dresspic.persianblog.ir

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی

http://www.aminjooni.blogfa.com/8903.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . از نظر من تو آدم تاثیر گذاری هستی. آموزگارى تصمیم گرفت که از دانشآموزان کلاسش به شیوه جالبى قدردانى کند. او دانشآموزان را یکىیکى به جلوى کلاس میآورد و چگونگى اثرگذارى آنها بر خودش را بازگو میکرد. آن گاه به سینه هر یک از آنان روبانى آبى رنگ میزد که روى آن با حروف طلایى نوشته شده بود:. من آدم تاثیرگذارى هستم. سپس آموزگار تصمیم گرفت که پروژهاى براى کلاس تعریف کند تا ببیند این کار از لحاظ پذیرش اجتماعى چه اثرى خواهد داشت. رییس گفت: البته که میپذیرم. مدیر جوان یکى از روبانه...

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی

http://www.aminjooni.blogfa.com/8907.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . من نمیدونم تو بگو. خواجه نصیر الدین ' دانشمند یگانه ی روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس بزرگان در همه ی زندگانیم برابر آن حقیر می نماید و آن این است :. در بغداد هرروز بسیار خبرها می رسید از دزدی , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟ خواجه نصیر الدین فرمود :. در اسلام تو را می گویند :.

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی - فقر چیست؟

http://www.aminjooni.blogfa.com/post-64.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . فقر ، همه جا سر ميكشد . فقر ، گرسنگي نيست . فقر ، عرياني هم نيست . فقر ، گاهي زير شمش هاي طلا خود را پنهان ميكند . فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست . طلا و غذا نيست . فقر ، ذهن ها را مبتلا ميكند . فقر ، بشكه هاي نفت را در عربستان ، تا ته سر ميكشد . فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند . فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند . فقر ، همه جا سر ميكشد . نوشته شده در ساعت توسط امین.

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی

http://www.aminjooni.blogfa.com/8902.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . من از این حال دورم! بدون بازی ، بازنده بازی نباش. اولی طراح بازی هست و خودش قاعده رو درست کرده پس حتما برنده میدان هست ، دومی شرط تبانی رو می پذیره و درست بازی می کنه اما آخر سر متوجه قاعده بازی میشه سومی همیشه فقط یه بازیگره که نه اینکه بازی رو نمی دونه بلکه اصلا نمی دونه بازی ای هم هست که این دو نفر یا بازنده هستن و یا نمی دونم. بعضیا هم اصلا نیستن. یک بار بیشتر فرصت زندگی کردن نیست. وقتیکه می خواهیم باشیم نمی گذارند و آنگاه که می خواهیم بمانیم بهانه می تراشند ، چون عذم ...

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی

http://www.aminjooni.blogfa.com/8811.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . تصمیم به اومدن به مالزی. Salam be hame salam o dorud miferestam. bale! Mikham baratun jeryane safaram be malezi ro begam. ye 1 sali mishe ke in hava oftad to saram ke biam malezi o darsamo edame bedam. darde saretun nadam. kholase inke hei tahghigh kardam o kardam ta be in natije residam ke aval beram malezi o ye doreie zaban ham begzarunam. (akhe ma irania kheili be zaban mosallatim! نوشته شده در ساعت توسط امین. نوشته شده در ساعت توسط امین. رپ بروجرد BM-BAX 062.

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی - طنز سیاه

http://www.aminjooni.blogfa.com/post-65.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد . یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم . آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافههاش . همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی م خی ن نه؟ پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: ه مينو گ وشت بده ن نه . قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت: پ ونص د ت وم ن ف ق ط ا شغال گوشت م ش ه ن نه بدم؟ پیرزن یه فکری کرد گفت بده ن نه! دانلود رایگان ...

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی

http://www.aminjooni.blogfa.com/8904.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . فقر ، همه جا سر ميكشد . فقر ، گرسنگي نيست . فقر ، عرياني هم نيست . فقر ، گاهي زير شمش هاي طلا خود را پنهان ميكند . فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست . طلا و غذا نيست . فقر ، ذهن ها را مبتلا ميكند . فقر ، بشكه هاي نفت را در عربستان ، تا ته سر ميكشد . فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند . فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ، كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند . فقر ، همه جا سر ميكشد . نوشته شده در ساعت توسط امین.

aminjooni.blogfa.com

روایت قصه تنهایی - آموخته های من

http://www.aminjooni.blogfa.com/post-62.aspx

چرا وقتی که آدم تنها میشه . . . سالگي آموختم كه مادران از همه بهتر مي دانند ، و گاهي اوقات پدران هم. سالگي ياد گرفتم كه كار خلاف فايده اي ندارد ، حتي اگر با مهارت انجام شود. سالگي دانستم كه يك نوزاد، مادر را از داشتن يك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن يك شب. هشت ساعته، محروم مي كند. سالگي پي بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن. سالگي متوجه شدم كه آينده چيزي نيست كه انسان به ارث ببرد، بلكه چيزي است كه خود مي سازد. سالگي آموختم كه رمز خوشبخت زيستن، در آن نيست كه كاري را كه دوست داريم انجام دهيم،.