dastetordesanyeha.blogfa.com
همیشه عاشق تنهاست...همیشه عاشق تنهاست... - نهایتی در بینهایت
http://dastetordesanyeha.blogfa.com/
همیشه عاشق تنهاست... - نهایتی در بینهایت
http://dastetordesanyeha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
12
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
2.022 sec
SCORE
6.2
همیشه عاشق تنهاست... | dastetordesanyeha.blogfa.com Reviews
https://dastetordesanyeha.blogfa.com
همیشه عاشق تنهاست... - نهایتی در بینهایت
همیشه عاشق تنهاست... - ققنوس
http://www.dastetordesanyeha.blogfa.com/post/1
هفت هشت سال پیش همین وبلاگ را داشتم و تویش ترانه مینوشتم. به دلایلی دوسه سال پیش حذف شد. و باز به دلایلی متولد میشود. نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۲ساعت 15:49 توسط شبگرد.
همیشه عاشق تنهاست...
http://www.dastetordesanyeha.blogfa.com/1392/05
درد سی ال جوانه زدن! حالا که اساطیر بالغتر شده اند. من و "ی رس " همبازی کودکی ام. توی آلاچیق مجتمع مسکونی شماره 8. تخته نرد بازی میکنیم،. و به سلامتی ماکوس. ماء الشعیر استوایی مینوشیم . و روی شماره دادن به آفرودیت دخترک ساکن طبقه 3. و من تازگیها تمام بازی را ج ر میزنم. وهردست "یرس" را "مارس"* میکنم. یکی از همین خدایان خواهم شد. چه حس خوبی :. انگشت اشاره ی دست راستم. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۲ساعت 17:30 توسط شبگرد.
همیشه عاشق تنهاست...
http://www.dastetordesanyeha.blogfa.com/1392/07
نوشته شده در دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ساعت 4:20 توسط شبگرد.
همیشه عاشق تنهاست...
http://www.dastetordesanyeha.blogfa.com/1392/06
آسمونی ترین سکوت منی. که طنین صدامو میسازی. تو که پایانو خوب میدونی. نقطه ی باشکوه آغازی. منو می بینی و نمی بینی؟ که ازین دردکهنه دلگیرم. خوب میدونی و برام سخته. دارم از انتظار میمیرم. تو قفس مثل مرغ پرکنده. من به این سادگی نمیمونم. از قفس،از سکوت،از دیوار. از زمین گیریام گریزونم. باید اینجا شروع من باشه. مثه ققنوس باز زنده بشم. تو که پروازو یاد من دادی. کمکم کن میخوام پرنده بشم. بالهامو برام قویتر کن. که برم آسمونو بشکافم. این حقیقت تمام رویامه. من خیال خدارو می بافم. دستهامو پراز سخاوت کن.
همیشه عاشق تنهاست... -
http://www.dastetordesanyeha.blogfa.com/post/6
نوشته شده در دوشنبه یکم مهر ۱۳۹۲ساعت 4:20 توسط شبگرد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
12
...دریچه
http://www.blacksky8.blogfa.com/9209.aspx
کاروانسرایی داشت در میانه راهی که همه اش کویر بود . اینکه جاده اننهایی داشت یا نداشت را نمی دانست.خودش هبچ گاه دل به سفر نداده بود. فقط نزدیک غروب که میشد چهارپایه چوبی اش را بیرون می گذاشت و همه ی کویر را تا جایی که چشم هایش. سو داشت نگاه میکرد.غروب کویر را قهوه ای تر میکند. و مسافران را کمتر.اکثر آدم ها از سوت و کور بودن شب های کویر. هراس دارند.گاهی سکوت و سیاهی شب های کویر آدمها را بلعیده و دبگر پیدا نشده اند. آنها که نزدیک غروب به کاروانسرا می رسیدند، شب را می ماندند. شب های کویر طولانی تر است انگار.
...دریچه -
http://www.blacksky8.blogfa.com/post-157.aspx
از آن زمان که آرزو چو نقشی از سراب شد. تمام جستجوی دل سوال بی جواب شد. نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۲ساعت 19:39 PM. یک چشمم را می بندم. و با چشم دیگرم قاب می کنم دردها را.ناگفته ها را .قشنگی ها را.خاموشی ها را. لحظه ها را .خاطره ها را. اما آنچه در همه شان مشترک است قاب کردن گوشه ای از دلم میباشد. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش. تا عکسی دیگر و لبخندی دیگر . گردش سایه های ناشناس. آخرین برگ سفرنامه ی باران. کلاغ سیاه وگل لاله. No Pain No Gain - Abedin. به لبهایم مزن قفل خموشی!
...دریچه
http://www.blacksky8.blogfa.com/9210.aspx
غرق در خاموشی شده ای.آنقدر که خورشید هم عاجز مانده از روشن کردنت.با سیاهی چه عهدی بسته ای مگر؟ بالاتر از عهد و پیمان دوستی؟ در اعماق خودت بگرد .دنیا هنوز همان دنیاست. من هم همانم.نور را مشت مشت روی دلت میپاشم. کمی رو بگردان.دیوار هم صحبت خوبی نیست.حتی صبور هم نیست. سخت تر از دل من سنگی پیدا نمی کنی که هر چه بشکنی اش باز صبور باشد. دیوار سهم من است.دل من سهم تو. نوشته شده در دوشنبه نهم دی ۱۳۹۲ساعت 9:28 AM. یک چشمم را می بندم. لحظه ها را .خاطره ها را. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش.
...دریچه
http://www.blacksky8.blogfa.com/9208.aspx
امروز بین الحرمین هم کمم است برای از تو باریدن. من این بار طاقت شمردن سال ها را ندارم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۲ساعت 15:25 PM. یک چشمم را می بندم. و با چشم دیگرم قاب می کنم دردها را.ناگفته ها را .قشنگی ها را.خاموشی ها را. لحظه ها را .خاطره ها را. اما آنچه در همه شان مشترک است قاب کردن گوشه ای از دلم میباشد. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش. تا عکسی دیگر و لبخندی دیگر . گردش سایه های ناشناس. آخرین برگ سفرنامه ی باران. کلاغ سیاه وگل لاله. No Pain No Gain - Abedin.
...دریچه - هشت آبان ...
http://www.blacksky8.blogfa.com/post-158.aspx
همین دو شاخه گل.از دست خودم. این آهنگ چاوشی .از دلم. نوشته شده در چهارشنبه هشتم آبان ۱۳۹۲ساعت 12:19 PM. یک چشمم را می بندم. و با چشم دیگرم قاب می کنم دردها را.ناگفته ها را .قشنگی ها را.خاموشی ها را. لحظه ها را .خاطره ها را. اما آنچه در همه شان مشترک است قاب کردن گوشه ای از دلم میباشد. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش. تا عکسی دیگر و لبخندی دیگر . گردش سایه های ناشناس. آخرین برگ سفرنامه ی باران. کلاغ سیاه وگل لاله. No Pain No Gain - Abedin. به لبهایم مزن قفل خموشی! آن یار خواهد امد.
...دریچه -
http://www.blacksky8.blogfa.com/post-166.aspx
نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴ساعت 0:49 AM. یک چشمم را می بندم. و با چشم دیگرم قاب می کنم دردها را.ناگفته ها را .قشنگی ها را.خاموشی ها را. لحظه ها را .خاطره ها را. اما آنچه در همه شان مشترک است قاب کردن گوشه ای از دلم میباشد. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش. تا عکسی دیگر و لبخندی دیگر . گردش سایه های ناشناس. آخرین برگ سفرنامه ی باران. کلاغ سیاه وگل لاله. No Pain No Gain - Abedin. به لبهایم مزن قفل خموشی! آن یار خواهد امد. دوربین مدار بسته مخفی.
...دریچه - کویر...
http://www.blacksky8.blogfa.com/post-162.aspx
کاروانسرایی داشت در میانه راهی که همه اش کویر بود . اینکه جاده اننهایی داشت یا نداشت را نمی دانست.خودش هبچ گاه دل به سفر نداده بود. فقط نزدیک غروب که میشد چهارپایه چوبی اش را بیرون می گذاشت و همه ی کویر را تا جایی که چشم هایش. سو داشت نگاه میکرد.غروب کویر را قهوه ای تر میکند. و مسافران را کمتر.اکثر آدم ها از سوت و کور بودن شب های کویر. هراس دارند.گاهی سکوت و سیاهی شب های کویر آدمها را بلعیده و دبگر پیدا نشده اند. آنها که نزدیک غروب به کاروانسرا می رسیدند، شب را می ماندند. شب های کویر طولانی تر است انگار.
...دریچه
http://www.blacksky8.blogfa.com/9203.aspx
از همون نصفه شب که چراغشو روشن دید ،. دیگه دل تو دلش نبود. هی این پا و اون پا می کرد. سرشو میبرد توی لاک خودش تا نوری نبینه. نور ستاره ای که خیلی وقته ناریک بوده. تا به امروز دنیاش زیر و رو .زیر .و .رو شده بود. اما وقتی می دید دنیای اون آرومه. به همون آرومی همیشه. با همون قصه ها. با همون حرف ها. با همون لحن احوالپرسی همیشه. نه حتی یه کلمه اضافه تر. سرشو میبره توی لاک خودش. این همه دل دل کردن نداشت که.تا نزدیک چراغ روشنش شدی.خاموش شد. اون که ساعتها روشن بود.حالا . همین وازه های ساده ی همیشه. و جون می گیری.
...دریچه
http://www.blacksky8.blogfa.com/9405.aspx
نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۴ساعت 0:49 AM. یک چشمم را می بندم. و با چشم دیگرم قاب می کنم دردها را.ناگفته ها را .قشنگی ها را.خاموشی ها را. لحظه ها را .خاطره ها را. اما آنچه در همه شان مشترک است قاب کردن گوشه ای از دلم میباشد. که با هر عکس تازه می شود. و باز می رود در لاک خودش. تا عکسی دیگر و لبخندی دیگر . گردش سایه های ناشناس. آخرین برگ سفرنامه ی باران. کلاغ سیاه وگل لاله. No Pain No Gain - Abedin. به لبهایم مزن قفل خموشی! آن یار خواهد امد. دوربین مدار بسته مخفی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
رمان شما بايد دستتان را از جيب اين آقا بيرون بياوريد!؛
رمان شما بايد دستتان را از جيب اين آقا بيرون بياوريد! Tuesday, March 17, 2009. شما بايد دستتان را از جيب ايشان بيرون بياوريد. Thursday, July 26, 2007. شما بايد دستتان را از جيب ايشان، بيرون بياوريد! پس از سال ها دوری و بی خبری از هم، يک شب، به من تلفن می زند و می گويد که در آلمان است و تلفن مرا از يکی از دوستانم " علی". تلفن " رضا علامه زاده" و " نسيم خاکسار ". را از من می گيرد که می گويم : ( ندارم ). با تعجب می گويد : ( نداری؟! می گويم : (نه). می گويد : ( يعنی چه! چطور می شود که نداشته باشی؟! ثالثاš...
بدنبال یک دست گرم
بدنبال یک دست گرم. دستی سرد که گم کرده دست گرم را و یخزده مانده در راهش به امید یافتن. و امروز بعد از چند سال دوباره صدای گم شده در یادها و ذهنها رو تو کوچه های شهرمون. امروز بعد ازگذشت چند سال دوباره آواز زیبا و دلنشین برفی رو که داد میزد و میخواست تا. برفهای خونه ها رو پاک کنه شنیدم. وااااااااااقعا هم که چه آواز و صدای دلنشینیه همین صدا:. خدایا برای این نعمت زیبا و دلنشین ازت ممنونم. خدایا شکرت. چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ 23:33 ] [ سایه ] . پر از بی کسی و تنهایی. گاه زندگی سخت میشود. با سپاس : سایه.
♥♥♥ هرچی که بخوای ♥♥♥
من مهدی ورپشتی هستم 13 ساله متولد اصفهان .امیدوارم که از این وبلاگ خوشتون بیاد. فقط حالا که اومدی دیدی, دست خالی برنگرد حداقل یه نظر بده. به این وبلاگ خوش امدید. امیدوارم از این وبلاگ خوشتون بیاد و لذت کافی را ببرید. فقط نظر یادتون نره. تاريخ : شنبه ۲۴ دی۱۳۹۰ 12:5 PM. نویسنده : مهدی ورپشتی. اموزش برنامه نویسی HTML. توی این فایل اموزش برنامه نویسی به زبان HTML هست. HTML یک زبان برنامه نویسی تحت وب هست . تاريخ : جمعه ۱۹ مهر۱۳۹۲ 18:30 PM. نویسنده : مهدی ورپشتی. چرا آب گرم زودتر از آب سرد یخ میزند؟ وقتي ميگو...
♥خــــــودمـ ♥و♥ خـــــــودش♥
دیدی وقتی گل سرخ میخواد برای پروانه جا باز کنه قلبش ترک میخوره؟ یه وقتایی اونجوری دوستت دارم. باز امد زری به این وبلاگه. سیلام سیلام صد تا سیلام برو بچ بلاگفا.هزارو سیصدتا سیلام برو بچ بلاگفا. اقا ما از بس ابراز شرمندگی کردیم که دیه نابود گشتیم . خو چیکار کنم حوووصلم نمشه به آپم. نه فک کنین بی معرفت شدم که نمی اپما نه به جان بقال سرکوچمون. اصا به من میاد چنین ادمی باشم نه شما به من بگید نه نه! خو مخیله ام نمیکشه واسه آپ بی حوصله میشم. این هفته هفته خیلی باحالی بود برام البت هنورزم هست. من آمدممممممممممم ...
همیشه عاشق تنهاست...
چشمانم را می بندم. در قعر من نشسته ای. و نمورترین زوایای مرا. و دست می کشی بر ابعاد نابالغ و باکره ی ذهنم. اینجا همه چیز بی نهایت است. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم شهریور 1393ساعت 16:0 توسط شبگرد. نوشته شده در دوشنبه یکم مهر 1392ساعت 4:20 توسط شبگرد. آسمونی ترین سکوت منی. که طنین صدامو میسازی. تو که پایانو خوب میدونی. نقطه ی باشکوه آغازی. منو می بینی و نمی بینی؟ که ازین دردکهنه دلگیرم. خوب میدونی و برام سخته. دارم از انتظار میمیرم. تو قفس مثل مرغ پرکنده. من به این سادگی نمیمونم. از قفس،از سکوت،از دیوار.
Das Teufelsweib | Mischblog aus dem Leben einer Endvierzigerin
Mischblog aus dem Leben einer Endvierzigerin. 8230; because it s funny. Hallo ich bin das Teufelsweib. Das hört sich jetzt sehr gefährlich an, ist es aber gar nicht. Ein Teufelchen werde ich nur wenn mir jemand einen triftigen Grund dafür liefert ;). Diesen Blog habe ich erstellt um endlich einmal etwas Vernünftiges in meiner freien Zeit zu machen. Immer nur Facebook-Spiele spielen wird nämlich mit der Zeit ziemlich langweilig. NOCH 47 Jahre jung. Wohnhaft am schönen Untermain (Landkreis Miltenberg).
Das Tevan
Diese Seite verwendet Frames. Frames werden von Ihrem Browser aber nicht unterstützt.
Dastevenator (Steven) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 7 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 5 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! Favourite...
dastevenish
It seems we can’t find what you’re looking for. Perhaps searching can help. Buat situs web atau blog gratis di WordPress.com. Buat situs web atau blog gratis di WordPress.com. Kirimkan setiap pos baru ke Kotak Masuk Anda. Buat situs dengan WordPress.com. Add your thoughts here. (optional).
nothing of importance (my everyday blog)
Thursday, December 10, 2009. Taking deep breath. Okay. It's sort of with mixed feelings that I say good-bye to this blog after almost four years. When I started this blog, I didn't actually even intend on blogging. I just set it up so I could comment on other blogs (yes, I really thought then that you had to do that). And then, once I did start blogging, I never really intended to be a book blogger. But I am saying goodbye to the book blogging world. At least in a sense. This is the hard part.in a wa...