DJHASAN.BLOGFA.COM

rezarique.blogfa.com

بی رنگ و دل تنگ

http://www.rezarique.blogfa.com/88093.aspx

بی رنگ و دل تنگ. من همان بی رنگ بی رنگم منم مثل تو دل تنگم. توی این شهر سیاهی میدونم تو بیگناهی واسه ی من تا همیشه تو قشنگترین اشتباهی . خیلی وقت بود میخواستم آپ کنم ولی تنبلی میکردم تا اینکه امروز جو گرفتم گفتم همینجوری یه چیزی بنویسم . امروز از ساعت ۵ بعد از ظهر تا الآن داره بارون میزنه اونم درست و حسابی .ایول خدا! فعلا همین . سخت مشغول خدمتیم . نوشته شده توسط رضا در دوشنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۸. وقتی ( بیرنگی) نقاش میون این همه رنگه.وقتی آواز و ترانه مرهم ( دلای تنگه). هفته سوم آبان ۱۳۸۹. هفته سوم آذر ۱۳۸۸.

rezarique.blogfa.com

بی رنگ و دل تنگ

http://www.rezarique.blogfa.com/89083.aspx

بی رنگ و دل تنگ. من همان بی رنگ بی رنگم منم مثل تو دل تنگم. پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان. سربازی تموم شد . اون ۱۸ ماهی رو که باید خدمت میکردم گذشت .خوب یا بد سخت یا آسون هر چی که بود بالاخره تموم شد. مشکلات هر چقدر هم که بزرگ باشند وقتی که تموم میشه همه ی سختی هاش هم از یادمون میره ولی مشکل اینجاست که مشکلات تمومی نداره . وارد هر مرحله از زندگی میشیم به یه نحوی درگیریم با این حال ادامه میدیم به امید یه روز خوب و فردایی بهتر و از این حرفا . خودت پلکامو میبندی و این قصه تموم میشه . هفته سوم آبان ۱۳۸۹.

moni2.persianblog.ir

امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/1388/7

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. امروز که امدم اینجا دیدم واااااای چه گرد و خاکی نشسته خیلی وقته سر نزده بودم. امروز که بچه هارو دیدم که دست در دست مادراشون می رفتن مدرسه یا تو قاب تلویزیون اشک می ریختن دلم گرفت بغض کردم دلم هوای اون روزها رو کرد.هوای بچه ها و همکلاسی ها رو پشت نیمکت نشستن ها. حیف که از اون روزها فقط خاطراتش مونده و دوستایی که این روزها معرفتشون اندازه ی سر سوزنی باقی نمونده. من پر از حرف سکوتم.خالیم رو به سقوطم. مونا و تنهاترین تنها. همسفر عشق و تنهایی. یادداشتهای پراکنده یک جوان.

moni2.persianblog.ir

امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/1387/12

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. بهار آمد که تا گل بازگردد. سرود زندگی آغاز گردد. بهار آمد که دل آرام گیرد. ز درد و غصه ها فرجام گیرد. یک بهار دیگه داره از راه می رسه و این برای من و تو نوید ادامه ی راهه. شادی و خوشی های زیادی را برات آرزو میکنم.همین طور برای شما دوستای گلم. من پر از حرف سکوتم.خالیم رو به سقوطم. مونا و تنهاترین تنها. همسفر عشق و تنهایی. یادداشتهای پراکنده یک جوان. سلطان عشق ، مادر. خيلی روزاست که دلم با کسی نيست*. هفت قدم تا تو. تقديم به آخرين ستاره زندگيم. دارم از تو مي نويسم.

moni2.persianblog.ir

امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/post/163

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. تو این روزها سعی کردم بغضی که تو گلوم نشسته بشکنه اما نشد.گاهی چشمام خیس شد.گاهی باریدم اما اون بغض لعنتی از بین نرفت. طی این 10 روز همش به این فکر کردم که دوست داشتن چقدر چیز عجیبیه.شیرین دلچسب و البته در انتها تلخ و شکننده. روزهام به رفتن به دانشگاه و بودن در جمع دوستام می گذره. پچ پچ کردن های سر کلاس یواشکی خوراکی خوردن آهنگ گوش دادن و .دوستایی که شاید اگه نبودن حال و روز من خیلی بدتر از الان بود. یه سر هم زدیم سینما جاتون خالی خوش گذشت. مونا و تنهاترین تنها. خاطره...

moni2.persianblog.ir

غریبه مواظب عشقم باش - امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/post/168

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. غریبه مواظب عشقم باش. کی میتونه بعده تو مرحمه راز من بشه. کی میتونه بعده تو همه نیاز من بشه. کی جاتو میگیره و درد دلامو گوش میده. کی دیوونه کردنو مثله چشات خوب بلده. بعضی وقتا میامو یواشکی میبینمت. وقتی که غنچه بودی خودم باید میچیدمت. کی به جای من برات شبا لالایی میخونه. شنیدم اون غریبه قدر تو رو نمیدونه. غریبه تو رو خدا عشقمو اذیت نکنی. قول مردونه بده بهش خیانت نکنی. قول بده چشای اون هیچ موقع اشکو نبینه. قول بده که هیچ شبی چشم انتظارت نشینه. مونا و تنهاترین تنها.

moni2.persianblog.ir

امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/post/167

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. یه اتاقی باشه گرم گرم.روشن روشن.تو باشی منم باشم.کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید.تو منو بغل کنی که نترسم که سردم نشه که نلرزم.اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار پاهاتم دراز کردی منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه دادم.با پاهات محکم منو گرفتی دو تا دستاتم دورم حلقه کردی بهت میگم چشمهاتو می بندی؟ میگی آره چشمهات می بندی.بهت میگم برام قصه میگی تو گوشم؟ میگی آره بعد شروع می کنی آروم آروم تو گوشم قصه گفتن یه عالمه قصه ی بلند و طولانی که هیچ وقت تموم نمیشه.میدونی؟ مونا و تنهاترین تنها.

moni2.persianblog.ir

نفسم برید تو سینه - امروز که محتاج توام جای تو خالی است...

http://moni2.persianblog.ir/post/169

امروز که محتاج توام جای تو خالی است. نفسم برید تو سینه. من همون جزیره بودم خاکی و صمیمی و گرم واسه عشق بازی موجها قامتم یه بستر نرم. یه عزیز دردونه بودم پیش چشم. موجها یه نگین سبز خالص روی انگشتر دریا. تا که یک روز تو رسیدی توی قلبم پا گذاشتی غصه های عاشقی رو تو وجودم جا گذاشتی. زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیر و رو شد برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد. تا نفس کشیدی انگار نفسم برید تو سینه ابر و باد و دریا گفتن حس عاشقی همینه. اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی اما تا قایقی اومد از من و دلم گذشتی.

rezarique.blogfa.com

بی رنگ و دل تنگ

http://www.rezarique.blogfa.com/89052.aspx

بی رنگ و دل تنگ. من همان بی رنگ بی رنگم منم مثل تو دل تنگم. چند روز پیش رفته بودم مرکز شهر . تو این گرمای ۵۰ درجه اهواز که کمی هم گرد و غبار بود و میون شلوغی آدم های ناشناس یه صحنه ای توجه منو به خودش جلب کرد که باعث شد بعد از مدتها بنویسم و وبمو آپ کنم . یه خانومی سوار پرادو کنار خیابون پارک کرده بود ودستش هم زیر چونه ش گذاشته بود و زل زده بود به دو سه متر اونطرف تر که یه خانومی نشسته بود و یه بچه هم بغلش بود و از بد روزگار خانومه گدا بود . نمیدونم همه ی آدما اینجوری هستند یا نه ولی اینو میدونم که هممون...