dokhtari-batameeshgh.blogfa.com
ღدختری با طعم عشق ღ
ღدختری با طعم عشق ღ. حتی تو خونه خودمم تنهام. حس بدیه وقتی میبینی هیچکس و نداری. وقتی میبینی واسه هیچکس اهمیت نداری. وقتی دلت میخواد دنیا نباشه. وقتی میخوای زنده نباشی. کاشکی همه این تنهایی ها نتیجه خوبی داشته باشه . . . نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم بهمن 1392ساعت 20:27 توسط M.T. نوشته شده در چهارشنبه سوم مهر 1392ساعت 3:7 توسط M.T. تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک. جالب اینجاست که تو به این بزرگی هیچ وقت من رو به این کوچیکی فراموش نمیکنی. توبه این بزرگی رو گاهی فراموش میکنم. یکی که کنارش خود خودم. دستای گ ...
dokhtari-dar-baaran.blogfa.com
دخـــــــتری با احساسات صورتی در بارآن
دختری با احساسات صورتی در بارآن. باران را دوست دارم .چون تورو زیر باران گریه کردم .( اگه احساسات یه دخترو درک میکنی بیا تو ). تمام سهم من از تو. آتشی ست که از دور گرمم می کند. و هر بار نزدیک می شوم. حالا تو هی بگو. من می گویم از خاکستر شدن می ترسم. تاريخ پنجشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۵ ساعت13:1 نويسنده آرمیتا. من از درد تو پر. تاريخ شنبه هجدهم دی ۱۳۹۵ ساعت21:25 نويسنده آرمیتا. تلنگر میزند امشب کسی بر سقف این خانه. تو ای مهمان ناخوانده! تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه. بزن اهنگ زیبایت . امشب من تنها ی زندانی!
dokhtari-dar-baran.blogfa.com
دختر بارونی
دلت را هنگامی غم. که نگاهت به دستان گره خورده ی. نوشته شده در 93/04/25. ساعت 15 توسط باران. بهای سنگینی دادم. . . کسی را که "قصد" ماندن ندارد. . . باید راهی ڪرد . . ! نوشته شده در 93/04/25. ساعت 14 توسط باران. نوشته شده در 93/04/25. ساعت 14 توسط باران. تو مقصری اگر من دیگر من سابق نیستم. من را به من نبودن محکوم نکن! من همانم که درگیر عشقش بودی! حتی اگر این روزها هردویمان بوی بی تفاوتی بدهیم! نوشته شده در 93/04/25. ساعت 13 توسط باران. چه کسی برای عشق بازی من. شعر اتل متل خواند؟ به تو گفته بودم که . نمی دا...
dokhtari-dar-ghobar.blogfa.com
و این منم. . .
و این منم. . . واسه یه موضوع پیش پا افتاده این هیاهو رو درست کرده بودم . البته فقط اینجور توجیه میشه کرد که بگم : " خودم! اقتضای سنت بود ". بعد از مدتی یادم افتاد یه وبلاگ درست کرده بودم و نوشته هایی تایپ میکردم . کنجکاوی بلندم کرد و اومدم بلاگفا . . . اوپس! اون موقع فکر میکردم خیلی بزرگم اما در واقع دوران جهالت و بچگی من بود . روزگار رو با چه چیزها.چه افکار.چه اوهامی سپری میکردم. از خودمان عذر خواهی میکنیم . نوشته شده در هجدهم شهریور 1392 توسط . دختری در غبار . شب سکوت . ستاره . مهتاب کویر. هم دمم بشن و.
dokhtari-dar-m-eh.blogfa.com
دخـــتـــری در مـــه
وقت برای زنده بودن زیاده! بهتره یه کم بمیری! حالم خوبه ، حتي اگه تو خوبي ، اون ناسازگاره. حالم خوبه حتي وقتي بي دل. تاريخ شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴ساعت 3:38 نويسنده پرستو. با رفتن آدم ها تو اوج وابستگي از وقتي كه خيلي كوچك بودم آشنا شدم ، چشم باز ميكردم و ميديدم نيست . هرچي بزرگتر ميشدم بيشتر بهم ميريختم تا جايي كه به خودم اومدم و ديدم ، برام مهم نيست ، كه برن ، كه برگردن! تاريخ پنجشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 3:1 نويسنده پرستو. من نابود شدم . . . و ساختم . . . و همیشه یادتون باشه . . . چرا من بيقرارم ...
dokhtari-daratash.mihanblog.com
اتش
با یه روایت دیگه. مجنون سر عقل امده. شده آقای این خونه. تعصب و یه دندگیش. لیلا رو کرده دیوونه. اما لیلی بی مجنونش. با یه اخم کوچیک اون. میگه باید بسازه اون. این مثل یه دستوره. همین یه راه مونده واسش. هر جا خودخواهی باشه. انصاف از اونجا دوره. عاقبت این لیلی ما. مثل گل های گلخونه. تو قاب سرد شیشه ای. قلب تو خالی از عشق. بی نور و سوت و کوره. نگات سرده و مغرور. از کینه ی تو دوره. یه کاری کن تو هم براش. انصاف از اونجا دوره. انصاف از اونجا دوره. چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها. چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها.
dokhtari-khas.blogfa.com
✘ᗩfKᗩR KHᗩt khᗩti றAn✘
ᗩfKᗩR KHᗩt khᗩti றAn. Nᗩ hOseLe NᗩSihaT darᗩற nᗩ sᗩr dᗩr றiᗩre kᗩsi az kᗩrᗩற. وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا! فکر نکن که فراموشت کرده ام . یا دیگر دوستت ندارم! من فقط فهمیدم :. وقتی دلت با من نیست. بودنت مشکلی را حل نمی کند ،. پنجشنبه بیست و پنجم دی 1393 ]. KHE BOz t0ro ch Be. شنبه بیست و نهم آذر 1393 ]. هرگز گنجشکی را ڪ توﮮ כستت כارﮮ. ب امیב گرفتכּ ڪبوترﮮ ڪ כر هواست رها نکכּ. پنجشنبه بیست و هفتم آذر 1393 ]. בختر بوבל یعنے تباہ شבל زنבگیت واسہ " פرف مرבم"! בختر بوבל یعنے בفל شבל בر زنבگی! پ ر سر و صבا،.
dokhtari-name-aygl.blogfa.com
دخــتــــرے بـہ نــامـــ آیــگـلــ
دخترے بہ نام آیگل. با زندگی نمیسازم . زندگیمو با دستای خودم میسازم. بسم ا ہ الرحمن الرحیم". بارها دقیق هماט جایے دستم را گرفتے. بہ امےد ایט کہ در آغوشم بگیرے. حتما قوانین وبم که در کنار درج شده رو بخونین. ادامه ی مطلبم بیاین ضرر نمیکین! اسم مستعار من آیگ ل هست و اسم اصلیم : - - - -. هرکی خواست بدونه کامنت بزاره! ادامه مطلب عکسمه هر رمز خواست بگه. اسم عشقت یا اونی که از ش خوشت میاد یا. بنویس؟ בر בل م مﮮ خواه ב ک سﮮ آرام ب گوی ב. و م ט ف ریاב ب ز ن م. آمبولانس ها سراسیمﮧ ش و ن. ار ب گذ ر. کاش گ / اهی.
dokhtari-nashenas.blogfa.com
*اینجا همه باهم دوستیم*
اینجا همه باهم دوستیم*. سلام از اینکه وبم طوری بوده که تونسته شماروبه طرف خودش جذب کنه تا نیم نگاهی بهش بکنین خوشحالم. 1- بعد از هر بازدید برام نظرتونو بذارین (انتقادی،پیشنهادی) تا بتونم با کمک شمای دوست وبمو گسترش بدم و بهترش کنم. 2- اگر بازدید کننده ی هر روزه ی وبم هستید پیشنهاد های لینک قبول میشه. 3- نظرهای خصوصی حتی اگر دعوت به وب باشه یا آپ جدید وب بود پاسخ داده نمیشود. 4- درآخر ومهمتر ازهمه قراره تو این وب *همه باهم دوست باشیم* یعنی اگر با جنس مونث یا مذکر مشکلی داری وارد نشو! بیا تو بخند 18. گالری...
dokhtari-tanha.blogfa.com
...تنهای تنها مینا...
روزهای آخر آبان آفتابی بی رمق. ابرهای تکه تکه,دسته های کلاغان. شاخه ها لخت شده اند.بوی باران میآید دلم بهانه میگیرد. کجاست کوچه ای که مرا به تو رساند.". هنوز به یادتم داوود عزیزم،اما میدونم فراموشم کردی.". نوشته شده در سه شنبه سی ام آبان 1391ساعت 15:15 توسط مینا. وقتی آسمان دل گرفته اش قشنگتر است،. وقتی درخت را بی رنگ سبز دوست تر دارم،. مطرب می شود بی آبرو،. نوحه می شود عبادت. نوحه خوان ،کلید دار بهشت. گریه می شود دعا. من می شوم ایرانی مسلمان. که رنگین ترین جامه اش. راه راه سیاه و مشکیست. من روا می داری.
dokhtari-tanha.blogsky.com
حرف من...حرف تو...حرف همه ی دلهاست
حرف من.حرف تو.حرف همه ی دلهاست. حرف های نگفته بسیارند.بگو با من.خالی کن جام سخن را.بگذار فریاد شوی.حرفت را فریاد بزن. یکشنبه 21 خردادماه سال 1385. داستان این هفته رو بخونین تا باور کنین هیچ کدوم از چیز هایی که داریم نمی تونه ما رو از مرگ حفظ کنه. و وقتی تقدیرت مرگ باشه دیگه هیچ کس و هیچ چیز مانع از سفرت نمیشه.پس بیایین امروز به لحظه ی بعد هم فکر کنیم تا هیچ وقت خودمون رو گم نکنیم.یادمون نره خدایی هم هست.قیامتی هم میرسه. سهشنبه 16 خردادماه سال 1385. در نا امیدی جایی بس امید هست. به بانک رسید، در آنجا چند ...