chamran-amar.blogfa.com

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/9005.aspx

گفتگوی دو ربات (شعر). از آسیمو سؤال کرد، ربات تعقیب خط بیا جواب من ده ، تو از طریقه ی چت. چرا خدای دانا ، که ما رو آفریده تو بدنش یه ذره فلز به خود ندیده؟ اصلا چرا خدامون، میخوابه خواب میبینه! ولی ربات off میشه ، فقط یه جا میشینه؟ خدا بدون باتری ، چطور زنده میمونه؟ این همه علم و دانش ، از کجا اون میدونه؟ چرا خدا هرچی که بخواد پدید میاره؟ ولی ربات اینچنین توانایی نداره؟ من شنیدم که میگن خدا فضا هم میره اینجور چیزا آسیمو! دستم به دامن تو ، بیا بکن کمکم عقیده ام به خدا داره میشه کمه کم. گفتا تو کار خود کن،ت...

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-17.aspx

ما ز خود نالیم و خود از ما و من. ناله از خود به،نماند ما و من. ما همه ما و منیم،خود را کجا باید بجست؟ جستجو در ما و من؟ در ما و من؟ من که مایم،ما ز خود ای وای من. یا ما و من؟ چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۲۷ ] [ بهرام ] . گفتگوی دو ربات (شعر). وقتی ریاضی دان عاشق می شود. خوشحالی (داستانی کوتاه از چخوف). علم بهتر است یا ثروت (انشای طنز). جنگ با واژه ها در مخالفت با خودم. گذری در کوچه باغ شعر و هنر. نیا باران زمین جای قشنگی نیست. کپي برداري از مطالب وبلاگ کلک نه کلک فقط با ذکر منبع مجاز است.

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-12.aspx

خوشحالی (داستانی کوتاه از چخوف). حدود نیمه های شب بود.دمیتری کولدارف،هیجان زده و آشفته مو،دیوانه وار به آپارتمان پدر و مادرش دوید و تمام اتاقها را با عجله زیر پا گذاشت.دراین ساعت والدین او قصد داشتند بخوابند.خواهرش در رختخواب دراز کشیده و گرم خواندن آخرین صفحه ی یک رمان بود.برادران دبیرستانی اش خواب بودند. پدر و مادرش متعجبانه پرسیدند:. تا این وقت شب کجا بودی؟ اصلا فکرش را نمیکردم! حتی حتی باور کردنی نیست! بلند بلند خندید و از آنجایی که رمق نداشت سر پا بایستد،روی مبل نشست و ادامه داد:. آخر چه ات شده؟

kelknakalak.blogfa.com

کِلک نه کَلَک - داستان

http://www.kelknakalak.blogfa.com/cat-4.aspx

ک لک نه ک ل ک. تاريخ : سه شنبه 1390/05/04. خوشحالی (داستانی کوتاه از چخوف). در این پست یکی از داستانهای کوتاه آنتوان چخوف نویسنده مشهور روسی رو قرار دادم. خیلی جالبه بخونین و لذت ببرین:. حدود نیمه های شب بود.دمیتری کولدارف،هیجان زده و آشفته مو،دیوانه وار به آپارتمان پدر و مادرش دوید و تمام اتاقها را با عجله زیر پا گذاشت.دراین ساعت والدین او قصد داشتند بخوابند.خواهرش در رختخواب دراز کشیده و گرم خواندن آخرین صفحه ی یک رمان بود.برادران دبیرستانی اش خواب بودند. پدر و مادرش متعجبانه پرسیدند:. کم کم یاد میگیری.

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/9003.aspx

علم بهتر است یا ثروت (انشای طنز). يكي از مهمترين و بزرگترين سوالاتي كه بشر از عصر حجر تا به امروز با آن روبروست اينست كه آيا علم بهتر است يا ثروت؟ وحل آن به اندازه فهميدن نظريه نسبيت خاص انيشتين (كه فكر مي كنم فقط 12 نفر از آن آگاهند)دشوار به نظر مي آيد، وآنقدر حل آن پيچيده است كه اساسا هر كس با سليقه و فرمولهاي خاص خود به جواب آن مي رسد. جمعه ۱۳۹۰/۰۳/۲۷ ] [ بهرام ] . زعشق كودكي پرسي تو بي شك بگويد بستني، چيپس و لواشك. گرت از يك پسر پرسي همين را بگويد دختر عم ه سمين را. به فوتبالي بگويي عشق توچيست؟

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-2.aspx

زعشق كودكي پرسي تو بي شك بگويد بستني، چيپس و لواشك. گرت از يك پسر پرسي همين را بگويد دختر عم ه سمين را. به فوتبالي بگويي عشق توچيست؟ اگر از اهل علم پرسي دوباره بگويد بي انيشتن بي قراره. گر از اهل ادب پرسش كني باز بگويد حافظ ﺁن مولود شيراز. ز تاجر خواهي از معشوق گويد بگويد پول ز قلبم غم بشويد. گرت پرسش كني اين را ز معتاد بگويد واي من از جيبم افتاد. اگر از مادري پرسي ز عشقش بگويد بچ ه اش هست نور چشمش. ز بهرامی بپرسی عشق توچيست؟ هرآن گويد خدا عشق حقيقيست. بهرام علوی خرداد 1389. گفتگوی دو ربات (شعر).

kelknakalak.blogfa.com

کِلک نه کَلَک - شعر

http://www.kelknakalak.blogfa.com/cat-1.aspx

ک لک نه ک ل ک. تاريخ : سه شنبه 1390/05/04. ما ز خود نالیم و خود از ما و من. ناله از خود به،نماند ما و من. ما همه ما و منیم،خود را کجا باید بجست؟ جستجو در ما و من؟ در ما و من؟ من که مایم،ما ز خود ای وای من. یا ما و من؟ تاريخ : چهارشنبه 1390/07/27. گفتگوی دو ربات (شعر). از آسیمو سؤال کرد، ربات تعقیب خط بیا جواب من ده ، تو از طریقه ی چت. چرا خدای دانا ، که ما رو آفریده تو بدنش یه ذره فلز به خود ندیده؟ اصلا چرا خدامون، میخوابه خواب میبینه! ولی ربات off میشه ، فقط یه جا میشینه؟ ولی ربات اینچنین توانایی نداره؟

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-16.aspx

گفتگوی دو ربات (شعر). از آسیمو سؤال کرد، ربات تعقیب خط بیا جواب من ده ، تو از طریقه ی چت. چرا خدای دانا ، که ما رو آفریده تو بدنش یه ذره فلز به خود ندیده؟ اصلا چرا خدامون، میخوابه خواب میبینه! ولی ربات off میشه ، فقط یه جا میشینه؟ خدا بدون باتری ، چطور زنده میمونه؟ این همه علم و دانش ، از کجا اون میدونه؟ چرا خدا هرچی که بخواد پدید میاره؟ ولی ربات اینچنین توانایی نداره؟ من شنیدم که میگن خدا فضا هم میره اینجور چیزا آسیمو! دستم به دامن تو ، بیا بکن کمکم عقیده ام به خدا داره میشه کمه کم. گفتگوی دو ربات (شعر).

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-11.aspx

این پیامک رو یکی از دوستانم برام خوند خیلی ازش لذت بردم خواستم در وبلاگم قرار بدم تا اگه شما هم نشنیدین ازش استفاده کنین:. یاد دارم در غروبی سرد سرد میگذشت از کوچه ی ما دوره گرد. داد میزد کهنه قالی میخرم دسته دوم جنس عالی می خرم. کاسه و ظرف سفالی میخرم گرنداری کوزه خالی می خرم. اشک درچشمان باباحلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست. اول سال است و نان درسفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود. خواهرم بی روسری بیرون دوید گفت آقا سفره خالی می خرید.

kelknakalak.blogfa.com

کلک نه کلک

http://www.kelknakalak.blogfa.com/post-5.aspx

علم بهتر است یا ثروت (انشای طنز). يكي از مهمترين و بزرگترين سوالاتي كه بشر از عصر حجر تا به امروز با آن روبروست اينست كه آيا علم بهتر است يا ثروت؟ وحل آن به اندازه فهميدن نظريه نسبيت خاص انيشتين (كه فكر مي كنم فقط 12 نفر از آن آگاهند)دشوار به نظر مي آيد، وآنقدر حل آن پيچيده است كه اساسا هر كس با سليقه و فرمولهاي خاص خود به جواب آن مي رسد. كه اين خود نشان از اهميت اين سوال دارد چون به قولي زندگي وسرنوشت ما به جواب اين سوال بستگي دارد! خب از خود كلمه ي علم و ثروت شروع مي كنيم:. اگر حروف ثروت كه به ترتيب:(ث...