hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_09_01_archive.html
هشتم مهر ماه سالروز بزرگداشت مولانا. هشتم مهر ماه سالروز بزگداشت مولويست. اصولا من حس و حال زياد توضيح دادن در مورد اين مطالب رو ندارم و اينكار رو ميسپارم به بچههاي ادبي. اما خوب قسمت شجريانش با من. اينبار ميتونيد مثنوي "نينامه". را در قسمت آهنگ هفته بشنويد. پس تا از دستتون نرفته پيشنهاد ميكنم بشنويد. اگه مطلب بيشتري هم از مولانا خواستيد از اينجا. نوشته شده توسط: بائوباب در ساعت ۰۱:۴۲ يادگاري (2). باز شوق يوسفم دامن گرفت. پير ما را بوي پيراهن گرفت. اي دريغا نازك آراي تنش. بوي خون ميآيد از پيراهنش. اين مط...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_02_01_archive.html
من از روز ازل. من از روز ازل، ديوانه بودم. ديوانه روي تو، سرگشته کوي تو. سرخوش از باده ي، مستانه بودم. در عشق و مستي، افسانه بودم. نالان از تو شد چنگ و عود من. تار موي تو، تار و پود من. ز چشمه نوش تو. مستي دهد ما را. چو به ما نگري. کز باده نوشين تري. سوزم همچون گل، از سوداي دل. دل، رسواي تو، من رسواي دل. گرچه به خاک و خون. روزي که ديدي مرا. باز آ که در شام غمم. آهنگساز : مرتضي محجوبي. شاعر : رهي معيري. دستگاه : سه گاه. سال آفرينش : 1337. نوشته شده توسط: بائوباب در ساعت ۱۱:۲۲ يادگاري (0). شب فراق نخفتيم ل...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_05_01_archive.html
خب ، اينجوري نگاه نكن بهم ، هنوز كه همه اش رو نگفتم. كنار جمكران يك بازاري به نام نيمه شعبان بود كه به اميد پيدا كردن يك خودپرداز بانك به سمتش رفتم. تا از پله ها پايين رفتم سمت چپم يك عكس ديدم كه يهو دلم گرفت، مي دونيد چرا؟ چون تا اون موقع حتي عكس بين الحرمين رو نديده بودم چه برسه به خودش . وقتي خونه رسيدم از اولين كارهام نصب پوستر روي ديوار بود و همراهش داشتم همون شعر رو مي خوندم كه برادر كوچكترم گفت باز تو اينجور جاها رفتي ، جوگير شدي؟ مي كنم گريه برات هاي هاي هاي. نبينم كرب بلات’ آقا ، واي واي واي.
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2006_04_01_archive.html
گريه را به مستي بهانه كردم. شكوهها ز دست زمانه كردم. آستين چو از ديده برگرفتم. سيل خون به دامان روانه كردم. ناله دروغين اثر ندارد. شام ما چو از پي سحر ندارد. مرده بهتر زآن كو هنر ندارد. گريه تا سحرگه من عاشقانه كردم. چو خم نجوشي چرا؟ برون شد از پرده راز. تو پرده پوشي چرا؟ راز دل همان به نهفته ماند. گفتنش چو نتوان نگفته ماند. فتنه به كه يك چند خفته ماند. گنج غم بر دل خزانه كردم. باغبان چه گويم به ما چه ها كرد. دست ما ز دامان گل جدا كرد. تا به شاخ گل يكدم آشيانه كردم. چو خم نجوشي چرا؟ برون شد از پرده راز.
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_04_01_archive.html
يادمه قبلا يكي گفته بود اينكه آقا بايد بطلبه و خيلي وقته نتونسته بره مشهد ، يعني لياقت نداره؟ از عوامل موثر در طلبيده شدن چند مورد است اول ادب. كه دليل اصلي است و رعايت ادب و احترام به مادر ، پدر و سايرين از اهميت زيادي برخورداره . ديگري همت. است كه آنرا هم خودشان ميدهند ، هر كسي به زيارت نمي رود . همين كه به دلتان برات ميشود كس ديگري برات ميكند ، اذن. بايد داده شود ، حتي به صورت غيابي هم كه به ياد امام ميافتيم و دلمان تنگ ميشود اذن ميخواهد . بعد امكان. هر كه را خواهند دعوت مي كنند. گفت آتش بي سبب نفروختم.
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_11_01_archive.html
شايد شما هم متوجه تغيير و تحولات ناگهاني اين فافاي ما شديد! من اصلا نوفهمم فافا چرا اينجوريه يه روز به شدت بيادب و يك روز ديگه مسلمون تر از پيغمبر. يكروز به ضميرهاي دوم شخص به كار برده شده توسط ما تو محاوره گير ميده و يك روز هرچي بد و بيراه از دهنش در مياد به اين و اون ميگه. هر چي فكر كردم اين بشر چرا اينجوريه به هيچ نتيجهاي نرسيدم تا اينكه . فعلا اين رو بخونيد:. كهنه رندي بود نام نامياش باباكرم (شما بخونيد فافا). گه فروتن بود و گه انبانه فيس و ورم. دوخت هر دم كيسه و اندوخت دينار و درم. گاه نرشد, گاه ماد...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2006_01_01_archive.html
السلام علیک یا اباعبدالله. وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهارولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین. وعلی علی بن الحسین. سلام بر محرم، سلام بر ماه غم، سلام بر طلیعه حزن و ماتم. سلام بر حسین، سلام بر خون خدا، سلام بر سبط مصطفی، سلام بر زاده علی و زهرا. سلام بر کربلا، سلام بر کویر تف دیده تشنه خون، سلام بر صحنه تجلی عشق اله، سلام برسرزمین بلا. سلام بر زینب ، سلام بر دختر علی، سلام بر ظفرمند عرصه دلدادگی، سلام بر غیرت آموز مکتب حسین. اما هیهات که...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2006_02_01_archive.html
سفرنامه (با سانسور زياد). وقتي آقا بطلبه ديگه كار از دسته همه خارج ميشه. وقتي طلبيده شده باشي نه ديگه بايد بري بشيني فرم پرم كني و عكس بدي به اين و اون و نه كسي كه خودش رو صاحب امام رضا ميدونه بايد تو رو تاييد يا رد صلاحيت كنه. با يك SMS هم ميشه سر از مشهد و بارگاه آقا سر درآورد. و اين شد كه ما راهي ديار يار شديم. ساعت 4 بود كه از محل اقامتمون زديم بيرون، توي 4 5 سال اخير من هروقت مشهد رفتم از "بابالرضا" وارد حرم شدم، آونروز بني براي گرفتن پول به چندتا عابر بانك سر زد، وقتي ميخواستيم به سمت حرم حركت كنيم...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2004_12_01_archive.html
براي گم كرده دوستان. ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست. با ما مگو بجز سخن دل نشان دوست. حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود. یا از دهان آن که شنید از دهان دوست. ای یار آشنا علم کاروان کجاست. تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست. گر زر فدای دوست کنند اهل روزگار. ما سر فدای پای رسالت رسان دوست. دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت. دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست. رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید. رحمت کند مگر دل نامهربان دوست. گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد. تسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوست. راستش من یه چند وقتیه ن...
hezar-dastan.blogspot.com
مجنون
http://hezar-dastan.blogspot.com/2005_12_01_archive.html
I am a depres man. قصد داشتم تا ته امتحانا چیزی ننویسم ولی مگه میشه؟ انقدر حالم گرفتس که نگو، فکر نکنم بتونم تا آخر این هفته درس بخونم،20 سال میخوام برم کلاس زبان، ولی امان از دست . برگشت پرسید مشکلی هست؟ تازه همون موقع به هم یک چیز گفتن و خندیدن. من که تا آخر جلسه داشتم به خودم فحش میدادم، اصلا من چی کاره بودم تو اون جمع، این جلسه چه ربطی به من داشت؟ ١ اگه کسی بهتون گفت بیا بریم جایی ازش سوال کنید که کجا، این دفعه ختم به خیر شد یهو دیدی یارو خلاف بود و مشکل داشت! ٢ به نوار مردم گیر ندید. و همه و همه تبل...