dokhyhf.blogfa.com

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی

http://www.zehnebitab.blogfa.com/1393/07

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. عطر گیسووانت حالم را دگرگون می کند. شیرین خنده هایت،ذوق نهانم را نمایان می کند. با روسری ات،تنم زیر باران گم می شود. گریه هایت چون سوهان،روحم را می خراشد،سمباده می کند. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در شنبه 1393/07/19. ساعت 16:38 توسط مجید امیری. عمریست هر رویا رو نارس به قلاب شب آویختیم. آرزو له کردیم،زندگی باختیم. عمریست چون شبنم ،ترس افتادن رو لحظه لحظه تجربه کردیم. افتادیم،خود رو فرش راه دیگرون کردیم. وحشت از واژه ی.گفتن؟

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - رویای شیرین...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/10

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. لرز تنم از سردیه دی و بهمن و اسفند نیست. این ویرانگی هم،ضربه ای از حربه های این زندگیست. اینکه هستی در خیالم،اینکه نیستی در کنارم. همین رویای شیرین حضورت هم،خود دیوانگیست. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در پنجشنبه 1392/10/19. ساعت 1:21 توسط مجید امیری. زندگی به اجبار میگذرد.عشق،کماکان خواسته و ناخواسته دامان گیرمان میشود.عاشقی،زرد برگی است،از ورق ورق دفتر روزگار.پر از لحظات خوش.حیف! پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - درگیر...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/7

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. آینده را هر بار به تماشا نشستم. گذشته ام بیشتر خودنمایی کرد. هر بار خواستم گرد گذشته را به باد بسپارم. باران شد،گذشته ام چون گل و لای به تنم نشست. اکنون که درگیر حال زمانم. دیوانه وار به آینده چنگ میزنم،گذشته چنگ به من. امروز آینده ی دیروز. امروز گذشته ی فردا. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در چهارشنبه 1392/09/20. ساعت 0:11 توسط مجید امیری. پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین. قالبساز وبلاگ: پارس اسكین.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - ســــــاده

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/9

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. اما خوب می دانم ،چون خدا سوار بال ابرها شدن ،خیلی سادست. دل هر امید به دار آویختن. روی منبر حرف هیچ گفتن. با سیه خال یک زن،یک مرد به گناه انداختن. با شقایق ها به آغوش خواب رفتن و خفتن هم ، خیلی سادست. حرکت تیغ رو لب فریاد سکوت. کشتن زندگی هنگام بلوغ. لمس خودکار و قلم ، وقت و بی وقت. خط خطی کردن دفتر زندگی هم ، خیلی سادست. چه بسیارند آنها که مردند و دیر فهمیدند،اشتباه بود این که می گفتند. زندگی مثل مردن خیلی سادست. از ذهن من برای تو که خیلی.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - مکرر...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/14

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. گهگاهی طرح یک سکوت،تو را در من تداعی می کند. خس خس بغضی تو گلو،منو درگیر بی تابی می کند. نقش لبخندت پس کابوسی چون رویا. تن سرد به خواب رفتمو،دچار شب زنده داری می کند. تو را بارها تکرار کردم و بارها نوشتم. روزی این مکررها ، تو را دچار من می کند. زیر شلاق نگاهت ، شکنجه دیدم و غصه ها خوردم. محض این اسارت،دلم هر دم دعایت می کند. روزی گفته بودی دوستم داری. محض همان کلام،دل رنجورم عمری صبوری می کند. از ذهن من برای تو که خیلی. پایانی تلخ تر از قهوه.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - بهار...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/17

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. عطر گیسووانت حالم را دگرگون می کند. شیرین خنده هایت،ذوق نهانم را نمایان می کند. با روسری ات،تنم زیر باران گم می شود. گریه هایت چون سوهان،روحم را می خراشد،سمباده می کند. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در شنبه 1393/07/19. ساعت 16:38 توسط مجید امیری. زندگی به اجبار میگذرد.عشق،کماکان خواسته و ناخواسته دامان گیرمان میشود.عاشقی،زرد برگی است،از ورق ورق دفتر روزگار.پر از لحظات خوش.حیف! پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - ودکا...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/8

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. توی گمنامی مردن خیلی سخته. زیر پیچ و خم افکار و اشعار سهراب آوار شدن،خیلی سخته. جای فرهاد،جای مجنون بودن. بی خیال شیرین و هر لیلا بودن. با حال و هوات از تلنگر زمان غافل بودن،خیلی سخته. پا به پای تو،اما بی تو،تو خیال تو پا نهادن. بیهوده تکرار به زبان آوردن. زندگی با خاطرات مرده،باور اینکه از یادتت برده،خیلی سخته. گیجی نوشیدن کهنه شراب. سوزش حنجره بعد خوردن ودکای ناب. با همه لذتش سخته،خیلی سخته. از ذهن من برای تو که خیلی. پایانی تلخ تر از قهوه.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - بوسهــــــ...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/16

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. عمریست هر رویا رو نارس به قلاب شب آویختیم. آرزو له کردیم،زندگی باختیم. عمریست چون شبنم ،ترس افتادن رو لحظه لحظه تجربه کردیم. افتادیم،خود رو فرش راه دیگرون کردیم. تا دم مرگ ترس و سکوت از هر نقطه چین؟ وحشت از واژه ی.گفتن؟ ترس از رویای آزادی یک زن؟ هیجان از لمس تن بکر هر نسترن؟ یه بوسه از لب تو،یه بوسه از لب من. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در شنبه 1393/07/19. ساعت 16:27 توسط مجید امیری. پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - ـهرزـهــ...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/13

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. قسمت این بود که تو،رویا باشی. تو خواب و خیال،فقط،همرام باشی. قسمت این بود عاشقی کنم،گرچه خیالی. از بخت بد،تو خیالمم،هرزه و هوسران باشی. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در یکشنبه 1393/03/18. ساعت 0:19 توسط مجید امیری. زندگی به اجبار میگذرد.عشق،کماکان خواسته و ناخواسته دامان گیرمان میشود.عاشقی،زرد برگی است،از ورق ورق دفتر روزگار.پر از لحظات خوش.حیف! پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین. قالبساز وبلاگ: پارس اسكین.

zehnebitab.blogfa.com

...از ذهنـــــ منـــ بـرای تو که خیلـــی - بوسهــــــــ...

http://www.zehnebitab.blogfa.com/post/12

از ذهن من برای تو که خیلی. به اجبار هر رگبار را باید بهار دید. بعد هر نگاهت ای گل،می نویسم صد غزل صدتا ترانه. جای اسمت تو غزل هام،جا می دم واژه های عاشقانه. اون خیرگی های مدام،که شدم مست افتادم به دام. بهترین لحظه ی دیدار،بوسه های محرمانه. از ذهن من برای تو که خیلی. نوشته شده در پنجشنبه 1393/03/15. ساعت 20:29 توسط مجید امیری. زندگی به اجبار میگذرد.عشق،کماکان خواسته و ناخواسته دامان گیرمان میشود.عاشقی،زرد برگی است،از ورق ورق دفتر روزگار.پر از لحظات خوش.حیف! پایانی تلخ تر از قهوه. قالب های پارس اسكین.