without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: June 2010
http://without-including-additional.blogspot.com/2010_06_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۶ تیر ۱۳۸۹ ه.ش. خیلی دور خیلی نزدیک. هیچ نظری موجود نیست:. ۵ تیر ۱۳۸۹ ه.ش. چون نگران بودم که. تو هم مرا دوست داشته باشی. هیچ نظری موجود نیست:. سرها در گریبان است. هیچ نظری موجود نیست:. ۴ تیر ۱۳۸۹ ه.ش. هنوز هم خشم موج می زند در صدایش. می شود اوج خشم و نفرت اش از سیاست و تبعیض نژادی و هرچه که برایش می جنگید رادر این. تراکِ " آنها به ما هیچ توجهی نمی کنند" شنید. Posted by Mr.bex. هیچ نظری موجود نیست:. ۳ تیر ۱۳۸۹ ه.ش. جزغاله. تب.درد.رویای مینا.مینا جان. يك سري آدم ها...
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: September 2011
http://without-including-additional.blogspot.com/2011_09_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۲۲ شهریور ۱۳۹۰ ه.ش. آنسالهاهرسالپاییزدوسالطولمیکشید. إقض ما فات، کما فات. Posted by میعاد در لجن. هیچ نظری موجود نیست:. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). يك صداي بيصدا. آنسالهاهرسالپاییزدوسالطولمیکشید. خودزنيهاي يك مازوخيست. در جستجوی زمان از دست رفته. ساعت شماطهدارمردم را از خواب بيدار نميكرد و خدا مگس را آفريد. يك صدای بیصدا. Watermark الگو. با پشتیبانی Blogger.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: July 2010
http://without-including-additional.blogspot.com/2010_07_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۶ مرداد ۱۳۸۹ ه.ش. اگر انگشتهایت بند کفشهای تو را. در پاگرد خانهات که میبندند. در زندان باز کنند. یا مشتهایت آن را که دیروز کشتهاند. امروز با «زنده باد جان دوباره ببخشند. دیگر به دستهای تو هم اعتمادی ندارم. به هیچ کس و هیچ چیز اعتمادی ندارم. آنقدر که فکر میکنم هر که ایستاده است. لابد پایی برای دویدن ندارد. یا آنکه میدود. حتماً از پای جوخهی اعدام دزدیده است. هیچ نظری موجود نیست:. سرگرم سر زلف نگار است دلم، در راه نگار بی قرار است دلم. هیچ نظری موجود نیست:.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: July 2011
http://without-including-additional.blogspot.com/2011_07_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۲۴ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. هیچ نظری موجود نیست:. ۱۸ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند . هیچ نظری موجود نیست:. ۱۷ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. این شبها که نیستی. من خواب تو را میبینم.. هیچ نظری موجود نیست:. ۱۴ تیر ۱۳۹۰ ه.ش. هنوز هستند سالهایی که در آنها دو بار پاییز بیاید. هیچ نظری موجود نیست:. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). يك صداي بيصدا. گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند . یادت باشد این شبها که نیستی من خواب تو را میبینم. خودزنيهاي يك مازوخيست.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: September 2010
http://without-including-additional.blogspot.com/2010_09_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۲ مهر ۱۳۸۹ ه.ش. دوست داشته شدن و خوب و قشنگ تلقی شدنا. م واضحه که این مقوله برای من که پرِ اون حسای گناهکاری و غیره و ذلک بودهم یک دنیا میشه. سرتو درد نیارم. خلاصه ی کلام اینکه وقتی میبینم طرف خیلی براش فرق نمیکنه کی و دوست داشته باشه و اون دقت و ظرافتی که من فکر میکردم داره رو نداره و ممکنه هرچیزی/ هرکسی. ستایش شدم و من همون هرچیزی/ هرکسی ام که میتونسته هر کس دیگه ای باشه و من بودم. و هیچ قشنگی و خوبی یی در کار نبوده، هیعچ. ۳۰ شهریور ۱۳۸۹ ه.ش.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: August 2011
http://without-including-additional.blogspot.com/2011_08_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ ه.ش. زندگیام تحتِ تاثیرِ شکلِ رابطهام با کسی است که دوستش دارم، و این خطرناک است و من تازه فهمیدهام. هیچ نظری موجود نیست:. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). يك صداي بيصدا. زندگیام تحتِ تاثیرِ شکلِ رابطهام با کسی است که د. خودزنيهاي يك مازوخيست. در جستجوی زمان از دست رفته. ساعت شماطهدارمردم را از خواب بيدار نميكرد و خدا مگس را آفريد. يك صدای بیصدا. Watermark الگو. با پشتیبانی Blogger.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: احساسات 3
http://without-including-additional.blogspot.com/2011/05/3.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۶ خرداد ۱۳۹۰ ه.ش. حسّ ِ كودكي دهساله كه غروب ِ جمعهاي، در خانهاي قديمي كه قرار است در حياطش عروسي باشد، بازي ميكند، بين ِميزها ميدود و جيغ ميكشد از سرخوشي. حياط را آبپاشي كردهاند و بوي خاك، همه جا را گرفته. قطعهاي در همايون. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). يك صداي بيصدا. خودزنيهاي يك مازوخيست. در جستجوی زمان از دست رفته. ساعت شماطهدارمردم را از خواب بيدار نميكرد و خدا مگس را آفريد. يك صدای بیصدا.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: December 2010
http://without-including-additional.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۱۰ دی ۱۳۸۹ ه.ش. حضورینهبهقاعدهامابهقامتیکشعر. Posted by (میعاددرلجن)iliamahan@gmail.com. هیچ نظری موجود نیست:. ضمیرهایغائبچندمشخص. هیچ بعید نیست چیزهای مهم زندگی، مثلاً فکر کردن دربارهء آدمهای اطراف با مقدماتی کاملاً احمقانه و پیشپاافتاده، اتفاق بیفتد. آدم وقتی مینویسند تازه متوجه میشود چقدر بین واقعیت و کلمات دشمنی هست. دارد یادم میرود از چه میخواستم حرف بزنم. مهم نیست. نبود. Posted by iliamahan@gmail.com. پستهای قدیمیتر. يك صداي بيصدا.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: February 2011
http://without-including-additional.blogspot.com/2011_02_01_archive.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ ه.ش. گربه ای که پای راست نداشت به پای راستم مالیده شد و اضافه کرد گشنمه. عرض کردم لابد خیلی درد داشت،اینطور نیست؟ فرمودم خداوند روزی ات را بدهد. در آن لحظه فحش ِ بهتری به ذهنم نرسید. گربه ای که پای راست نداشت ایستاد. Posted by Mo Mo. هیچ نظری موجود نیست:. ۱۷ بهمن ۱۳۸۹ ه.ش. قصه به این جا رسید که. اون دست کثیفت و از رو شقیقه من بردار. دست نی که، تفنگه. هیچ نظری موجود نیست:. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). يك صداي بيصدا. قصه به این جا رسید که.
without-including-additional.blogspot.com
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد: احساسات (1)
http://without-including-additional.blogspot.com/2010/10/1.html
آن سالها، هر سال دو بار پاییز می آمد. ۳۰ مهر ۱۳۸۹ ه.ش. شنيدن اين قطعه حس كسي را به من مي دهد كه ده بيست سال گم و گور بوده(مثلا رفته جنگ يا چيزي شبيه به آن) و حالا برگشته و مي خواهد معشوقش را ببيند؛ زير يك درخت خزان زده. ۱ آبان ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۸:۴۱. من این را خواهم شنید. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). يك صداي بيصدا. مثل پرندهی حشرهخوار که روی بدن کرگدن زندگی میکن. استعداد حفظ خاطرات خيلي قديمي در بعضي افراد اين اس. آقای دکتر من قلبم را پرت کرده ام زیر پای ماشینها. خودزنيهاي يك مازوخيست.
SOCIAL ENGAGEMENT