armin269.blogfa.com
ANDISHEHAYE SABZ
http://www.armin269.blogfa.com/86083.aspx
به وبلاگ اندیشه های سبز خوش آمدید. امیدوارم مطالب سایت رضایت هرچه بیشتر شما رو به همراه داشته باشه. . . هفته او ل مرداد ۱۳۸۷. هفته سوم فروردین ۱۳۸۷. هفته دوم فروردین ۱۳۸۷. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۶. هفته او ل آذر ۱۳۸۶. هفته چهارم آبان ۱۳۸۶. هفته سوم آبان ۱۳۸۶. هفته سوم مهر ۱۳۸۶. هفته او ل مهر ۱۳۸۶. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۶. هفته سوم مرداد ۱۳۸۶. هفته دوم مرداد ۱۳۸۶. هفته او ل مرداد ۱۳۸۶. هفته او ل خرداد ۱۳۸۶. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۶. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۶. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۶. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۸۶.
neshanesign.blogspot.com
نشانه: درخت برگيد
http://neshanesign.blogspot.com/2013/11/blog-post_29.html
همين چند روز پيش، رفتم زير يك درخت ايستادم. سرم را بلند كردم . با تنه درخت ي كى شدم . پاها ريشه شد و زندانى خاك. اما قد درخت بلند بود، دستهام تكثير شد و مثل شاخه هاش توى خيالم روى سرم چتر كشيد. تنم، چوبى زنده بود، دستها و انگشت ها، پهنه اى رها و قارچى سبز در آسمان. بندرت هم تا اونجا پيش مى روم كه در بيدارى، پوستم ترك مى خوره سرِ سرخ يه جوونه بيرون مى زنه و نوزادبرگى سبز، از زير پوستم زاييده مى شه. جمعه, آذر ۰۸, ۱۳۹۲. برچسبها: درخت، زبان. اشتراک در: نظرات پیام (Atom). زندگی روزمره در یک موسسه شبانه روزی.
neshanesign.blogspot.com
نشانه: من يك خودرو هستم
http://neshanesign.blogspot.com/2014/08/blog-post.html
من يك خودرو هستم. روزهاى اول رانندگى، سوت پليس و بوق ماشين ها، هيچكدام، براى من نبودند. درست چند ماه بعد تا حدود يك سال، همه سوت ها و بوق ها مال من بودند. تنها مقصرِ خيابان. بيشترِ دوره رانندگى، از اين نظر، كم اشتباه گذشت. سوت و بوقِ هركس مال خودش بود. حالا ماشين فروخته شده و من پياده ام. لايه ى سنگينى از فلز، دور مرا نگرفته. ولى در پياده رو، با سوت پليس سرم را برمى گردانم. يعنى هنوز لباس ماشين پوشيده و در خيابانم. من ماشين ندارم اما يك ماشين هستم. سهشنبه, مرداد ۲۱, ۱۳۹۳. اشتراک در: نظرات پیام (Atom).
patogh.blogsky.com
پاتوق
http://www.patogh.blogsky.com/1386/03
کدام سخت تر است؟ بیدار کردن کسی که خواب است یا بیدار کردن کسی که خواب می بیند که بیدار است . «سورن کی یر کگارد. اسپایدر من حرکت تدریجی برای شکستن کلیشه ها. سهشنبه 15 خردادماه سال 1386 ساعت 10:14 ب.ظ. سری سوم اسپایدرمن هم اکران شد . فیلمی که پرخرج ترین فیلم تاریخ سینمای آمریکاست . راستش اول می خواستم در باره کلیشه ای شدن اسپایدرمن بنویسم ولی از هر خط که به خط دیگه میرفتم دیدم که اسپایدرمن به سمت کلیشه شدن نرفته بلکه کلیشه ها رو به تدریج شکسته تا یکدفعه به جنگ کمیک های قبلی نره. نوشته شده توسط امیر.
patogh.blogsky.com
پاتوق
http://www.patogh.blogsky.com/1387/01/04/post-135
کدام سخت تر است؟ بیدار کردن کسی که خواب است یا بیدار کردن کسی که خواب می بیند که بیدار است . «سورن کی یر کگارد. یکشنبه 4 فروردینماه سال 1387 ساعت 01:17 ب.ظ. فعلا در همین حد. نوشته شده توسط امیر. سهمیه بنزین برای سفر. من گسترده ی من. همه چی و هیچی. جمعه 9 مردادماه سال 1388. یکشنبه 4 فروردینماه سال 1387. دوشنبه 12 شهریورماه سال 1386. جریان به اصطلاح گروگان گیریه دانشکده پزشکی. سهشنبه 30 مردادماه سال 1386. جمعه 19 مردادماه سال 1386. اسپایدر من حرکت تدریجی برای شکستن کلیشه ها. سهشنبه 15 خردادماه سال 1386.
tasharnameh.blogfa.com
تشرنامه
http://tasharnameh.blogfa.com/9009.aspx
این اتفاق شاید در حال افتادن است! دستهایش را به هم قفل کرده.می توان سنش را حدس زد. هفده سال،شاید هم کمتر! دلم به حال لبخندش می سوزد.من هیچوقت به هفده ساله ها نگاه هم نمی کنم چه برسد که! در را پشت سرش می بندد.خیلی ترسیده! نگاهش می کنم.بلافاصله لبخندش را تحویلم می دهد.می داند که باید مودب باشد.اینجا فقط یک نفر هست که می تواند ادب را کنار بگذارد! چاقویم را به طرفش نشانه می روم.حساب کار دستش می آید! اینقدر دنبالش نگردید.گم وگور شده! نوشته شده توسط گیتار و شعر 9:24 یکشنبه ششم آذر 1390. جونت بو می ده.
tasharnameh.blogfa.com
تشرنامه - جونده...!
http://tasharnameh.blogfa.com/post-202.aspx
به آنکه می دانم حرفهایم را می فهمد! یکی دارد مرا می خورد! باور کن دروغ نمی گویم! تازه شروع کرده ولی ول نمی کند! دارد پاهایم را می جود! انگشتانم را چند دقیقه قبل جوید! الان سراغم مچ پایم رفته! از همان روز اول شروع شد! تا به حال نگفته بودم! نمی خواهم بگویم فریبم دادی! همه چیز یک اتفاق بود! اما دوباره یاد آنروز افتادم که! خودت که می دانی! چشمهایت مرا زمین انداخت! آنقدر نشستم که برخاستنم تنها یک آرزو شد! سراغ هر کس را می گرفتم از من می گذشت! نه که می خواست! تحمل کردنش سخت بود! بار سنگینی شده بودم!
tasharnameh.persianblog.ir
تشرنامه
http://tasharnameh.persianblog.ir/False
1705;تاب ايران. وبلاگ کانون توتم انديشه. قطعه ای برای آواز دو نفره. از میان ریگها و الماسها. Target= blank قالب هاي آماده. 1740;کشنبه ٩ اردیبهشت ،۱۳۸٦. گویا فیلترم کرده اند برای برخی! Http:/ tasharnameh.blogfa.com. نوشته شده در ساعت ٢:٢٠ ب.ظ توسط گیتار و شعر. پيام هاي ديگران . 1740;کشنبه ٢ اردیبهشت ،۱۳۸٦. خدایت از جنس اسید سولفوریک است! نوشته شده در ساعت ٢:۱۳ ب.ظ توسط گیتار و شعر. پيام هاي ديگران . دری نبود جلوی آمدنت را بگیرد. با رفتنت چه کنم؟ پيام هاي ديگران . به آنکه وقتي مي خواهد. پيام هاي ديگران .
tasharnameh.blogfa.com
تشرنامه - گام...!
http://tasharnameh.blogfa.com/post-199.aspx
به یاد دختری که از سر راه نیامده بود! هوا از همیشه تاریکتر شده بود! پیاده رو دیگر داشت عرضش را از دست می داد! بی اختیار مسیرم را کج کردم،دور شده بودم! یادم می آید گفته بودی امیدوار نباشم! همیشه نمی توانستم با تصمیم دیگران کنار بیایم! این حق من نبود،ولی می خواستم! از همه چیزم گذشتم،از خودم،از داشته هایم! از امید به داشتن هایم! کاش فقط می فهمیدم چرا؟ آنقدر زیر این نقطه های این چرا نشسته ام نگو! آنقدر به این علامت سوالش تکیه زده ام که! دست خودم هم نبود،می دانی.وقتی دل می خواهد،دیگر خواسته است! جونت بو می ده.
tasharnameh.blogfa.com
تشرنامه - عنکبوت...!
http://tasharnameh.blogfa.com/post-205.aspx
مطمئنا شنیدن این مطلب آنقدر برایت عجیب است که! نشمرده ام،تعدادشان زیاد است.خیلی زیاد! دوره ام کرده اند. زبانشان را نمی فهمم ولی می دانم به شدت از من متنفرند.نگاهشان می گوید! هر کدامشان یک تار می تند و دورم می پیچد.دیگر تمام بدنم از اینها پوشیده شده،خیلی سخت می شود دید.همه جا تار است.همه چیز تار است! شاید صبح شده باشد.من که بیدار شده ام! دوروبریهایم خودشان را جمع و جور می کنند! هر کسی که می تواند، فرار می کند! چیزی برای از دست دادن نیست.بازهم حرفهای تار می زنم.به همه تان محرم شده ام عنکبوتها! جونت بو می ده.