deroid.persianblog.ir

argil.blogfa.com

خاک رس - جایگاه

http://argil.blogfa.com/post-58.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. قن: پاک می نویسم و فقط و فقط و فقط و فقط واسه دلم. می ترسم این روزها حتی در مورد خودم هم بنویسم چه برسد از . بعضی وقت ها نوشتن سخت ترین کار دنیا می شود. وقتی چیزهایی را می بینی و می دانی انگ. نوشتن هستن و می توانی روح ستیزه جو انسان را با سر هم کردن چند جمله به چالش بکشی. اما. وقتی کمی منصفانه درباره آدم های دور و برت فکر می کنی می ترسی قضاوتشان کنی. می ترسی به. یک تم ساده اما خواندنی باشد اما می ترسی روایتشان کنی. زیرا وقتی می خواهی انسانی را.

argil.blogfa.com

خاک رس - لعنتی

http://argil.blogfa.com/post-62.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. کجای این دل لعنتی گم شده ای که. هر چقدر می گردم پیدایت نمی کنم. باور کن تا تو هستی کسی وارد این خراب شده نمی شود. نوشته شده در ۸۹/۰۳/۱۳ساعت 14 توسط مهراد. روزگارم آنچنان نیست که بود. آسمان برای تو میلاد. از فرط بیکاری نویسنده شدم. روی ماه خداوند را ببوس. پا برهنه تا ماه. آهای رفیق یادت هست. دست نوشته هاي يك نويسنده آماتور. نوشته هایی با طعم حاشیه. نامه های شیما واسه خدا. هستم اگر میروم گر نروم نیستم. دیوار های سیاه و سفید. بی صدا فریاد کن.

argil.blogfa.com

خاک رس - داغ

http://argil.blogfa.com/post-54.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. می گذارم باشی تا همیشه. پن:همیشه برای کشتن خنجر لازم نیست برای قلب من یک سوزن کافیست. نوشته شده در ۸۸/۱۲/۰۸ساعت 23 توسط مهراد. روزگارم آنچنان نیست که بود. آسمان برای تو میلاد. از فرط بیکاری نویسنده شدم. روی ماه خداوند را ببوس. پا برهنه تا ماه. آهای رفیق یادت هست. دست نوشته هاي يك نويسنده آماتور. نوشته هایی با طعم حاشیه. نامه های شیما واسه خدا. هستم اگر میروم گر نروم نیستم. دیوار های سیاه و سفید. بی صدا فریاد کن. می نویسم تا یادمان نرود.

argil.blogfa.com

خاک رس - حرف آخر

http://argil.blogfa.com/post-72.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. خاک رس تعطیل شد. به چه درد می خورد این همه نوشته خاک خورده. این همه عشق های بدرد نخورده. به چه درد می خورد؟ به چه درد می خورد این همه غم آفتاب خورده. این همه انتظار ترک خورده. دیگه بدردت نمی خوره این آدم از قبل مرده. این قلب از چند جا وصله خورده. کاش می دونستی چه خوابها دیده بودم. برای این رویای باد برده. به انتظاز نیامدنت می نشینم خدا حافظ. نظرات این پست نمایش داده نمیشن دوست داشتی نظر بده. نوشته شده در ۸۹/۰۳/۲۷ساعت 19 توسط مهراد. آسمان برای تو میلاد.

argil.blogfa.com

خاک رس - ...!

http://argil.blogfa.com/post-53.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. به سکوت دلبسته شده ام . به چراغ روی میز . به کتاب های نخوانده و خوانده! به زندگی که نیست! به روزنامه هایی که یاد گرفته ام . نخوانم! به فیلم هایی که حتی تابلوی تبلیغاتی شان مشمئز کننده است ! به خانه های عبوس! که روز به روز قد بلند می کنند . به تلویزیونی که روشنش نمی کنم ! به پچ پچ های پنهانی که می دانم درباره کیست ! به سفرهایی که در خیال کردم! به زنانی که گویی در مراسمی آئینی خریدهای تزیینی می کنند ! باور کن . دیگر هیچ پنجره ای مرا اسیر خود نمی کند.

argil.blogfa.com

خاک رس - فراموش نشدنی

http://argil.blogfa.com/post-64.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. گم شدی تو شلوغی شهر. پشت این همه هیاهو و برج های بلند. من تو خیالم ,. می بینم تو برگشتی. با همون نگاهای نگران و همون دستای سرد. با کلی حرف واسه گفتن. و کلی وقت واسه موندن. بعضی وقتا عجیب ترین جیز دنیا میشه یه روز بارونی که یادشه هنوز و سخت ترین کار دنیا میشه یه. نوشته شده در ۸۹/۰۳/۲۱ساعت 3 توسط مهراد. روزگارم آنچنان نیست که بود. آسمان برای تو میلاد. از فرط بیکاری نویسنده شدم. روی ماه خداوند را ببوس. پا برهنه تا ماه. آهای رفیق یادت هست. بی صدا فریاد کن.

argil.blogfa.com

خاک رس - خفگی

http://www.argil.blogfa.com/post-60.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. دست هایم را داخل جیبم مچاله کردم ، چقدر خوب می شد اگر باران ببارد، ولی نمی بارد می دانم. هر چقدر دستم را زیر آسمان نگه می دارم ، سرم را سمت بالا می گیرم ولی از باران خبری نیست . فقط آفتاب است و گرمای خرداد و شرشر عرق از سر صورتم. پیرمردی کنار خیاب ان نشسته و با نگاه سخت سردش می گوید جوراب بخر. می خرم بااینکه می دانم هیچ وقت نمی پوشمش. مچاله اش می کنم و داخل کیفم می گذارم. سر خیابانمان رسیدم ، به آسمان نگاه می کنم هنوز مهربان است شاید باران ببارد.

argil.blogfa.com

خاک رس - دست روی دست

http://www.argil.blogfa.com/post-67.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. دست روی دست گذاشته ای. تا دست از سرت بر دارم. دست روی دست بگذارم. دست از دلم بر می داری. دست روی دست گذاشته ای. تا دستی دستی از دست بروم. مگر نمی دانی بدون دست هایت. دست روی دست گذاشته ای. اینجا کسی تب ندارد. تا محتاج دست های سرد تو باشد. دست روی دست گذاشته ای. تا برای گرمای تابستان سرد بماند دست هایت. دست به دستم بده. می گویند زمستان سختی در راه است. دست روی دست گذاشته ای. تا از تو ننویسم. از دست هایت ننویسم. چه بهانه ای جور کنم. برای نوشتن از تو.

argil.blogfa.com

خاک رس - شاعرانه نه عاشقانه

http://www.argil.blogfa.com/post-51.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. ا ز این چند روز که رفتی چند روز بیشتر نمی گذرد و من. بدون حتی یک قطره باران هنوز منتظرم. دروغ که نگفتی باران تمام نشده می آیی! بن:از ته دنیا هم که نگاهت می کنم حتی از پس آن همه باران باز هم خورشید روی، سرخ گونه، ماه پیشانی. نوشته شده در ۸۸/۱۰/۲۹ساعت 14 توسط مهراد. روزگارم آنچنان نیست که بود. آسمان برای تو میلاد. از فرط بیکاری نویسنده شدم. روی ماه خداوند را ببوس. پا برهنه تا ماه. آهای رفیق یادت هست. دست نوشته هاي يك نويسنده آماتور. بی صدا فریاد کن.

argil.blogfa.com

خاک رس - coffee shop

http://www.argil.blogfa.com/post-61.aspx

خاک رس شاید شود در روزگار هرکه را از ندفه ای آید پدید. امروز یاد یه کافی شاپ کوچیک پایین یه برج بزرگ افتادم. یه صندلی ۳ نفره که انگار برای ما ساخته بودن با یه عالمه خامه روی هات چاکلت من. چشمان باز از تعجب مرد کافه چی بعد سفارش سان شاین میلاد تو سرمای - ۱ درجه. و صدای ساز دهنی که داشت فریاد می زد و می برد مون به روزایی که. قرار نیست بیان حداقل هیچ وقت. ببخشید حافظه ام و تو گذشته جا گذشتم. آرزو هام تازگیها حتی تو ذهنمم نمیان شاید اونا هم فهمیدن به من خوشی نیومده حتی تو خیال. روزگارم آنچنان نیست که بود.