BONBASTESHANS.BLOGSPOT.COM
بن بست شانسخانه ای با آجرهای کوچک
http://bonbasteshans.blogspot.com/
خانه ای با آجرهای کوچک
http://bonbasteshans.blogspot.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
PAGES IN
THIS WEBSITE
2
SSL
EXTERNAL LINKS
3
SITE IP
216.58.219.193
LOAD TIME
0.538 sec
SCORE
6.2
بن بست شانس | bonbasteshans.blogspot.com Reviews
https://bonbasteshans.blogspot.com
خانه ای با آجرهای کوچک
bonbasteshans.blogspot.com
بن بست شانس: 02/08/11
http://bonbasteshans.blogspot.com/2011_02_08_archive.html
خانه ای با آجرهای کوچک. بهمن ۱۹، ۱۳۸۹. کاش هرگز ترکم نکنی. کاش از رنجی که نمیشه انگار ازش فرار کرد بشه به تو پناه بیارم. اشتراک در: پستها (Atom). کاش هرگز ترکم نکنی. به هیچ وجه ایالات متحده اش مهم نبود هر چه جزیره کوچک و دور افتاده تر بهتر. مشاهده نمایه کامل من.
بن بست شانس: کاش هرگز ترکم نکنی
http://bonbasteshans.blogspot.com/2011/02/blog-post_08.html
خانه ای با آجرهای کوچک. بهمن ۱۹، ۱۳۸۹. کاش هرگز ترکم نکنی. کاش از رنجی که نمیشه انگار ازش فرار کرد بشه به تو پناه بیارم. کاش هرگز ترکم نکنی. به هیچ وجه ایالات متحده اش مهم نبود هر چه جزیره کوچک و دور افتاده تر بهتر. مشاهده نمایه کامل من.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
2
توی این شهر شلوغ | المهرداد
https://almehrdad.wordpress.com/2010/09/16/توی-این-شهر-شلوغ
This unique man owns a unique world. توی این شهر شلوغ. سپتامبر 16, 2010. سوی چشمی برایش نمانده بود که پی کورسوی امیدی باشد. گشتم … قلمی پیدا نشد که طرحش بزنم. مانده بود چند دیوار نیمه کاره … یک آسمان کبود. بگذریم … آن هم از آن » دیگران ». پن :I can’t tell you what it really is. نوشته شده در مینیمال. آخ از این شهر شلوغ که بی رحمه …. سپتامبر 19, 2010 at 12:01 ب.ظ. این شهر شلوغ هوای مسموم دارد همه چیز را به تباهی میکشاند از چشم تا ذهن. سپتامبر 25, 2010 at 7:57 ق.ظ. بعد چشمم قفل میشه به المهرداد این آسمون.
قانون کار | دونفر
https://donafar.wordpress.com/2009/11/17/قانون-کار
اقدام ضربتی →. نوامبر 17, 2009 · 12:06 ق.ظ. مهمترین آیتم واسه کار توی آژانس دمپایی لا انگشتیه، میتونی ماشین نداشته باشی و توی آژانس کار کنی ولی بدون دمپایی لا انگشتی کار عملا غیرممکنه. اقدام ضربتی →. 14 پاسخ به “. نوامبر 17, 2009 در 7:41 ق.ظ. خوب هر کاری ابزار خاص خودشو داره! نوامبر 17, 2009 در 6:54 ب.ظ. از این انگشتر ها ی عقیق برا انگشت کوچیکه هم باهاس باشه! نوامبر 19, 2009 در 5:00 ب.ظ. اقا ایول. اتفاقا به این قضیه دقت کرده بودم. نوامبر 19, 2009 در 6:11 ب.ظ. Dمن میام اینجا اطلاعات عمومیم میره بالا.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: احساسات (2)
http://without-including-additional.blogspot.com/2010/10/2.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۶ آبان ۱۳۸۹ ه.ش. قطعه ي ضربي در "دشتي". ۱۰ آبان ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۹:۰۶. طغیان واژه ی عجیبی ست. ازدحام می شود در انسان. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). يك صداي بيصدا. مثل پرندهی حشرهخوار که روی بدن کرگدن زندگی میکن. استعداد حفظ خاطرات خيلي قديمي در بعضي افراد اين اس. آقای دکتر من قلبم را پرت کرده ام زیر پای ماشینها. خودزنيهاي يك مازوخيست. در جستجوی زمان از دست رفته. ساعت شماطهدارمردم را از خواب بيدار نميكرد و خدا مگس را آفريد. يك صدای بیصدا.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
3
bonbasteh-tanhayi.mihanblog.com
کلبه کوچک تنهایی من
کلبه کوچک تنهایی من. هیچ وقت آخر خط نیست حتی در بن بست تنهایی: . چهارشنبه 2 بهمن 1392. عاشقبت عشق بدبختی است . خوش به حال کسی که تابحال عاشق نشده است. چهارشنبه 7 اسفند 1387. من را به غیر عشق به نامی صدا نکن. غم را دوباره وارد این ماجرا نکن. بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن. با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن. موهات را ببند دلم را تکان نده. در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن. من در کنار توست اگر چشم وا کنی. خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن. بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود. تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن. لطفا کمی م...
بنــ ـ بستــــ ـــ
دنی ا جفت دستات پوچ ه . بن بست آغاز ه ر کوچ ه. از چند لحظه پیش. چشمان خویش را بر روی. نه ب عشق . نه ب . چشم چپ نمی جویده ام س خت. می توانم آن جا را ببینم. سی اه مرگ . 89/10/03. ناج ور گيريدم رو. نفهم ب تمام معنا. بعدا نوشت: شايد ي روز دنيا چرخي د . اوج ت ا م واروون ش د م ۳ من! سی اه مرگ . 90/11/02. در ه مین نزدیکی است. است ک آرام آرام. ج لو ه می ک ن د. سی اه مرگ . 90/09/30. خانه کوچک تاریک ی. ک در ذهن پن جره اش،. با آنک بسیار کوچک است،. ب راحت ی در آن. با ۳دا های ناآشنا. و بو های غریب. و با ب غضی. و ابتذ...
ویرانی تا حد محال...
ویرانی تا حد محال. و ﻧﻪ هیچ چیز دیگه. ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ. ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯿﮑﻨﻢ : ﺁﺩﺩﺩددﺩﺩﻡ! چهارشنبه دهم مهر ۱۳۹۲. ۲۲:۲ بعد از ظهر. وقتی عاشقانه هایت بوی رفتن می داد. این روزهای تنهایی دور از انتظار نبود. جمعه یازدهم مرداد ۱۳۹۲. ۲۲:۴۴ بعد از ظهر. ن ازسرم مي افتي ن ازچشمم. كجاي دلم نشسته اي ك. جايت انقدر امن است؟ سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۲. ۱۵:۵۷ بعد از ظهر. ميداني ازوقتي دلبسته ات شده ام. سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۲. ۱۵:۵۴ بعد از ظهر. نوايي ببخشيد اگه نظم وبو بهم زدم اما بايد ي چيزي بهت بگم. ي ذره پايينترتر برو ميرسي.
تنهایی من
اولین روز دبستان بازگرد. کودکی ها شاد و خندان باز گرد. باز گرد ای خاطرات کودکی. بر سوار اسب های چوبکی. یادگاران کهن مانا ترند. درسهای سال اول ساده بود. آب را بابا به سارا داده بود. درس پند آموز روباه و خروس. روبه مکار و دزد و چاپلوس. روز مهمانی کوکب خانم است. سفره پر از بوی نان گندم است. کاکلی گنجشککی باهوش بود. فیل نادانی برایش موش بود. با وجود سوز و سرمای شدید. ریز علی پیراهن از تن می درید. تا درون نیمکت جا می شدیم. ما پر ازتصمیم کبری می شدیم. پاک کن هایی ز پاکی داشتیم. یک تراش سرخ لاکی داشتیم. میشه می...
همیشه گم ات کردم...
همیشه گم ات کردم. یادنداشتهایی که وامدارشان هستم. شب به نیمه ی تکراری آسمان. در حجله ی یلدا. کانون ستارگان را بارانی می کند. بهانه های هوا برفی اند. زمین گیج در غروب زردی. قصه ی خوابش را دور می زند. نوشته شده در سه شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 11:22 توسط زهره بردستانی. خم گشت قامت هلال. شرمنده گشت آب و. کودکی جگرش شد کباب. بیمار چشم دوخته به نیزه ها. امان از بی کسی. بختت سیاه باد زمین کربلا. نوشته شده در شنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 17:29 توسط زهره بردستانی. خش خش ی کرد و خرد شد. در گذرگاه بی احساس. وقتی چکه ه...
بن بست شانس
خانه ای با آجرهای کوچک. بهمن ۱۹، ۱۳۸۹. کاش هرگز ترکم نکنی. کاش از رنجی که نمیشه انگار ازش فرار کرد بشه به تو پناه بیارم. اشتراک در: پستها (Atom). کاش هرگز ترکم نکنی. به هیچ وجه ایالات متحده اش مهم نبود هر چه جزیره کوچک و دور افتاده تر بهتر. مشاهده نمایه کامل من.
نه یادم میکنی نه زیادم میروی
نه یادم میکنی نه زیادم میروی. این وبلاگ تعطیل شد ممنون از کسایی که تو این مدت بهم سر زدن. چهارشنبه پانزدهم مرداد 1393 19:50 الناز. פﺮﺍﻡ ڪﮧ ﻧﯿﺴﺖ هیچے. ﻭﺍﺟﺒﮧ ڪﮧ ﻫﺮ ﭼﮧ ﺯﻭבﺗﺮ. ﺑﺒﻮﺳﯿﺸﻮלּ ﻭ ﺑﺬﺍﺭﯾﺸﻮלּ ڪنار . یکشنبه هشتم تیر 1393 12:1 الناز. س ر ت شلوغ است! اما اینکه موقع خ واب. روی تختت. چند ثانیه. فقط لحظه ای به ذهتنت خطور کند. که یک جایی.کسی. روی تختش. برای "تو" اشک می ریزد. همین هم برای من کافیست. شنبه نهم فروردین 1393 13:16 الناز. رآ مے پ رس د. ه وآ ی م رآ. سآل هآست ب ﮧ. این ز ند گے. ک رده ا م. با حسای الکی ک...
بن بست شلوغ
اگه خوندی و لذت بردی یه رنگی از خودت بپاش.id:bonbasteshologh. پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند:. باید ازت عکسبرداری بشه جائی از بدنت آسیب ندیده. پیرمرد غمگین شد. گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستان از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پرستاری به او گفت:. خودمان به او خبر می دهیم. پیرمرد با اندوه گفت:. پرستار با حیرت گفت:. بعد آهسته...
کوانتوم
غرق ايستگاه فضايي در اقيانوس. کشورهای شریک در ساخت ایستگاه فضایی بین المللی قصد دارند در سال 2020 این پایگاه فضایی گران قیمت و پر زحمت را برای پیشگیری از تبدیل شدن به یک زباله عظیم فضایی در اقیانوس غرق کنند. به گفته "ویتالی داویدوف" این آژانس در حال حاضر با دیگر شرکای خود به توافق رسیده که تا سال 2020 به استفاده از ایستگاه فضایی ادامه داده شود. قرار بود این سازه که در سال 1998 به مدار فرستاده شده تنها 15 سال مورد استفاده قرار گیرد اما طی توافقنامهای قرار بر این شد که ایستگاه فضایی تا سال 2020 در فضا فعال...
سکوت
سکوتم از رضایت نیست، دلم اهل شکایت نیست. گاهی دلم میگیرد از سخنانی که در شانم نیست. گاه دلم میگیرد از صداقتم که هیچکس لایق آن نیست. گاه دلم تنگ می شود برای وعده هایی که میدانستم نیست اما برای دلخوشیم کافی بود. گاه دلم میگیرد از سادگی هایم. گاه دلم میسوزد برای اشکهایم. گاه دلم میگیرد از روزگاری که در آنم. این نبود آنچه در انتظارش بودم. نوشته شده در جمعه ۷ فروردین۱۳۹۴ساعت 12:28 توسط elham. خیلی وقته بدجوری مشغولم، همه جوره. ایشالا که مشغولیت همه از نوع خیرش باشه و گرفتاری نباشه. چه اتفاقی باید بیفتد؟ تو خو...
بن بست ذهن
همچون گلی خشکیده در کنار جوی زیبای آب. همچون پرنده ای بی بال در قفس. خسته ام از نخواستن های شدنی. خسته ام از گذر سخت زمان بر روح نازک تنهاییم. فرصت یک نفس عمیق. فرصتی برای دیدن آرامش در یک لبخند زیبا. ترانه ها را میتوانست شادتر سر داد. و کاش بغض برای همیشه شکسته میشد و دیگر بر نمیگشت بر این حنجره ی خسته! نوشته شده در یکشنبه نهم تیر 1392ساعت 21:8 توسط کسی که دیگه کم اورده. دلم میسوزد ، برای تو نه ، برای دل خودم. دلم تنگ است ، برای تو نه ، برای خاص بودن خودم. مانده ام بین آسمان و زمین. چندی پیش اشتباه کردم.