melli-mazhabi.blogspot.com
یادداشتهای یک ایرانی مسلمان ...: درآمدی نظری بر نقش، جایگاه و وضعیت جریان - جنبش دانشجویی در ایران
http://melli-mazhabi.blogspot.com/2010/12/blog-post.html
یادداشتهای یک ایرانی مسلمان . وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم / که در طریقت ما کافریست رنجیدن. امیر اقتنائی هستم؛ از دیار طبرستان، اما شاگرد مکتب خراسان. . پس از غروب آفتاب بیست و نهمین روز از تیر ماه سال یکهزار و سیصد و شصت و یک خورشیدی در یکی از محلات مرکزی و قدیمی شهر بهار نارنج مازندران (بابل) پای بر این عالم خاکی نهادم. علیرغم احساس تعلق شدیدی که نسبت به آنجا و مردمش احساس می کنم، اما ذهنیت چندان مثبتی از فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اش در خاطرم نقش نبسته است! مشاهده نمایه کامل من. صبح روز چهارشنب...
ghabas.persianblog.ir
درآمد - قبس
http://ghabas.persianblog.ir/post/2
نویسنده: - یکشنبه ۱٢ دی ۱۳۸٩. آدمی در زمستانی سرد و تاریک چه میکند؟ سرپناهی میجوید و آتشی میافروزد. این خانه مجازی را پارهای آتش (قبس) گرم کرده است. از روزگار رفته حکایت. شر و شرر یا تحشیهای بر هیچ نامه. نی شکنم شکر برم. به پرشین بلاگ خوش آمدید. وب نوشتهاي يك پسر شيميايي. با قدرت پرشین بلاگ.
ghabas.persianblog.ir
قبس
http://ghabas.persianblog.ir/1389/12
از روزگار رفته حکایت. نویسنده: - چهارشنبه ٢٥ اسفند ۱۳۸٩. موسیقی اما آغازی نداشت.آنچه بود کشف موسیقی دیگری بود با سنتور مشکاتیان: در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی! پیشتر دیوان شمس بود و آن غزلهای آهنگین و طربناک. سنتور مشکاتیان گویی که ترجمان این ابیات بود. هم نشینی مولانا و تصنیف های دلانگیز در دستگاههای موسیقی ایرانی: برقی در تاریکخانه وجود! هنوز هم هر کلیات شمسی را با آن جلد نارنجی نشسته در گوشه کتابخانه پدر میبینم! آن شامه تیز که از اول بهمن، هوای بوی تو را داشت امسال هیچ نبویید! نی شکنم شکر برم.
kafeshabane.blogfa.com
کافه شبانه
http://www.kafeshabane.blogfa.com/8912.aspx
وب نگاشتهای مهدی خادم. نوشته شده در شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۸۹ساعت 2:24 توسط مهدی خادم. در حجم کور درد. سبز و نجیب و کال. ترس از سیاه شب. بابا شبیه درختی سترگ . سخت. در وحشت سموم وحشی تشویش ها و ترس. در اسکناس های نو سالگرد سال. حتی پدر از یاد میبرد. که برادر قرآن را با غ مینوسد . دست نوشته های اقتصادی و فلسفی(حسين رجب پور). آيا با لبهاى دوخته روزى خواهيم خنديد؟ شما که غریبه نیستید؟ روزنامه ی خصوصی مصطفی توفیقی. روز نوشت های یک دهه ی شصتی(سایت رسمی مهدی اسدی). دختری با افکار بلوند. خلوت خیال . خاطره!
ghabas.persianblog.ir
از روزگار رفته حکایت - قبس
http://ghabas.persianblog.ir/post/16
از روزگار رفته حکایت. نویسنده: - چهارشنبه ٢٥ اسفند ۱۳۸٩. موسیقی اما آغازی نداشت.آنچه بود کشف موسیقی دیگری بود با سنتور مشکاتیان: در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی! پیشتر دیوان شمس بود و آن غزلهای آهنگین و طربناک. سنتور مشکاتیان گویی که ترجمان این ابیات بود. هم نشینی مولانا و تصنیف های دلانگیز در دستگاههای موسیقی ایرانی: برقی در تاریکخانه وجود! هنوز هم هر کلیات شمسی را با آن جلد نارنجی نشسته در گوشه کتابخانه پدر میبینم! آن شامه تیز که از اول بهمن، هوای بوی تو را داشت امسال هیچ نبویید! نی شکنم شکر برم.
ghabas.persianblog.ir
قبس
http://ghabas.persianblog.ir/1389/10
نویسنده: - چهارشنبه ٢٩ دی ۱۳۸٩. آن مادر روحانی که بود که دست مرا در خواب در دستانش گذاشت و لبخندی نثار من کرد؟ یاد ندارم چه به او گفتم اما فروغ چشمانش جانی تازه در من دمید. مقنعهای سفید، با روپوشی سیاه آن هم در دبستان؟ یادم آمد، کوچک بودم. به قاعده یک بچه دبستانی. در دفتر مدرسه بود که مرا در آغوش گرفت و دستانم را فشرد و به من لبخند زد! مثل یک وداع بود. مرا از مدرسه راهی کجا کرد؟ دیگر یاد ندارم. . بیدار شدم. آدمی در زمستانی سرد و تاریک چه میکند؟ سرپناهی میجوید و آتشی میافروزد. به پرشین بلاگ خوش آمدید.
kafeshabane.blogfa.com
کافه شبانه
http://www.kafeshabane.blogfa.com/9106.aspx
وب نگاشتهای مهدی خادم. بل اين همه واهمه. نيوشا شود در بغض. نور شود در شب. مرگ شود در رخوت. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 20:26 توسط مهدی خادم. در حجم کور درد. سبز و نجیب و کال. ترس از سیاه شب. بابا شبیه درختی سترگ . سخت. در وحشت سموم وحشی تشویش ها و ترس. در اسکناس های نو سالگرد سال. حتی پدر از یاد میبرد. که برادر قرآن را با غ مینوسد . دست نوشته های اقتصادی و فلسفی(حسين رجب پور). آيا با لبهاى دوخته روزى خواهيم خنديد؟ شما که غریبه نیستید؟ روزنامه ی خصوصی مصطفی توفیقی. دختری با افکار بلوند.
kafeshabane.blogfa.com
کافه شبانه - به آسانی یک اعدام
http://www.kafeshabane.blogfa.com/post-47.aspx
وب نگاشتهای مهدی خادم. به آسانی یک اعدام. سالها از ندیدنت میگذرد. اینجا در این هزار توی بی آواز. اسیر چهچه پرنده ای بی باکم. که بی ترس از دیوان این روزها. شهوت خویش را برای همسر امساله اش. دیوار را از انسان بیشتر میشناسم. شبچره بی تو بودن. گر م هیچ یادم از اینچنین جایی نیاید. و بعد از سالها بیداری یک روزه ی مسموم. به سختی یا چه فرقی میکند. به آسانی یک اعدام مبخوابم. از آخرین مجموعه ام "رویا". نوشته شده در شنبه سی ام بهمن ۱۳۸۹ساعت 2:58 توسط مهدی خادم. در حجم کور درد. سبز و نجیب و کال. ترس از سیاه شب.
kafeshabane.blogfa.com
کافه شبانه
http://www.kafeshabane.blogfa.com/9002.aspx
وب نگاشتهای مهدی خادم. بی واهمه به آغوش سپید کاغذ میرویم. در لحظه های سرخ گون نبودت. این روزها واژه ها چه عمقی دارند. من خیال نبوت ندارم. اگر فرشته ای برگرد. من هم بر میگردم. که عمقی عجیب دارد. نوشته شده در جمعه نهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 0:46 توسط مهدی خادم. در حجم کور درد. سبز و نجیب و کال. ترس از سیاه شب. بابا شبیه درختی سترگ . سخت. در وحشت سموم وحشی تشویش ها و ترس. در اسکناس های نو سالگرد سال. حتی پدر از یاد میبرد. که برادر قرآن را با غ مینوسد . دست نوشته های اقتصادی و فلسفی(حسين رجب پور).