digeharjormidoni.blogfa.com

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز

http://www.ie-shz.blogfa.com/8806.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. از وقتی که یادم میاد ، با شعر و کتاب و ادبیات میونه خوبی داشتم . هر وقت که دلم میگرفت ، یا به واسطه غرور نوجوانی با مامانم حرفم میشد ، درد و دلام بود که توی دفتر خاطراتم نوشته میشد و آرومم میکرد . اولا شعر هم میگفتم ، از مثنوی میزدم توی خط موج نو . توی چند تا مسابقه و جشنواره هم شرکت کردم . همیشه به یادتون میمونم . توی صحنه غریب زندگی هممون در نقش یه بازیگریم. با همیم تو بازیای روزگار از درون هم ولی بی خبریم. زندگی تولد یه خاطره. بای شاید بدون های.

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - ترامادول

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-67.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. به جون مهندس من افسرده نیستم . ولی از اونجایی که یه آذری تمام عیارم ، احوالاتم مثل ابر بهاری در نوسانات بسیاری به سر میبره. امروز کلی ذق مرگ شدم . نمره مبانی مهندسی برقمو دیدم . توی سایت فقط قسمت رد یا قبولو نگاه میکردم که دیدم نوشته قبول . یه نفس راحتی کشیدم و رفتم سراغ نمره ام که دیدم به . عجب نمره ای . حالا نمیگم چند شدم ولی خیلی خوب بودش. بعد میگن مهندس به کی رفته. اون جنسا رو بهت میگم تا گرونتر نشده بخر . دیدی عجب کلاهی سر آقای . رفت؟ از اونجای...

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - بچه سنجاقک هایم...

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-74.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. انگشتانت برگ های کپک زده ذهنم را که ورق میزند ، لرزشش را به وضوح حس میکنم . سرد میشوی ، مثل تکه یخ توی لیوان ، معلق میمانی بین خلا ذهنی من. انگشتانت را پس میزنم تا مبادا سردی اش ، ته مانده های گرمای درونیم را بمکد و گرم شود . گرم مثل یک آتش زیر خاکستر . با احتیاط دستانت را پس میزنم ولی چرا؟ چرا طغیان میکند همه انباشته های درونیم و سیل خروشانشان تو را با خود میبرد؟ دست کم بچه سنجاقک هایم را به من پس بده. سایت سازمان مدیریت صنعتی. دیگه هر جور میدونی.

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - دلم

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-66.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. خانه ، ساعت 15:30. آن قدر کلافه ام که میخواهم تمام مرزهای خوب بودن را بشکنم و هر کاری را که دلم. میگوید ، انجام دهم . توی دلم. هر حرف بدی را که تا کنون یاد گرفته ام ، نثار زمین و زمانه میکنم و . چمران ، ساعت 16:00. میخواهد بروم حافظیه . توی چمران چند تا ماشین شخصی جلوی پایم بوق میزنند . خوب حق هم دارند . من آن موقع روز توی چمران چه کار میکنم؟ حافظیه ، ساعت 16:20. ذهنم آرام آرام است . افسون حافظیه وجودم را فرا گرفته . با خود میگویم : مگر میشو...فردا ...

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - حیرانی

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-70.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. نمیدونم کدوم انرژی کیهانی ، کدوم تقدیر ، کدوم عذاب آسمانی یا کدوم رحمت خداوند داره تند و تند وارد خانواده ما میشه . اون از مرگ عمه ، اون از شکستن دنده های بابایی ، دو هفته پیشم داداشی آپاندیسشو عمل کرد و حالا . مثل همیشه روزمرگی زندگی با تابش آفتاب شروع میشه . یه حس سرد واسه ادامه . یه تلخی مثل تلخی ته آب پرتقال که هرچی هم شیرین باشه آخرش تلخه . لبخند زدم ، چون مجبور بودم پیش داداشی بمونم و نذارم قند توی دلش آب بشه تا بره و کنکورشو بده . یادداشت های...

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - او ...

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-75.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. اخم میکنم ، نرم میشوی . سکوت میکنم ، کلمه میشوی . گرم میشوم ، . همیشه آسمان که تیره و رمز آلود میشود ، میدانی. که این پایین منتظرم تا بیایی . اخم میکنم ، نرم میشوی . سکوت میکنم ، کلمه میشوی . تقدیم به او ، به خاطر تمام خوبیهایش . پن : گاهی همه دردهای زندگی با نگاه کردن به کودکی که تمام لذت زندگی را در لیس زدن به آب نبات چوبی اش میبیند ، از بین خواهد رفت . نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۸/۰۶/۱۶ساعت 3:46 توسط مهندس. سایت سازمان مدیریت صنعتی. دیگه هر جور میدونی.

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - سیاه و سفید

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-69.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. تو خوبی . مدام خوبی هایت را به رخ بکش تا بشکنی تلخی همهمه های شک آلودشان را . نفس بکش و همچنان که غبار را میبلعی ، با دستمال نمناک اشک هایت جلایی نو به قلب بند زده ات ببخش . برو ، برو تا اعماق آن سیاه چاله ای که تو را به درون خود می کشد . دست محبت شیطان را پس نزن. تا بدانی تفاوت محبت و دشمنی را . تو فقط برو . آنجا سفید سفید است با تمام سردی اش. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۸/۰۴/۲۲ساعت 8:22 توسط مهندس. سایت سازمان مدیریت صنعتی. میریام و بهترین شوهر دنیا.

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - Guest

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-65.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. یه روز افسرده میشم ، یه روز شادم ، یه روز فعالم ، یه روز خسته ام . در کل وضعیت چندان جالبی نیست . ولی خوشحالم از اینکه روی یه خط مستقیم حرکت نمیکنم و زندگیم واسه رسیدن به هدفم پستی و بلندی فکری زیادی رو تجربه میکنه . هر وقت تلفن زنگ میخورد و یا مهمونی میومد که من نمیخواستم برم و ببینمش ولی حرفاش واسم جالب بود ، از نرده های این پله عزیز که در قسمت فوقانی قرار داشت به طرز میمون واری. هه هه صاحب یه نی نی گولو شدم و بعدشم نی نی گولو به یه خرس نیمه گنده ...

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - خاطرات

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-76.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. از وقتی که یادم میاد ، با شعر و کتاب و ادبیات میونه خوبی داشتم . هر وقت که دلم میگرفت ، یا به واسطه غرور نوجوانی با مامانم حرفم میشد ، درد و دلام بود که توی دفتر خاطراتم نوشته میشد و آرومم میکرد . اولا شعر هم میگفتم ، از مثنوی میزدم توی خط موج نو . توی چند تا مسابقه و جشنواره هم شرکت کردم . همیشه به یادتون میمونم . توی صحنه غریب زندگی هممون در نقش یه بازیگریم. با همیم تو بازیای روزگار از درون هم ولی بی خبریم. زندگی تولد یه خاطره. بای شاید بدون های.

ie-shz.blogfa.com

امروز ، فردایی بی دیروز - گاف

http://www.ie-shz.blogfa.com/post-71.aspx

امروز ، فردایی بی دیروز. Memories of my studing period. من : سلام ، عصرتون به خیر . عذر میخوام یه نوبت برای دکتر . میخواستم . منشی : سلام . ممنون . اسمتون؟ من : مهندس بعد از این هستم . منشی : واسه روز سه شنبه بعداز ظهر میتونید بیاید؟ من : چه ساعتی؟ منشی : ساعت 4 . منشی : خوب چه ساعتی میتونید بیاید؟ من : اصلا سه شنبه نمیتونم بیام . منشی : چهارشنبه چه طور؟ من : خوبه . منشی : ساعت 4 تشریف بیارید . شمارتون؟ من : شماره ام؟ منشی : شماره موبایلتون؟ من : با حفظ خونسردی و عدم لبخند آها ، شماره موبایلم؟ میگن خاک م...