cafecinema-iranian.persianblog.ir

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه اربعین 2

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-391.aspx

تو نخ این نبودم که پیاده برم یا سواره. کاروان یا انفرادی. تنها چیزی که مهم بود کربلا بود. سال قبل که ماه محرم با کاروان رفتیم کربلا، دو تا از دوستان اربعین پیاده رفتن. بعد از برگشت که همدیگه رو دیدیم خیلی حرف برا گفتن داشتیم، ولی کربلا اولیا تا یک سال تو شوک هستن و اصلا نمیتونن حس و حالشونو وصف کنن.1. هر وقت پای حرفای دوستم می نشستم، با خودم میگفتم کاش آقا بطلبه سال دیگه پیاده برم کربلا. گذشت و گذشت و گذشت، و ما همچنان شوریده تر از پیش در سودای اربعین بودیم. پن1: دلیل ناتموم موندن سفرنامه پارسال.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - فاطمه

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/tag/فاطمه

گل بر من و جوانی من گریه می کند. بلبل به همزبانی من گریه می کند. دیگر حسین را نتوانم به بر گرفت. این گل به باغبانی من گریه می کند. از درد شانه، شانه نشد موی زینبم. او هم به ناتوانی من گریه می کند. ایام شهادت بی بی دوعالم، فاطمه زهراء (س) تسلیت باد. نوشته شده در شنبه ۲۴ فروردین۱۳۹۲ساعت 18:15 توسط عبدالحسين عبدي. دل م لبریز عشق بی ریاتن. چش م شرمنده ی ای خوبیاتن. دل مو مث نای نی همیشه. تو ای دنیای غربت همنواتن. هدیه استاد هاشمی زاده. کتمان حقیقت گناه است. باران که می بارد. من یک جوانه ام. یک شب پر غم.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني -

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-396.aspx

رو کرد خدا قدرت پنهانی خود را. تا خلق کند حوری انسانی خود را. ابلیس بهشتی بشود گر بگذارد. بر خاک قدم های تو پیشانی خود را. هفتاد یهودی نه، که سلمان و ابوذر. مدیون تو هستند مسلمانی خود را. در بند غمت هر که اسیر است عزیز است. آزاد مکن یوسف زندانی خود را. چون مور اگر ریزه خور خوان تو باشیم. یک روز ببینیم سلیمانی خود را. ترسی ز اجل نیست به این شرط که باشیم. در روضه تو لحظه پایانی خود را. دل را به منای غم تو ذبح نمودیم. از یاد مبر این همه قربانی خود را. دل م لبریز عشق بی ریاتن. چش م شرمنده ی ای خوبیاتن.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه اربعین 4

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-393.aspx

برنامه این بود که از مرز شلمچه1 بریم. دو روز قبل از حرکت، از قم به سوی دیارمان بوشهر شتافتیم. یک شب در زادگاهمون موندیم و صبح زود پس از خداحافظی از اهل منزل به سمت مرکز استان دوباره شتافتیم. تا حدودی می شد اضطراب، غبطه، و شوق رو در چهره شون دید. هر چند شبش کلا توضیح داده بودیم که اونجور که فکر می کنید نیست و همه چی امن و امانه، ولی خب به هر حال ما نقش تأثیر گذاری در عبدی ها ایفا می کنیم و به همین علت اصلا دوست نداشتن شهید بشیم2. شوق و هیجانی که داشتیم واقعا زائد الوصف بود. دل م لبریز عشق بی ریاتن.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - اربعین

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/tag/اربعین

کاروان غمت ای عشق. چهل روز که هیچ. تا چهل قرن اگر گریه کند باز کم است. پن: یادش بخیر روزایی که از این درب سلام میدادم. مستقیم به سمت ضریح باز می شد. پن: دارم دق می کنم از دوری. از فکر کردن به اینکه چهل روز پیش کربلا بودم. پن 2: عکس اختصاصی نای نی می باشد. نوشته شده در شنبه ۳۰ آذر۱۳۹۲ساعت 10:43 توسط عبدالحسين عبدي. اربعین حسینی تسلیت باد. سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود. کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ. پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود. باران که می بارد.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه اربعین 3

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-392.aspx

تقریبا یک ماه مونده به محرم در تب و تاب رفتن بودیم. اصلا یه جوری که انگار قراره همین فرداش راهی بشیم. در این حد مشتاق و حاضر به یراق. هر دقعه به دوستان که پارسال رفته بودند پیاده روی اربعین، می گفتم که کی اقدام می کنین برا امسال. تا اینکه خبر رسید گذرنامه هاتونو بدید به فلانی که ببره بوشهر برا کارای ویزا. قرار بود دوست یکی از دوستان که هر سال کاروان می برد کربلا. گذرنامه های ما رو ببره برا ویزا. نوشته شده در پنجشنبه ۱۱ دی۱۳۹۳ساعت 21:59 توسط عبدالحسين عبدي. دل م لبریز عشق بی ریاتن. چش م شرمنده ی ای خوبیاتن.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه اربعین 5

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-395.aspx

بعد از رسیدن به مرکز استان و نزول اجلال در منزل دوستمان، رفع خستگی نمودیم و ناهاری بر بدن زدیم. پس از تماس های گرفته شده و هماهنگی های لازم، قرار شد با ماشین شخصی یکی دیگر از دوستان بریم آبادان و از اونجا بریم سمت شلمچه. نیمه های شب به آبادان(آبودان) رسیدیم . در منزل همسایه قدیمی دوست دوستمان اتراق نموده ایم به صورت کاملا هیئتی. با جمعی که متشکل از اینجانب و همسر گرام، یک دوست مجرد، دودوست متأهل مجرد به سفر آمده و یک دوست دوست متأهل که با زن و بچه و خواهرش آمده بود. خوردیم و خوابیدیم و بیدار شدیم.

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/tag/سفرنامه

نه از زیارت نوشتن کار منه، و نه اگه بنویسم حق مطلب ادا میشه. پس دعا می کنم نصیبتون بشه. آمین. از اونجایی که بنده معتقدم زیارت باید تو اوج تموم بشه. عادت ندارم زیاد تو حرم بمونم. برا همین بعد از شام به همراه خانم نشستیم تو اتاق و مشغول خوندن دعا شدیم. حالا نپرسید چه دعایی. استراتژی اعتقادی من اینه هر جا حال هردعایی رو داشتی بخون. البته منکر خاصیت دعاها در زمان های خاصشون نیستما، ولی اینجوری برام دلنشین تره. کم کم خورشید داشت سرک می کشید و ما برای اولین بار طلوع نجف رو دیدیم. به هتل برگشتیم و صبحونه نوش جا...

nay-e-ney.blogfa.com

ناي ني - سفرنامه اربعین 7

http://www.nay-e-ney.blogfa.com/post-399.aspx

مقدار زیادی از راه رو پیاده و مقداری هم با ماشین طی کردیم. به یک دوراهی رسیدیم و ازاونجا به سمت راست حرکت کردیم. اضافه شدن جمعیت کاملا مشهود بود و سفر چندمی ها می گفتند که امسال خیلی شلوغه. به هر منوال به پایانه شلمچه رسیدیم و دیدیم و شنیدیم که از اینور مشکلی نیست، همه گیر و گور اونوره. یعنی خروج آسونه، ورود به عراق سخته. به دلیل خلوت بودن قسمت خانما، همه گذرنامه هارو سپردیم به خانم تا از قسمت خانما گذرنامه ها رو مهر بزنن. یه ربع طول کشید. تو این یه ربع استراحتکی کردیم و با دیگر زوار صحبتکی نمودیم.