dastanak7.blogfa.com
داستانكداستانك -
http://dastanak7.blogfa.com/
داستانك -
http://dastanak7.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.266 sec
SCORE
6.2
داستانك | dastanak7.blogfa.com Reviews
https://dastanak7.blogfa.com
داستانك -
dastanak7.blogfa.com
داستانك - واقعا چرا بیشتر شما اقایون اینطوری هستین اخه یه کم رو اخلاقتون کار کنین اخه
http://www.dastanak7.blogfa.com/post-136.aspx
واقعا چرا بیشتر شما اقایون اینطوری هستین اخه یه کم رو اخلاقتون کار کنین اخه. من عاشق اون بودم.دقیقا دو سال پیش حرف دلم رو بهش زده بودم.اونم قبول کرد که باهام دوست. بشهخلاصه اون مال من شد.باهام دوست بودیم.من هرروز بهش میگفتم که دوستش دارم ولی اون هیچوقت. بهم نگفته بود.هرشب که باهم میرفتیم بیرون من آخرش بهش میگفتم دوستش دارم و اون در عوض یه. عروسک کوچولو بهم میداد. یه شب باهم رفتیم بیرون و موقع برگشت بهش گفتم: علی. گفت:هوم. گفتم:چرا تاحالا نگفتی دوستم داری؟ خب این عروسک رو بگیر من دیگه باید برم.خداحافظ.
داستانك - سوغاتي مشهد
http://www.dastanak7.blogfa.com/page/mashhad.aspx
نكته: اين عكسايي كه تاريخ داره با گوشي من گرفته شده. خودم ميدونم دوربين گوشيم خيلي بيخوده نميخواد بگين! اينم امامزاده ابراهيم و محروق (اسمش يادم نيست ولي يه چيزي تو همين مايه ها بود). خب اين آرامگاه كي بود حديث؟ فكر كنم كمال الملك. به قول بچه ها چه شعراي خوبي مي گفت. اين آرامگاه عطار نيشابوري. شايدم خيام نميدونم يادم نيست. هان يادم اومد اون بالايي عطار بود اين خيامه. دقت كنين من اينجا دقيقا خوابيدم رو خيام تا بتونم اين عكسو بگيرم. خيلي هم سفت بود كمرم درد گرفت. اينم خيام از راه دور. اين ني ني منه. خرچنگ ...
داستانك - همیشه یه راه حل وجود دارد در ضمن خداحافظ بچه ها
http://www.dastanak7.blogfa.com/post-130.aspx
همیشه یه راه حل وجود دارد در ضمن خداحافظ بچه ها. روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: . آخرین آپ من بود بچه ها امروز اومدم برای همه کام...
داستانك - بد شانس ترین نسل تاریخ ایران!!؟
http://www.dastanak7.blogfa.com/post-126.aspx
بد شانس ترین نسل تاریخ ایران! بد شانس ترین نسل تاریخ ایران! چون تو نوزادیمون شیر خشک نایاب شده بود. بچگیمونم که دوران جنگ بود. دوران تحصیل هم هر چی طرح بود رو ما امتحان کردن نظام قدیم, نظام جدید, نظام خیلی جدید. رسیدیم دانشگاه سهمیه ها بیداد کردن. فارغ التحصیل شدیم به خاطر زیاد بودن جمعیت کار پیدا نشد. داريم ميريم سربازي ميگن بحث درجه بر اساس مدرك تحصيلي يكي يك درجه اومدند پايين. عاشق شدیم گشت ارشاد رو سرمون خراب شد. ماشین خریدیم بنزین سهمیه بندی شد. ازدواج کردیم تورم کمرمونو شکست و روزگارمون سیاه شد.
داستانك -
http://www.dastanak7.blogfa.com/post-135.aspx
چرا اینجا کسی نمیاد سوت و کوره اومدم یه آب و جارو کردم تا وقتی اومدین همه جا تمیزو سرزنده باشه. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 20:55 توسط طناز. اين يه وبلاگ گروهي با موضوع داستان كوتاهه. همه كساني كه تمايل دارن همكاري كنن ميتونن تو كامنت ها اعلام كنن. ستاره شب من باش. جايي براي كنار هم بودن دوست داشتنيها. تنها من و سايه ام. آسمان شبهاي من خاليست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تک و تنها - کشور ما
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-70.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. در کشور من مردم با نفرت بیشتری به. صحنه بوسیدن و عاشق نگاه میکنند تا صحنه ی. زیستن با این مردمان دردناک است! نوشته شده در دوشنبه ۲۶ دی۱۳۹۰ساعت 0:14 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - سلام و معذرت خواهی از همه بچه ها
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-71.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. سلام و معذرت خواهی از همه بچه ها. آقا ما شرمنده ایم. شرمنده واسه این که همه بچه ها اومدن و ما کامنتشون رو خوندیم ولی جواب ندادیم. باور کنید از گرفتاری بوده و بلا به بی تربیتی ما ندونید که نیومدیم جواب بدیم انشاا. ازین به. همیشه پیش هم هستیم. نوشته شده در دوشنبه ۲۶ دی۱۳۹۰ساعت 0:19 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - جالبه
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-68.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. کلمه ی زندگی با "زن" آغاز میشود! و کلمه مردن با "مرد. نوشته شده در شنبه ۱۷ اردیبهشت۱۳۹۰ساعت 12:58 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - تقدیم به کسی که...
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-57.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. تقدیم به کسی که. تقدیم به تک ستاره آسمون تاریکم. وزيدن باد رقصاندن شاخه ها نيست،ا متحان. نوشته شده در شنبه ۲۷ آذر۱۳۸۹ساعت 0:47 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - جات خالیه
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-63.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. نتونست جاتو پره بکنه. نوشته شده در سه شنبه ۱۶ فروردین۱۳۹۰ساعت 10:59 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - سلام به دوست های گلم...
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-58.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. سلام به دوست های گلم. نوشته شده در دوشنبه ۱۶ اسفند۱۳۸۹ساعت 0:23 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها -
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-62.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. خدا جون گریه نکن. نوشته شده در دوشنبه ۸ فروردین۱۳۹۰ساعت 15:47 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - رفتنی میره...
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-74.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. کردن یک رابطه از دست رفته. مثل اینه که بخوای یه چای سردشده رو با ریختن آب جوش گرم کنی. نه رنگش مثل اول میشه نه طعمش. نوشته شده در پنجشنبه 22 اسفند1392ساعت 9:56 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
تک و تنها - هفت شهر عشق
http://www.biarezoo20.blogfa.com/post-69.aspx
آسمون شبهای من چه بی ستاره مونده. هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، "تنهایی. نوشته شده در پنجشنبه ۱۶ تیر۱۳۹۰ساعت 16:28 توسط kamiiiiiii تنها. علی و نگین 2 عاشق. گل برگ قرمز ندا. دختری ته مانده از آرزویی عجیب. آخرین تپش ها عاشقانه قبلم.
حادثه من و تو - مثل باران
http://www.maryamxxx.blogfa.com/post/26
حادثه من و تو. من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است. مثل تکرار طراوت، باران. مثل لب خوانی خوبی، لبخند. مثل آغاز رسیدن، پیوند. مثل ترسیم نگاهی در یاد. مثل پرواز کبوتر در باد. مثل دلتنگی مرموز غروب. مثل یک حرف قشنگ. همه باران ها یادم هست. چه بگویم ای دوست. همه را یادم هست. همه حرف های قشنگی که شنیدم. همه خوبی، نه بدی. آسمان، آبی و پاک. نه به یکرنگی توست. مردنم ساده و تلخ. نه به فرمان خدا. که ز دلتنگی توست! مثل تکرار طراوت، باران. مثل لب خوانی خوبی، لبخند. از رخم پیدا نیست.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
داستانهای کوتاه
نوشته شده در چهارشنبه چهارم فروردین ۱۳۸۹ساعت 15:39 توسط hamed. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۸ساعت 13:30 توسط hamed. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۸ساعت 12:53 توسط hamed. نوشته شده در سه شنبه هجدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 15:38 توسط hamed. نوشته شده در دوشنبه هفدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 13:34 توسط hamed. نوشته شده در دوشنبه هفدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 12:56 توسط hamed. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 12:59 توسط hamed. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 10:44 توسط hamed.
داستانک
از لوک خوش شانس بودن آخرش تنهایی سمت غروب رفتنو یاد گرفتیم و بس! فقط خنده و خنده. تا فیلتر نشده کلیک کنید. نوشته شده در تاريخ 93/01/30. تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست. تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست. تنهايي را دوستدارم زيرا خداوند هم تنهاست. تنهايي را دوست دارم زيرا در کلبه تنهايي هايم. در انتظار خو اهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد. نوشته شده در تاريخ 93/01/26. مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور. در زمستان غبار آلود و دور. لیک دیگر پیکر سرد مرا. آورد من...
داستـانهای كوتـاه43 و بازی های محلی
داستانهای كوتاه43 و بازی های محلی. داستانهای كوتاه43 و بازی های محلی تفریحی وسرگرمی خواص گیاهان خواص میوه ها داستان های كوتاه 43و اس ام اس های خواندنی داستان ا. حمید و مهدی كافی 494. کد لوگو و بنر. تفریحی و سرگرمی حمید خیاط. خادم هیئتهای حسینی تبریز. آپدیت آنتی ویروس نود 32. مشاهده سوابق تامین اجتماعی. ثبت نام در بیمه سلامت. سایت بانک ملی ایران. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. آخرین بروز رسانی :. پیج رنک سایت شما. لحظه تحویل سال 1394. بازی محلی استاد و شاگرد. بازی محلی امدادی چیدن و برچیدن. اگر چیزی ...
داستانک برای تو
در این وبلاگ سعی خواهد شد داستان های کوتاه زیبا و خواندنی پارسی را با رعایت کپی رایت از سراسر اینترنت جمع آوری کرده و برای هم میهنان عزیز به نمایش درآوریم. اگر شما هم داستان زیبایی دارید میتونین برای ما ارسال کنین تا به نام خودتان در وبلاگ ثبت شود. فروشگاه جم شاپ 2. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. داستان کوتاه لنگه کفش. یکشنبه 20 اسفند 1391 : نویسنده : حمیدرضا صمدی. دختر جوونی با چادر رنگ و رو رفته در حالی که نگرانی تو چشماش موج میزد بهم نگاه می کرد. دخترک با خج...
داستانک 57
مجموعه داستانک مینی مال داستان خیلی کوتاه فرهنگی مذهبی سیاسی دینی اسلامی قرآنی شهدا دفاع مقدس. بسم الله الرحمن الرحیم. عناوین کل مطالب داستانک57. والله لا یخلف المیعاد. نویسنده وبلاگ فوق از دوستان کاملا نزدیک نویسندگان پیامک 57 و مورد تأیید هستند. آخرین نظرات تأیید شده. ما را لینک کرده اند. دیگر وبلاگهای گروهک 57. برچسبها و کلمات کلیدی رایج. داستان خیلی کوتاه و داستانک ایام فاطمیه. داستان و داستان کوتاه عاشورایی. داستان خیلی کوتاه و داستانک حضرت زهرا س. داستان خیلی کوتاه وداستانک حضرت زهرا. برچسبها: داست...
داستانك
از اين به بعد عكساي هفتگيمونو ميذاريم! نوشته شده در جمعه بیست و هشتم آبان 1389ساعت 17:59 توسط حدیث و نسیم. دلم برا اینجا تنگ شده. برگردین دوباره چرت و پرت بگیم. نوشته شده در چهارشنبه بیستم اردیبهشت 1391ساعت 20:32 توسط حديث. اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری خارج می شد فریاد می زد: تو مرد نیستی. اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می ریخت. می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و چرا؟ نمی دونم یک دفعه چرا این قدر دلم...
داستانک
دربارهء من: از سال 78 روزنامه نگاری می کنم. برخی از آنها توقیف. گروهی تعطیل. و اندکی دیگر نفس های آخر خود را می کشند. با این همه ما خویشتن را با واژه فریاد می کشیم. فریادی نرم و ماندگار اما دیگر سخن آنکه برخی از مطالب منتشر شده در این وبلاگ از آن دیگری است اگر نامی برایشان بود می نویسم و اگر نه . به خود متن بسنده خواهد شد. پروفایل روزنامه نگار آزاد. دوشنبه ٢٥ آبان ،۱۳۸۸. لیست وبلاگ های تخصصی. خوشبختی را باید آفرید. دوستان این زوج با هیجان گفتند: وای چه ماجرای رومانتیکی! نویسنده : روزنامه نگار آزاد. Rlm;خ...
عاشقانه ای برای........
هر سوالی دارید بپرسید. خیلی ممنون که اشتباهاتم رو بهم میگید. از تمامی قسمت های سایت هم دیدن کنین. در نظر سنجی وبلاگ شرکت کنید. انتقاد پذیرم هستم،خیلی زیاد. نظر دادن یادتون نره. درباره آهنگ وبلاگ هم نظرتون رو بگین. قسمت پیامک نیز به وبلاگ اضافه شد. برای خواندن داستان عاشقانه من و منا(نوشته خودم)به لینک زیر بروید. داستان عاشقی من و منا. چهارشنبه 29 مرداد 1393 ] [ 09:26 ب.ظ ] [ حسین مرادی ]. موضوع: متن های زیبا. برچسب ها: به سلامتی. شنبه 22 شهریور 1393 ] [ 06:40 ب.ظ ] [ حسین مرادی ]. کی فکرشو می کرد؟ دیگ حت...
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
داستان کوتاه
به پرشین بلاگ خوش آمدید. بیشه، باشگاه عاشقان ادبیات. باشگاه مدیران و متخصصان. به پرشین بلاگ خوش آمدید. نویسنده: پرشین بلاگ - چهارشنبه ٢٩ شهریور ،۱۳٩۱. با سلام و احترام. پيوستن شما را به خانواده بزرگ وبلاگنويسان فارسي خوش آمد ميگوييم. شما ميتوانيد براي آشنايي بيشتر با خدمات سايت به آدرس هاي زير مراجعه كنيد:. Http:/ help.persianblog.ir. براي راهنمايي و آموزش. Http:/ news.persianblog.ir. اخبار سايت براي اطلاع از. Http:/ fans.persianblog.ir. براي همكاري داوطلبانه در وبلاگستان. مدير گروه سايتهاي پرشين بلاگ.
داستانک
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. یعقوب خان یکی از تجار استانبول بود. که جز یک پسر هیچ کس. اما هیچ وقت با پسرش که نام او هاکان بود بیرون. نمی رفت چرا که هاکان. نوجوان دوازده ساله معلول جسمی بود. و هنگام راه رفتن دست و پایش. طوری تکان می خورد که باعث. خنده دیگران می شد. یعقوب خان فقط اجازه. می داد که هاکان. شبها یک ساعت از خانه بیرون برود هر بار هم به او یک. می داد تا هرچه می خواهد برای خودش بخرد اما هاکان به پدرش. یورو قیمت دارد بخرد. رسید آنقدر سردش بود. هیچ را...
