danaee-farda.blogfa.com

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست - عــُــق ... (2)

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/post-81.aspx

بچه مدرسه اي بوديم و عشق فوتبال. هميشه ايام سال نو که مي شد طي مراسمي. با شکوه، کوچه بغلي خانه را آب و جارو مي کرديم، سوراخ سمبه هايش را با. سيمان مي گرفتيم تا وقتي با پاي پ تي بازي مي کنيم، پايمان آلوده نشود. کوچه برق مي زد از بس که سابيده بوديم اش، اما شب که خسته وکوفته. ميخوابيديم تا به اميد خدا صبح نوروزي يک گل کوچيک مشتي. بزنيم ميديديم که گوسفندان م ش قدرت ک ل کوچه را با فضولات خود صفايي داده اند و خلاصه. لجمان مي گرفت اما خب چاره اي نبود. بايد بازي مي کرديم. از چندي پيش و. هم ر ب نا گو مي شوند.

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست - ماجراي من و ننه‌ي غلام علي که اجاق اش کور است !!

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/post-87.aspx

ماجراي من و ننهي غلام علي که اجاق اش کور است! مطلب قبل اين وبلاگ که در صدر عنوانش نوشته هايي براي خويش درج گرديده اسباب تفريح و انبساط خاطر حقير را فراهم نمود. اين را ننهي غلام علي فرزند مرحوم کل صادق زن مرحوم شهرام که البته اجاقش هم کور است مي گفت. اما اين وبلاگ چه ربطي به ننهي غلام علي که اجاقش کور است. حالا اين وبلاگ چه ربطي به ننهي غلام علي که اجاقش کور است. ننهي غلام علي که اجاقش کور است. حقيقتش را بخواهيد غروري خفيف بعد از خواندن اين نظر ننهي غلام علي که اجاقش کور است. کلام آخرم جوابي بود که به سجا...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/8911.aspx

گویند ایران را ، کنام شیران را ، دیار "دستان" را ، هر روز و هر شب را ، نیرنگی و پلیدیی باید. که آن نامش ایران است . و یکی از آن پلیدی هایش ضحاک است،و لقبش مار بر دوش. دوش باز ضحاکی دیگر و مار به دوشی دیگر ، در این دیار،هوس مغز جوانانی را کرد. نامش میرحسین بود و هم پالکیش اش کروبی و خاتمی. دوش بیست و پنج بهمن بود، و باز ضحاک هوس خون داشت، پس به همراهی دوستان منافقش باز خیابان را حجله گاهش کرد تا همه فاحشگی او و دوستانش را ببینند. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۸۹ساعت 10 توسط حجت محبي پور. اگر آدم ...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست - امروز جمعه است...

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/post-85.aspx

امروز جمعه است،مثل جمعهي خرداد و تير 84 که محمود احمدي نژاد کانديدا بود، همين محمودي که عکسش زار ميزد بسيجي است وساده، من نيز بسيجي بودم و ساده، هم شکل و هم پياله بوديم انگار، اگر به او رأي نميدادم ، خودم نبودم، همچنان که اگر خيلي هاي ديگر به او رأي ميدادند، خودشان نبودند . ايام گذشت تا خردادماه 1388 فرا رسيد، باز يکي ديگر از همان جمعه هاي غريب آمده بود، فضا بس سنگين و رفاقت ها اندکي متزلزل شده بود، مواجهه. نوشته شده در جمعه ششم خرداد ۱۳۹۰ساعت 13 توسط حجت محبي پور. من حجت محبيپور ( آهسته ). هيئت انصار ال...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/8910.aspx

نه ردیف. نه قافیه. خط خطر کشیده اند بر خیابان عشق. بر سرنوشت باید نشست و لیز خورد بسوی عشق. آهسته،آرام و بی صدا . باید نهان شد در امتداد عشق. زیر صدای لاستکی های یخ،زنجیر بسته اند از جنس داغ عشق. آسوده باش تنها مسافر غریب ، خط امید باز شد در منتهای عشق. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۹ساعت 23 توسط حجت محبي پور. پارسال هرچه اين تن ۸۰کيلويي را کش دادم تا به ارغوان برسم،نرسيدم،تا اينکه خودش آمد،همين چند ساعت پيش،و اين .: ديالوگ غائب : . بغضي که بر گلو نشيند و نشکند را فقط خدا صدايش شنيده. اگر اجابت ا...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/8907.aspx

از آنسوي افق آمده بود/ نامش سپيد چون نقش آفتاب بر روي ماه/نشانش نور/ يا نور کل نور/عيار وجودش يک دريا طلاي ناب/آن زرشک زرين نشان، کوه را که ديد،خنديد/آغوش کوه باز و آن، آنکي آرام جان آفتاب/منم حجت،از نسل شعله هاي سرکش/هم نشين دغدغه هاي دلنشين/لبريز از شراره هاي آفتاب/که عاقبت خورشيد درونش "تسليم" شد/من کوه اويم. و او آفتابي براي من. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۸۹ساعت 14 توسط حجت محبي پور. و هنوز شوري آن بوسه ام که بر پيشاني عاشقانهي پيرمرد نشست، بردهانم مزه دارد. من حجت محبيپور ( آهسته ). برابر ...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/8905.aspx

باري به هر جهت ! عافيت را براي آن بعد از مستراح گفته اند که اهل آن عفت خود براي سنگ و سوراخ و سوسک هاي سر به هوا ، به دست خود دريده و بر آنان "چيز" بارانده اند باز هم باري ، نه از باب آنکه باري بر دوش گذاريم ، که مستراح را براي باقي گذاردن آويخته اند. باري از باب گذشتن ، گذشتن از سختي به سمت سهلي ، حال اگر راه سخت باز بر جادهاي سخت ، ناهموار شود و چون قلهي قاف بر کوه طور پيله تنيده باشد ، براي رهنورد چه ميتوان کرد؟ پس در اين احوال خماري ، بايد کاري کرد که شايد کارستان نباشد ، اما فيالمجلس کاري هست!

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/8906.aspx

عمه عصمت و دخترانش. نامش عصمت بود. همه فاميل به او ميگفتند عمهي عصمت. پيرزني که تا همين امروز حدود 90 سال از حياتش مي گذشت. و همين دقايقي پيش عمرش را داد به ما، به شما ، به ديگران. البته ميدانم که ميدانيد ، عمر بخشيدني نيست، اين عبارت نيشگوني است ادبي، از واگذاردن دنيا،براي آنهايي که بر دنيا هستند. اين شعار هميشگي من است که: "ما به دنيا مي آييم که بميريم. در بين آن هرچه رخ مي دهد اصلا مهم نيست! نوشته شده در جمعه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 18 توسط حجت محبي پور. 11 سپتامبري براي همه . انصافا فضای سنگین رسا...

h-ahesteh.blogfa.com

! ... اصلاً مهم نيست - "آیات القرمزی"

http://www.h-ahesteh.blogfa.com/post-84.aspx

میلرزید و هوار می کشید ، از اهل خانه کسی نمیدانست به کدامین درد داد می زند. کسی در اندیشه ی درمانش هم نبود . درد آتشفشان کهنه ی کوه ، در هیاهوی طبیعت گم بود و رفقای کوه نشین بی اهمیت بدان می نگریستند و به خیالشان زیبایی ها را می دیدند، اما افسوس. کوه پیر مدتی است که اشک آتش می ریزد و سرشانه هایش بی وقفه می لرزد. دختری که حتما مثل من دوست داشت در فضای آرام خانه، کنار مادر، زیر افشانه های مهتاب در آرامش زندگی کند و فقط زندگی کند. در این اندیشه ام که آیا بی.بی.سی برای "آیات القرمزی" هم مستند می سازد؟ صحبت ن...