cheshmhayash.blogspot.com
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگabout me,myself...
http://cheshmhayash.blogspot.com/
about me,myself...
http://cheshmhayash.blogspot.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
172.217.6.65
LOAD TIME
0.622 sec
SCORE
6.2
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ | cheshmhayash.blogspot.com Reviews
https://cheshmhayash.blogspot.com
about me,myself...
cheshmhayash.blogspot.com
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ: bye 25
http://cheshmhayash.blogspot.com/2009/10/bye-25.html
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸. در آستانه 26 سالگی چی دارم بنویسم؟ از غرغر های هر روزم چون از زندگی خودم و اطرافیانم راضی نیستم به نظرم مستحق زندگی بهتری هستیم. از اینکه کوچه مونو برداشتن یه طرفه کردن و حسابی رو نرو ما سنتور میزنن البته در راستای انقلابی گری هر جایی که بوده زنگ زدم و اعتراض کردم. همش خودشونو به خنگی میزنن و سئوالی که 2 ثانیه قبل استاد جواب داده رو ازت می پرسن منم موقع جواب دادن اسید معده ام ترشح میشه ازینکه بابا خوب منم همونی تو شنیدی و شنیدم دیگه. خوبیه سایتی مثه توی...
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ: 0/0/89
http://cheshmhayash.blogspot.com/2010/03/0089.html
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۸. می دونی حتی نمی تونم تو فیس بوک برای دوستام مسیج بفرستم. بی بی سی رو هم قطع کردن. از صدای مجری های لوس تلویزیون لجم می گیره. دلم می خواد بعد از سال تحویل برم دم زندان. چقدر حس های منفی دارم. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراک‌گذاری در Pinterest. هیچ نظری موجود نیست:. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). وقتی نمی تونم برم تو توییترم چیکار کنم؟ دلم براش ت.
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ
http://cheshmhayash.blogspot.com/2009/04/3.html
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. دوشنبه، فروردین ۳۱، ۱۳۸۸. انگار یکی قلبمو فشار میده. سیزن 3 لاست تموم شد. نمی تونم تحمل کنم اسیر بودنشونو. فردا صبح کلاس دارم ولی نمی دونم چرا خوابم نمی بره. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراک‌گذاری در Pinterest. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). انگار یکی قلبمو فشار میدهسیزن 3 لاست تموم شدنمی تو. انقد که همه خونه های قدیمی رو دارن خراب میکنن من چ. I lost in LOST. مشاهده نمایه کامل من.
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ
http://cheshmhayash.blogspot.com/2011/06/230.html
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. چهارشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۹۰. دو سال پیش همچین روزایی یعنی دقیقا شب مبعث یکی از دوستان زندان بود و گفته بودن احتمالا آزادش می کنن. ما هم رفته بودیم دم زندان فکر کنم از سال 2:30 اونجا بودیم یکی از فراموش نشدنی ترین روزهای زندگی من اونجا بود همین طور جوونایی بودن که آزاد می شدن و میومدن بیرون بعد همه دورشون جمع می شدن و باهاشون حرف می زدن. خانواده های زیادی اونجا بودن ولی انگار هممون یه خانواده بودیم و هر کس داستان خودش و عزیزشو تعریف می کرد. دیگه نوبت خانم چادری و غمگین بود که شو...
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ: evin
http://cheshmhayash.blogspot.com/2009/07/evin.html
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. دوشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۸. گفتم امیدوارم اتفاقی نیوفته. برای خودم اتفاقی نیوفتاد از قضا خیلیم خوش گذشت. به خاطر اینکه موبایلا رو قطع کردن من دوستامو پیدا نکردم و تنهایی رفتم نماز جمعه ، اول که از خیابونای پایینی دانشگاه حرکت کردم و بعد رفتم بالا و تا بلوار کشاورز گشتی زدم ببینم چه خبره که مشالا هر چی مدرسه دیدم پر نیروی ضد شورش بود میانگین سنی هم 16 سال! بعد هم تو بلوار کشاورز پارک کردم و خطبه ها رو گوش کردم. هوا هم به شدت گرم بود. در همین موقع من شرمنده ام واقعا یه کسی که شبیه ب...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
پاتوق
http://www.parand7.blogfa.com/8804.aspx
نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۸ساعت 10:36 توسط پریسا. یهو از خواب پا می شم. قلبم تند تند میزنه. وحشت زده ام. انگار از زمان و مکان جدا شدم. یهو که تاریخ یادم میاد نمی فهمم این مدت چطور گذشت. انگار تو این مدت خواب بودم و از همه چی جا موندم. امان از ماشین زمان. یادم یه جا خوندم زندگی مثل یه دستمال رول می مونه. آخراش که میرسه تندتر تموم می شه. اما انگار برای من زمان اصلا یکنواخت نمی گذره. نوشته شده در چهارشنبه دهم تیر ۱۳۸۸ساعت 9:11 توسط پریسا. انجمن فیزیک پزشکی ایران. حرف های دل فیزیکی.
پاتوق - خدایا دوست دارم
http://www.parand7.blogfa.com/post-70.aspx
دارم به این نتیجه می رسم که خدا خیلی دوسم داره. نوشته شده در چهارشنبه ششم خرداد ۱۳۸۸ساعت 15:17 توسط پریسا. انجمن فیزیک پزشکی ایران. حرف های دل فیزیکی. انجمن فيزيك پزشكي ايران. يادداشتهاي يك مرد تنها. خبر از نگاه دور بين. آخرين قدمهاي يك محكوم به مرگ. موسسه مطالعات تئوری فیزیک و ریاضی.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8608.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. همیشه جایی هست که تو را به تو می رساند ،. همیشه جایی هست که دلتنگی ها را مرحمی می شود ،. ذهن را پاک می کند. قلمت را بردار ،. بگذار احساس هوایی بخورد. نوشته شده در Mon 12 Nov 2007. بند حق دلارام نیست. Http:/ fpdownload.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=8,0,0,0. نوشته شده در Thu 8 Nov 2007.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8602.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. دلم مي خواهد خيلي چيز ها بشكند. مثلا بغضي كه دارم ، حرمتي كه بعضي ها ندارند ، ديوار بي بهانه بي تفاوتي،. دل آن هايي كه دل مي شكنند! روزهاي بي عدالتي ، روزهاي پايمال شدن حق من و همه ي. و سفيد و سياه و زرد ، هيچ فرقي نمي كند. روز هاي نا خوشي ،. روزي كه التماس گناه است. در زير پاي رهگذران پياده رو. بر روي روزنامه نخوابد.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8809.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. آدم بعضی وقت ها می شود که هیچ کس را دورو بر خودش نمی بیند که کمی تسلای دلش باشند! خانواده ام یک چند ماهی می شود که از هم دور افتاده اند . برادرم یک ور دنیا خواهرم یک ور دیگرش و. مادر و پدرم یک ور دیگرش و منم اینور! هرکس دیگری هم باشد دلش می گیرد دیگر خب. نوشته شده در Wed 16 Dec 2009. شيشه ي پنجره را باران شست .
پاتوق - مقاله و ویرایش هایش
http://www.parand7.blogfa.com/post-69.aspx
مقاله و ویرایش هایش. نقطه ویرگول ، حرف بزرگ، حرف کوچیک، این فعل، این زمان، این توضیح زیاد اون توضیح کم . این عددا روی اسم نویسنده ها چی؟ برشون دار.نمودار بذار، عدد نمودارات انگلیسی ، خوب درستشون کردم. حالا نوشته هاش باید بچرخن، خوب درست شد. چرا انقدر نمودار زیاد گذاشتی حالا بردار. واااااااااااااااااای خدا چقدر اصلاحات. یه مقاله چهار صفحه ای چی که انقدرم دردسر داره. می گن مورچه چی که کله پاچه اش باشه. حالا ما هم دیدیم مورچه چی. هم دیدیم بنی اسرائیل کدومن. انجمن فیزیک پزشکی ایران. حرف های دل فیزیکی.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/9012.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. قضاوت های به جا و بی جا . شام ایرانی بیژن بیرنگ رو می دیدم ، سروش صحت حرف خیلی خوبی زد که من رو تا الان که یک هفته از دیدنش می گذره به فکر کردن واداشته. اینکه چرا در مورد هم قضاوت می کنیم؟ چرا اشتباهات رو نمی بخشیم و ازش نمی گذریم؟ حالا من یا تو ممکنه هزار تا اشتباه بکنیم ، دلگیر شو اعتراض کن اما، قضاوت چرا؟
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8612.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. شما که اسبم را در خیابان رها کردید و. آن باران بی پایان را. چرا به من امید زنده ماندن می دهید؟ بر روی آسفالت ، از بی علفی. نوشته شده در Mon 25 Feb 2008. Powered By BLOGFA.COM.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8607.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. یک کار نمایش به زبان فرانسه در مشهد قراره اجرا بشه! این کار قراره برای فستیوالی در فرانسه آماده بشه. که البته قبل از رفتن به فرانسه در مشهد و تهران ۱۰ شب اجرا داریم ولی هنوز نتونستیم suport مالی مون. این کار حدود ۴ میلیون تومان خرج داره . یکی از نوشته های Molière به اسم Les précieuses ridicules! و rd 1168@hotmail.com.
گاهی برای آنکه نمیرم ...
http://www.kermedandoon.blogfa.com/8604.aspx
گاهی برای آنکه نمیرم . نیمی قربانی ، نيمي شريك جرم. مثل همه! فرانسه . محمد حسین نعیمی. سر هرمس : sir hermes. اين روزها كه مي گذرد. دست نوشته های یک معل م كلاس او ل. گاهی برای آنکه نمیرم. نوشته شده در Thu 19 Jul 2007. احساس من ( درد بودن ). جهان دیگر برایم هیچ ارزشی ندارد ،. زندگی کوچکتر از آن است که مرا برنجاند. و زشت تر از آن که دلم بر آن بلرزد! زندگی با همه چیزش در برابرم رنگ باخته است ،. همچون کسی که شتابان از شهری دور می شود و دمادم. شهر کوچکتر و کوچک تر می گردد و دورتر و. بعد نقطه ای و بالاخره هیچ!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
...چشم های بارونــــــــــــی
ما نسل بوسه های خیابانی هستیم ،. نسل خوابیدن با اس ام اس ،. نسل درد و دل با غریبه های مجازی ،. نسل غیرت روی خواهر ، روشنفکری روی دختر همسایه ،. نسل لایک و پوک از روی قرض ،. نسل کادو های یواشکی ،. نسل خونه خالی و دعوت شام ،. نسل پول ماهانه ی وی پی ان ،. نسل صف و دعوا ،. نسل تف ، وسط پیاده رو ،. نسل هل ، توی مترو ،. نسل مانتو های تنگ ،. نسل ' شینیون ' زیر روسری ،. Play boy نسل شورت. نسل کارگران پیر مو رنگ کرده برای جوانی و پیشنهاد کار ،. نسل شارژهای اینترنی ،. Copy, past نسل. نسل عکسای لختی در ساحل دوبی ،.
چشمهاش
فقط برای اینکه یه وقت کیبورد سیستمتون جلبک نبنده، اینو میگم:. یه چیزی درمورد خودم! خیییییلی از خیانت بدم میاد. ینی متنففففرم. امیدوارم هیچوقت تو این دنیا کسی به کسی خیانت نکنه و هیچ دلی نشکنه هیچچچچچ دلی. یکے بود . دیگہ نیست. قالب هاي نايت اسکين. متنهای فوق العاده احساسی. دستهای گرم و مهربان تو. تاريخ : شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۲ 13:50 نويسنده : خودم. الکی مثلا من با انرژی ام! تاريخ : پنجشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۳ 15:38 نويسنده : خودم. سلام به نام خدا. همینجوری اومدم یه چیزی بنویسم چون وبم داشت جلبک می بست!
cheshmhayambaranist.blogfa.com
چشمهای بارانی
عمیق ترین درد زندگی دلبستن به کسیست که هرگز به تو تعلق نخواهد داشت. ای کاش عشق همانطور که میشناختمش برایم باقی مانده بود. همانقدر شفاف و زلال،زلال مثل باران چشمهایم. با چشمهای بارانی آمدم. با چشمهای بارانی ماندم. و با چشمهای بارانی میروم. پن:دوستای خوبم که خونه دلم باحضور شما برام ارزش داشت چشمهای بارانی دیگه آپ نمیشه. میخواستم حذفش کنم ولی راستش نتونستم چون احساس خودم اینجا جا مونده. همتونو دوست دارم و به همتون مثل قبل سر میزنم. شایدم یه جای دیگه شروع کنم و مثل یه غریبه آشنا بهتون سر بزنم! من رویای تو را.
چشمهایش...
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این م. مردی مهربان و بذله گو به مرور زمان به آدمی ترسناک و عصبی مزاج تبدیل شده بود. زن او هر چه که به ذهنش می رسید و هر راهی را که می دانست رفت ، اما دریغ از این که چیزی عوض شود. روزی به ذهنش رسید به نزد راهبی که در کوهستان زندگی می کند برود، تا معجونی بگیرد و به خورد شوهرش دهد، شاید چاره ای شود! راهب نگاهی به زن کرد و گفت: چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است. زن گفت : ببر کوهستان؟ مرد تو از آن ب...
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ
آخرين قدمهاي يک محکوم به مرگ. یکشنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۱. این چند روز خیلی زیاد به دوستهام و دوستی هام فکر می کنم. شاید چون یکیشون داره می‌ره. تو این 2-3 سال اخیر دوستیمو با خیلی آدمهایی که دوستی باهاشونو دوست داشتم از دست دادم مشخصا آدمهای باسواد و کسایی که وقت ای که باهاشون می گذرونی نه تنها حروم نمیشه بلکه کلی هم چیز یاد می گیری. در عین حال رابطه ام و با چند تا از دوستهای ظاهرا نزدیکم هم قطع کردم فکر کردم دیگه تو این سن فرصت دوستیهای اعصاب خورد کن و ندارم و وقتمو تلف نکنم،. پیوندهای مربوط به این پیام. چند ر...
چشمهايش...
Youmade me a woman on clouds above. تاريخ چهارشنبه ۳۰ بهمن۱۳۹۲ ساعت18:40 نويسنده faniii. هیچ کس با من نیست. مانده ام تا به چه اندیشه کنم. مانده ام در قفس تنهایی. در قفس می خوانم. چه غریبانه شبی است. شب تنهایی من . . . تاريخ چهارشنبه ۳۰ بهمن۱۳۹۲ ساعت18:54 نويسنده faniii. لبخندي بر لحظه ها. تاريخ چهارشنبه ۱۵ آبان۱۳۹۲ ساعت21:4 نويسنده faniii. فاني نوشت : به خاطر تاخير متاسفم ولي. تاريخ جمعه ۳ آبان۱۳۹۲ ساعت21:21 نويسنده faniii. من در قاب پنجره. با اين همه شرمنده. در مرز خواب و بيداري ست. زير پلک کابوس ها.
ادامه بده...
In the name of god. هرکی پرسید سلام چطوری.جواب یه کلام،دکوری،شکر.یعنی داغونی! نمیدونم تعداد کسایی که اینجا رو میخونن به تعداد انگشتای یه دست میرسه یا نه،اما خب یه زمانایی بعد آپ کردن یه کسایی بودن که تنهاییشونو.چندثانیه با خط خطیای اینجا تقسیم میکردن. اینجا بیشتر واسم حکم یه دفتر چرکنویس داره که البته پاکنویسی واسش وجود نداره،هیچ فکر از پیش تعیین شده ای پشت کلمه هاش نیست،همش زاده ی آنی یه ذهنه،نه بیشتر. میگذره این روزا از ما. ما هم از گلایه ها مون! به قول رضا یزدانی:. در پایان همین موسیقی.در آغاز خواب.
cheshmhayatrabazkon.blogfa.com
yellow _dream
گلایه ها عیبی ندارند ، كنايه ها ويران مي كنند. چقבر بבه ازش خبر نداشته باشی. سآعتها نگرانش باشی بعد. بآ یه خط בیگه بهش زنگ بزنی با בومین بوق گوشی رو برבآره. اون وقته که میفهمی تنهایی. اون وقته که میفهمی בیگه בوستت نבآره. آבمآ از همین جآ تنهایی رو وآسه خودشون انتخاب میکنن . ا تکرار کنیم این "عشق ممنوعه" را. آری " من" و "تو" دور از چشم همه. معجزه ای میکنیم به نام " ما. بگذار حتی کودک درونمان هم نفهمد. هیچ کس نمیداند که من و تو. و بی هم فرو میریزیم. خط چین فاصله ها را پر میکنیم. به امید فردایی پر از وصل.
cheshmhayatramiparastam.persianblog.ir
cheshmhayatramiparastam
این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.
تنهـــــــا مر گـــ است که دروغ نمی گوید
تنها مر گ است که دروغ نمی گوید. گاهی دلم برای خودم تنگ می شود . چ قدر بده ازش خبرنداشته باشی. ساعت هانگرانش باشی بعد. بای خط دیگه بهش زنگ بزنی بادومین بوق گوشی روبرداره. اونوقت ک می فهمی تنهایی. اونوقت ک میفهمی دیگه دوست نداره. آدما از همینجا تنهایی رو واسه خودشون انتخاب میکنن. تاریخ جمعه 15 فروردین1393ساعت 18:17 نویسنده Mahsa. عادت می كنم به داشتن چیزى و سپس به نداشتنش. به بودن كسی و سپس به نبودنش. تنها عادت می كنم. تاریخ دوشنبه 25 شهریور1392ساعت 22:43 نویسنده Mahsa. دارم از تو حرف می زنم. تا ببینم هنوز...
