cxlxmxrx.blogspot.com

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1390/10

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1391/11

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ امان از جهل و امان از لجبازی! واقعا که نادانی و اصرار بی‌جا چه بلاها که سر مردم نمی‌آورد! امروز وسط روز سه نفر مشکی‌پوش از در آمدند تو. یک نامه دستشان بود به قطع A5. حامل نامه، نامه را دراز کرد طرف من. نامه از پزشکی قانونی بود. نوشته بودند یک نسخه کپی از کلیه مدارک پرونده‌ی مرحوم فلانی را کپی برابر اصل کرده و برایمان بفرستید. مدتی است که دستگاه‌هایش را خر...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1390/1

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ خودت رو شل بگیر و از زندگی لذت ببر.

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1391/12

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ بقیه‌ی روز به تبریک و تشکر از خودمان گذشت! ظاهرا می‌خواسته‌اند فلش مموری بگیرند که استطاعتشان نرسیده بود. برای ما سوپرها و منشی‌ها هم گرفته بود. دادند و تشکر کردیم. بعد نوبت به اهدای کادوی سوپروایزرها به مترون رسید. دوباره از همین ظرف و ظروف‌ها که خانم‌ها خوششان می‌آید! Laquo;تمام پیامک‌هایی که فرستادم و یا برایم آمد، دروغی بیش نبود. ما ناخواسته آمدیم...می&zwn...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1390/9

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ مترونمان چند روز پیش رفت یک جلسه درباره‌ی انطباق و موازین شرعی. از بعدش بند کرده به شرعیات. پیشنهاد داد که من را بفرستد کنار مسوول انتظامات و اتاق را زنانه کند. بدم نمی‌آید از دست منشی شلوغ و آشفته جدیدمان راحت بشوم. اما کنار انتظاماتی جماعت نشستن یک کم توی دل می‌زند. آخر کار من و او چه تناسبی با هم دارند؟ خدا می‌داند اما خود مترون آخر وقت چهارشنبه، وقتی ...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1390/2

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ دیشب همان مریضی که آن شب بستری کردیم و بهش. یکی این وسط تکلیف ما را مشخص کند. ما آخرش نفهمیدیم از علممان استفاده بکنیم یا نکنیم؟ همین پریشب، ده و نیم بود که پیرمرد هفتاد و چند ساله‌ای برایمان آوردند که زخم دوازدهه داشت. تا همین چند روز قبل از «م ل نا» هیستوری می‌داد. با درد ناحیه‌ی. یکی، ‌دو شب بعد، مریضی را با. در همان بخش داخلی بستری کرده بودند که باز هم &la...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1391/1

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ خیلی وقت است که ننوشته‌ام. دیگر آن دل و دماغ سابق را ندارم و آن شور ونشاط نیم‌بند قبل را هم از دست داده‌ام. نمی‌دانم افسرده‌ام یا نه؟ و نمی‌دانم حال و روزم را بگذارم به حساب بیماری یا شرایط کاری؟ از اینها که بگذریم، امروز صبح بعد از هشت روز تعطیلی، رفتم بیمارستان. شاید فکر کنید خ ل هستم! می‌دانید خبر داغ امروز چه بود؟

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1391/10

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ شیفت عصر روز شنبه تازه شروع شده بود. ریپورت را از صبح‌کار گرفته بودم و مشغول بررسی اوضاع و احوال آشفته‌ی بیمارستان بودم که پدرش شاکی آمد داخل دفتر. داد و فریاد می‌کرد. که می‌خواهم ببینم این بیمارستان «سر و صاحاب» دارد یا نه؟ و حالا پرونده‌اش شد خوراک کمیته مرگ و میر آینده. صدایی آمد. به این بهانه دوباره رفتم تو. با این سوال که «من را صدا کردید؟ چند دقیقه بعد خ...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1389/11

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ نوشته بودند. می‌گفتند خودکشی کرده. آخر چرا؟ چه چیزی باعث شده بود که فکر کند به آخر خط رسیده؟ شده بود. یعنی علت خودکشی‌اش به این ربط داشت؟ قطعا چیزی اذیتش می‌کرده و روحش را آزار می‌داده. شاید همان. او را تا اینجا کشانده بود؟ اما نه مگر هر کس. می‌شود می‌رود خودکشی می‌کند. شاید شوهرش خواسته برود سرش هوو بیاورد؟ دارویی، سمی، موادی، غذایی یا ؟ دیمرکاپرول داروی روتی...

mehrehagh.persianblog.ir

مهر حق

http://mehrehagh.persianblog.ir/1389/2

یادداشتهای یک پرستار بی ادعا. Diary Of A Trauma Nurse. پرستار دانشگاه آزاد قم. دکتر فردا پرستار دیروز. خط خطیهای یک پرستار جوان. من پرستار می شوم؟ خانم نظافت‌چی پارچه‌ی تنظیف و مایع ضدعفونی کننده را گرفته بود دستش و داشت میز پایین تخت مریض‌ها را یکی‌یکی با دقت و وسواس خاصی، تمیز می‌کرد و جلو می‌آمد. به تخت 3 که رسید، مریض گفت: «روزتون مبارک باشه»!