dostane-10.blogfa.com
♥ヽ(^。^)ノ♥♥ヽ(^。^)ノ♥ -
http://dostane-10.blogfa.com/
♥ヽ(^。^)ノ♥ -
http://dostane-10.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
8
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.375 sec
SCORE
6.2
♥ヽ(^。^)ノ♥ | dostane-10.blogfa.com Reviews
https://dostane-10.blogfa.com
♥ヽ(^。^)ノ♥ -
dostane-10.blogfa.com
♥ヽ(^。^)ノ♥
http://www.dostane-10.blogfa.com/author/sara/Sara
میگن تو بهشت نیم ساعت که درس بخونی مامانت میاد با یه لیوان چایی و یه کیک شکلاتی میگه عزیزم خسته نباشی دیگه بسه برو فیسبوکتو چک کن! دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 13:36 ] [ Sara ] . بکوش تا عطمت در نگاه تو باشد نه انچه بدان مینگری. اندره ژید! دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 13:28 ] [ Sara ] . بکوش تا عطمت در نگاه تو باشد نه انچه بدان مینگری. اندره ژید! دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 13:28 ] [ Sara ] . خب امروز زوز اخر بود . دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 13:18 ] [ Sara ] . یه سلام گرم به همه کسایی ک به وبلاگ ماسرمیزنن!
♥ヽ(^。^)ノ♥
http://www.dostane-10.blogfa.com/author/motahare/virjin
رهگذر فراموش کردهء شب. و من به همه لبخند میزدم. مثل لبخندی که برای اولین بار دیدنش روی لبانم نقش بست که جوابش یک لبخند کوچک بود و با دزدیده شدن نگاهش تمام شد. و ان لبخند برای من شد زندگی و شاید کسی باور نکند ولی برای او پایان زندگیش. دوشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۲ ] [ 16:38 ] [ virjin ] . سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همه ۲ستانه ۱۰. یه تشکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر شدیییییییییییییییییییییییید از محیا که بخش داستان رو راه انداخت. و مهم تر از همه. نظر یادتون نره . اگه گ...
♥ヽ(^。^)ノ♥ - HAPPY BERTH DAY
http://www.dostane-10.blogfa.com/post/328/HAPPY-BERTH-DAY
December 21, 1975 (age 37 years), Torbat-e Heydarieh, Iran. Laleh Eskandari, Born. پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ ] [ 14:10 ] [ zahra ] . یه سلام گرم به همه کسایی ک به وبلاگ ماسرمیزنن! مخصوصا اون 9تارفیق گل خودم! حتی یه ساعت هم نخوابیدم! کلی فک کردم . شاید سال دیگه کنار هم نباشیم و شایداون قدر سر بعضیامون شلوغ بشه که به جای خاطره ها کلا همدیگه رو از یاد ببریم . برا همین این وبلاگو ساختم تا اگه خودمون باقی نموندیم حداقل خاطره هامون باقی بمونن. شاید این بهترین راه برا فراموش نشدن باشه! نظر یادتون نره . اس ام...
♥ヽ(^。^)ノ♥ - خوش امدید!!!
http://www.dostane-10.blogfa.com/post/56/خوش-امدید-
به وبلاگ ما خوش اومدید. برای خواندن مطالب به موضوعات وب برید. اونجا مطالب رو دسته بندی کردم تا راحت تر باشید. نظر یادتون نره .امیدوارم هر کی نظر نداد شب ک خوابید عنکبوت بره تو دهنش.ههههههههههههههه. یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲ ] [ 20:45 ] [ ツ ] . یه سلام گرم به همه کسایی ک به وبلاگ ماسرمیزنن! مخصوصا اون 9تارفیق گل خودم! حتی یه ساعت هم نخوابیدم! واقعا دلم برا همتون تنگ میشه ! نظر یادتون نره . ی توضیح راجب ارشیو موضوعات وبلاگ. دلنوشته 2: جملات تصویری. خاطرات:خاطرات دوستانه ی ما 10 نفر. اگه گفتی این پسر کیه.
♥ヽ(^。^)ノ♥ - لاله و ستاره و مامانشون
http://www.dostane-10.blogfa.com/post/329/لاله-و-ستاره-و-مامانشون
لاله و ستاره و مامانشون. پنجشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۲ ] [ 14:36 ] [ zahra ] . یه سلام گرم به همه کسایی ک به وبلاگ ماسرمیزنن! مخصوصا اون 9تارفیق گل خودم! حتی یه ساعت هم نخوابیدم! کلی فک کردم . شاید سال دیگه کنار هم نباشیم و شایداون قدر سر بعضیامون شلوغ بشه که به جای خاطره ها کلا همدیگه رو از یاد ببریم . برا همین این وبلاگو ساختم تا اگه خودمون باقی نموندیم حداقل خاطره هامون باقی بمونن. شاید این بهترین راه برا فراموش نشدن باشه! واقعا دلم برا همتون تنگ میشه ! نظر یادتون نره . ی توضیح راجب ارشیو موضوعات وبلاگ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ali reza - اولین دیدار
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/2
امروز علیرضا برای اولین بار منو دید. من قبلا چند باری اونو دیده بودم اونم منو دیده بودم اما نمیدونست که من رفیق ابجیشم. امروز زینب زنگ زدو گفت که با خانواده میخایم بریم پارک و اگ میشه بدمینتوناتو بهم قرض بده.منم که از خدا خاسته پاشدم رفتم دم خونشون تحویل دادم . یکم رفتم جلوی در خونشون و وایسادمو حرف زدیم.زینب گفت علیرضا خونه نی.بدجور حسرت خوردم. بعد خداحافظی درحال رفتن بودم که علیرضا رو دیدم. سرتو بالابگیر که بیبینتت اینقدر سر بزیر نباش. با تمام اعتماد به نفس با یه نیش باز رفتم جلو. قالب های ای ک س.
ali reza - جزوه ی علیرضا
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/4
منو زینب این چند وقت باهم داریم بکوب درس میخونیم. چند روز پیشا من رفته بودم خونه ی زینب اینا و توی حیاطشون زیر درخت انار داشتیم درس میخوندیم.واقعا کیف داد بهمون.از شانس من علیرضا خونه نبود. بگذریم منو زینب هردو داشتیم درس میخوندیم.من داشتم ریاضی حل میکردم ویه جایی حسابی گیر کردم از اونجایی ک زینب از من بزرگتره ازش سوالمو پرسیدم. زینب هم خیلی ریلکس گفت یادم نی. یهو برگشت گفت بذار برم جزوه ی علیرضا مال دبیرستانشو بیارم خیلی جزوه ی کاملیه.منم هم ا زخدا خاسته. زینب میگفت اخلاقای درسیت خیلی شبیه علیرضاست.
ali reza - فلش
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/3
اخ که من چقدر فلشمو دوست دارم. امروز به بهانه ی فلش رفتم دم خونه زینب اینا.یبار در زدم دیدم کسی برنداشت خاستم برم گفتم بذار حالا یبار دیگ امتحان کنم. واقعا قصد رفتن داشتم که یهو دیدم در باز شد.حالا منم چسبیده بودم به در ک یهو در وا شد.تا در وا شد ناخوداگاه ی قدم به سمت عقب بر داشتم که یهو دیدم علیرضاست. خیلی خوشحال شدم از جهتی هم هول کرده بودم.سریع گفتم:سلام زینب هست. علیرضا هم در جواب گفت:سلام سلام سلام. اره هست(بعد چند لحظه گفت)بگم بیاد دم در؟ وای ک چقدر با ادبم من.خخخ. توی یک اس ب زینب گفته بودم:بهشون...
ali reza - اولین پست
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/1
با زینب از بچگی رفیق بودم اما این اواخر بیشتر باهم مچ شدیم.زیاد از خانوادش نمیدونستم اما خب ای اواخر. خیلی از داداشش میگفت.شاید باورتون نشه اما قبلا داداشش رو دیده بودم منتها نمیدونستم داداش زینبه.همون موقع خوشم اومد ازش اما. داداش زینب رو دوست دارم.خلی بچه ی پاکیه و من اصن ادم خوبی نیستم برای همین اصن تو فکر دوستیو از این حرفا باهاش نیستم.اصن من در حد و اندازه ی اون نیستم چ برسه به این که تو فکر رابطه باهاش باشم؟ ازجهتیم از نظر خودم دوست داشتن عیب نی دوست گرفتن عیبه. سه شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۲ 12:59.
ali reza - شما چی فکر میکنید؟؟؟؟؟
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/6
شما چی فکر میکنید؟ شما چی فک میکنید؟ فک میکنید اون واقعا حسی ب من داره؟ یا شایدم حس عشق و دوست داشتن؟ خودم ک بدجور موندم توش.اصن نمیتونم رفتاراشو تجذیه تحلیل کنم و بفهمم چ حسی داره.رفتاراش دو لبس.گاهی فک میکنم اونم از من خوشش میاد اما گاهی فک میکنم ک اصن اینطور نی و به من به چشم یه بچه نگاه میکنه و اصن حتی به چشمشم نمیام ج برسه ب اینک بم فک کنه. نمیدونم اخر این ماجرا قراره چی بشه؟ و از من خوشش نیاد. شما چی فک میکنید؟ بنظرتون ما اخرش بهم میرسیم؟ اصن شاید کس دیگ رو دوست داره؟ انوقت باید چیکا کنم؟
ali reza - بالاخره فهمید!!!!!!
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/5
امروز(درواقع امشب.)خیلی حالم بد بود. تنها فکری ک ب سرم زد این بود که برم در خونه ی زینب اینا رو بزنم.دیدم چراغ اتاق علیرضا روشنه. ب خودم گفتم چی میشه علیرضا بیاد دم در بلکه یکم حالم بهتر شه. اولین بار ک زنگ زدم همون لحظه درو وا کرد.فک کرده بودن ک پدرشون پشت دره اما وقتی دوباره زنگ زدم فهمید ک کسه دیگه ای پشت دره.دیدم ک یکی تند تند از پله ها اومد پایین و درو وا کرد. سلام کردمو با همون چشمای غمگینم ازش خاستم تا زینبو صدا کنه و بعد هم از زینب خاهش کردم تا بیاد بیرون و من باهاش حرف بزنم. وقتی به این فک کردم ...
ali reza - به این میگن شانس.....!!!!
http://www.dadashe-zeynab.blogfa.com/post/7
به این میگن شانس! سلام به همه دوستان.امیدوارم خوب باشید. اول از همه باید برای اون دوستانی که همش حال علیرضا رو میپرسن باید بگم خیلی ممنونم که حال اون بیشتر از حال خودم براتون مهم تره. درحال حاظر علیرضا درحال خرخونیه.بهمن ماه کنکور داره و یا همش کتابخونه است یا بازم همش کتابخونس.(تفاوت این دو جمله رو فهمیدید به منم بگید.خخخخ. براش خیلی دعا کنید. گفتم کتابخونه.دیروز منو زینب به همراه مادر گرامی رفتیم کتابخونه برای درس خوندن و ثبت نام. شانسه دیگه.اگ مسئولش بود ما دیشب رو با علیرضا برگشته بودیم. We can 4 ever.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
8
justher*
She's waiting for you to come by. And tap her by the shoulders. And stand by her . Butshe's waiting too long . Friday, August 15, 2008. Reality is so cruel. At times, i really wish that i would wake up and found out that all these are just a nightmare. Why must this happen? Mom havent not been informed of this bad news yet,. It's a huge blow for her, im afraid she couldnt take it. And We're still young and inexperienced to deal with this problem ourselves. I cant just sit here and cry anymore. Which we g...
//هرچی تو بخوای//
نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - دوشنبه 91/10/12 توسط کریمی (ع.م.ک) نظر. باعرض سلام و خوش آمدگویی به دوستان گلم. ممنون میشم اگر نظرات زیباتونو ببینم. نوشته شده در تاریخ یکشنبه 93/1/17 توسط کریمی (ع.م.ک) نظر. در دستور زبان عرفان، فعل این‌گونه صرف می‌شود: من نیستم، تو نیستی،او هست. سکوتم رابحساب ازیادبردنت مگذار،یادلحظه های باتوبودن زبانم رابند آورده! درویشی راگفتند: بهشت بهتراست یارفیق؟ درویش خندیدوگفت: بهشت بی رفیق جهنم است. تقدیم به رفیق خوبم. دل به دلم که ندادی. پا به پایم که نیامدی. قبض آب یارو میاد.
تنهاترین تنها
دامنه ir. رایگان. همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی. نرونرو.نرو.نرو.نرو/تو هم مثل من نمیتونی دووم بیاری. چیزی بگو اما نگو ازمرگ یاد و خاطره. مردونه بخونید و قضاوت کنید و نظراتتون و بگین:. همه میگن که تورفتی. همه میگن که تونیستی. همه میگن که 2باره. چجوری دلت می اومد. من و اینجوری ببینی. با 3تاره ها چه نزدیک. من و تودوری ببینی. همه گفتن که تورفتی. ولی گفتم که دروغه. همه میگن که عجیبه. تا ابد اینجا میمونم. بی تو و اسمت عزیزم. اینجا خیلی سوت و کوره. ولی خوب عیبی نداره. دل من خیلی صبوره. یه روز که نمیدیدمش.
Ferienwohnungen Andrea Dost Graal-Müritz
Stand-Up Comedy
We're creating our community. If you'd like to join other aspiring stand-up comedians, please join the mailing list. Thank You for Signing Up! Please share with your friends, family, and co-workers. Or share this URL:.
♥ヽ(^。^)ノ♥
قابل توجه نویسنده ها. 1-لطفا مطالب رو از وبلاگ های دیگه کپی نکنید. دو تا از پست ها به خاطر کپی کردن مطالب وبلاگ های دیگه پاک شدن. 2- لطفا از این به بعد رنگ همه نوشته ها ابی باشه.009999#. 3-لطفا نظراتی که مرتبط با پست ها نیست رو ثبت نکنید. 4-موضوع مطالب را مرتبط با محتویات مطلب انتخاب کنید. 5- قالب وبلاگ عوض نمیشه در صورتی که قالب مناسب تری سراغ دارید کدش رو بفرستید همون قالب رو میزارم. 7-در صورتی ک مطالب وبلاگ های دیگه رو کپی میکنید منبعش رو مشخص کنید. دوشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۲ ] [ 13:43 ] [ ツ ] .
دوستان آفتابی
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین. متولد شهر آفتاب, ضریح دلهای عاشق (مشهد الرضا). موضوع : همه چیز برای همه دلهای آفتابی. پدر و مادرم, مولفان کتاب زندگی ام. مجوز اکران فیلم زندگی ام را پس از 9 ماه صادر کردند. و حال نمی دانم من 23 سال است که بی جهت وقت دنیا را گرفته ام یا اینکه 23 سال است با آمدنم منت بر سر این دنیا گذاشته ام. اگر روزي صبر و مقاومت ات پائين آمد ،نا اميد مشو. زيرا آفتاب هر روز هنگام غروب پائين ميرود و بامداد روز بعد بالا می آید . دوستان آفتابی اورجینال خودم. آرمیتا (آبجی خانم با معرفت).
دخــتــرانِ آســمــانــی
چهارشنبه شانزدهم مرداد 1392. دلم خیلی گرفته . همه چبز تموم شد آجی . بد تموم شد . تازه فهمیدم که خدا واقعا صلاح بنده هاشو میخواد. 15:4 ıl ماه و ستاره. دوشنبه سی و یکم تیر 1392. فراموش کن آنچه را که نمی توانی به دست بیاوری و بدست آور آنچه را که نمیتوانی فراموش. 2:37 ıl ماه و ستاره. دوشنبه سی و یکم تیر 1392. عادت می کنم :. به داشتن چیزی و سپس نداشتنش. به بودن کسی و سپس به نبودنش. تنها عادت می کنم اما فراموش. 2:21 ıl ماه و ستاره. یکشنبه بیست و سوم تیر 1392. دلت که گرفت ، دیگر منت زمین را نکش. با آنچه به آن دل.
*خــاطـــرات مــــدرســـــه*
کلیه مطالب این وبلاگ. طراح قالب : آی تم. سلام به همه ی دوستای عزیز. خوش اومدین به وب خودتون. این وبو واسه این درست کردم که خاطرات هر روز مدرسمو اینجا بنویسم. چون امسال سال آخرمه مینویسم که خاطره هاش برام بمونه. اینجا قانون خاصی نداره.نمیگم اینکارو بکن اونکارو نکن.فقط خوش باش. فقط خواهشا به کسی توهین نشه.مرسی. اینم آدرس اون یکی وبم. بازم مرسی از حضورتون. دوشنبه نوزدهم فروردین 1392 20:44. ɪʼᆻ ɩǫʂţ ŵɪţʜǫǔţ ȳǫǔ. دلم خیلی براتون تنگ شدهههههههههههههههه. ببخشید دیر آپ کردم.راستش وقت نمیشد بیام نت. داد دستمون...
درددل دوستانه
حال و هوای این روزهای من. تاريخ : جمعه هفتم مهر ۱۳۹۱ 12:59 نویسنده : فرانک. دل تنگ دیدنت، دلتنگ روزهایی که شادمانه تو را در دل جای دادم،. اکنون دلم برای حضورت کم آورده، حضورت مکانی بزرگتر میطلبد. بزرگتر از دل کوچک من،. تاريخ : جمعه هفتم مهر ۱۳۹۱ 12:47 نویسنده : فرانک. میخوام این وبلاگ را حذف کنم. حضورش هیچ فایده ای نداره. گفتم میایم اینجا از حال و هوای هم مینویسیم. ولی حق با شماست، کار بیهوده ای بود. خیلی دوستون دارم و همیشه به فکرتونم و براتون دعای بهترین ها را دارم. تقدیم به دوستای گلم. روزتان را با خن...
همدردی
درمورد کمک های دوستانه به جوانان بی کار اهر. بزودی مطالب بروز می شود. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم دی 1393ساعت 9:51 توسط اکبر عبدالهی.
