شده باز این دل من. من و تو با دلمون. تک و تنها و غریب. توی این شهر بزرگ. توی این دشت جونون. اگه از درد دلم با تو شکایت بکنم. قصه مردم نامرد و بگم. اگه من با تو حکایت بکنم. دل تو میشکنه چون جام بلور. شده باز فصل خزون از درختا میریزه برگ طلا. آسمون پر غم.غرق اندوه بلا. هی براش قصه میگم قصه غصه میگم. پر و بالم رو نسوزون. من و پروانه نکن. میبینی هرچی که حس مرگ امیده به خدا. حسرت روز سپیده به خدا. همه جا رنگ ریا. حتی یک ل...

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - سنگ صبور

http://www.paresa22.blogfa.com/post-135.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . شبمن و سنگ صبور. شب شده سنگ صبور. خونه غم شده باز این دل من. پر ماتم شده باز این دل من. من و تو با دلمون. تک و تنها و غریب. توی این شهر بزرگ. توی این دشت جونون. اگه از درد دلم با تو شکایت بکنم. قصه مردم نامرد و بگم. اگه من با تو حکایت بکنم. دل تو میشکنه چون جام بلور. شده باز فصل خزون از درختا میریزه برگ طلا. آسمون پر غم.غرق اندوه بلا. هی براش قصه میگم قصه غصه میگم. پر و بالم رو نسوزون. من و پروانه نکن. میبینی هرچی که حس مرگ امیده به خدا. حسرت روز سپیده به خدا. همه جا رنگ ریا.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - پرسش

http://www.paresa22.blogfa.com/post-129.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . چرا همیشه همین است آسمان و زمین؟ زمان هماره همان و زمین همیشه همین. اگر چه پرسش بی پاسخی است ، میپرسم. چرا همیشه چنان و چرا همیشه چنین؟ چرا زمین و زمان بی امان و بی مهرند؟ زمان زمانه ی قهر و زمین زمینه ی كین. حدیث آدمی و چرخ آسیاب زمان. حدیث جام بلور است و صخره ی سنگین. هزار شاید و آیا به جای یك باید. گمان كنم ، به گمانم نشسته جای یقین. اگر كه چون و چرا با خدا خطاست ، چرا؟ چرا سوال و جواب است روز بازپسین؟ چرا در آخر هر جمله ای كه میگویم. تو ای نشانه ی پرسش نشسته ای به كمین؟

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - گلهای کبود

http://www.paresa22.blogfa.com/post-133.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . ای همه گل های از سرما کبود. خنده هاتان را که از لبها ربود؟ مهر هرگز اینچنین غمگین نتافت. باغ هرگز این چنین تنها نبود. تاج های نازتان بر سر شکست. باد وحشی چنگ زد در سینه تان. صبح می خندد خود آرایی کنید. اشکهای یخ زده آیینه تان. رنگ عطر آویزتان بر باد رفت. عطر رنگ آمیزتان نابود شد. زندگی در لای رگ هاتان فسرد. آتش رخساره هاتان دود شد! روزگاری شام غمگین خزان. خوشتر از صبح بهارم می نمود. این زمان حال شما حال من است. ای همه گلهای از سرما کبود! روزگاری چشم پوشیدم ز خواب. آتش آغوش او خاموش بود.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - محکمه الهی

http://www.paresa22.blogfa.com/post-134.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . شب که من حسابی خسته بودم. همین جوری چشام و بسته بودم. سیاهی چشام یک لحظه سر خورد. یک دفعه مثل مرده ها خوابم برد. تو خواب دیدم محشر کبری شده. محکمه الهی بر پا شده. خدا نشسته مردم از مرد و زن. ردیف ردیف مقابلش وایستادن. چرتکه گذاشته و حساب می کنه. به بنده ها ش عتاب خطاب می کنه. میگه چرا این همه لج میکنید. راه تو نا بیهوده کج می کنید. آیه فرستادم کهآدم بشید. بادلخوشی کنار هم جمع بشید. دلای غو گرفته را شاد کنید. بافکر تون دنیا را آباد کنید. عقل دادم برید تدبر کنید. نبافریده باریک الله گفتم.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها

http://www.paresa22.blogfa.com/8709.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . حریف نمی شوند حروف من. تمام حرف های تو را. همیشگی تر از همیشه های من! چقدر به "هرگز "رسیده ای تو. نگاه کن "حتی یک بار "هایت هم. تکرار نمی شود دیگر. خالی ام از هر جواب "علیکی" برای تو. چقدر به پایان رسیده ایم ما. ببین در ابتدای انتهایمان. حریف هم نمی شوند. تمام رفتن تو را. عجیب به پایان می رسیم گاهی.گاهی .گاهگاهی. به گمانم .میتوانم "شعر"بناممش اینبار. نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۷ساعت 4:46 توسط پریسا. آرم ( میناخانم عزیز ). حرف دل دو عاشق. مرد قبیله سوفی ها.

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - "پندهای یگانه"

http://www.paresa22.blogfa.com/post-126.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . لقمان در وصیت به فرزندش گفته :. شر با شر خاموش نشود، چنانکه آتش با آتش، بلکه شر را خیرفرومی نشاند وآتش. ا زمرگ کسی شادی مکن ، گرفتار را مسخره مکن ، خیر خود را دریغ مدار. آنچه نمی دانی از علما فراگیر و آنچه می دانی به دیگران بیاموز. ابن سینا : هرکه دنیا خواهد ، علم آموزد و هرکه آخرت خواهد در عمل کوشد . هرکه تلخی دوا تحم ل نکند ، شیرینی شفا نچشد . بوذرجمهر : بخیل برای ثروت خود نگهبان است و برای وارث انباردار. من سکوت را دوست دارم به خاطر ا بهت بی پایا نش. عدم اعتنایش به بهار . برای دیدا...

paresa22.blogfa.com

گل پــونـه ها - می گویند...

http://www.paresa22.blogfa.com/post-130.aspx

شعر ‘داستان ‘ متن . از بدو دلدادگي تا انتهاي سرگشتگي! تنها در افکار خود سايه روشن مي زنم! از ابتداي خلقت تا روزهاي نيامده! در آشفتگي خود فرياد مي زنم! از بلنداي ناز تا خواهش نياز! و من بي تاب! دوش به دوش پروانه ها ديوانه مي شوم! از ديروز روز تا فرداي شب! و من مي روم! که شامگاهان بي روزن به استجابت صبح ننشسته اند! مي روم که آغاز کنم! از امروز روز تا فرداي روزتر. آخر که نمي شود پريد! بايد شوق رسيدن معنا بگيرد! بالهاي مرا بگيريید و من دستان شما را! و سرود رفتن و رفتن را تا فرداها در گوش جانم زمزمه کنيد!