EATANHA110.BLOGFA.COM

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-4.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. هرچه می خواهد دل زنگت بزن! و شاید اگر حلوای تو را نمی خوردم. دربند این هم نبودم. که بر کدام دنده بمیرم. باید خودم را آب بکشم. دعایی که از لبها بیاید. فقط تا پیشانی بالا می رود. که انسان خودش را بزند به گوسفند. و هی محض رضای زری. ام ن یجیب بخواند و. داغ می کند پشت دستش را. اگر بازی کند با سیگار. طلا که خاک است. چه منتش را آب بکشند. او، نه به مشهد می رود. و هیچ کدام از اقوام نزدیکش هم. به همین سادگی ها نمی میرند. و با اینکه روزی. یکصدوبیست و چهارهزار سنگ،.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-6.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. سری که دلش درد نکند را. به سرش دست نمی کشند. دستت را از روی سرم بردار. خدا بودن هم حدی دارد! من از سایهء خودم هم بدم می آید. سلامش را علیک نمی گیرم. تو سرت را خم می کنی که :. چرا دستی نمی کشی به سرم؟ چرا دلی نمی دهی ببرم؟ که این بیدها بلرزند. چرا ادای زنها را در می آوری؟ تو هم اضافه شدی؟ با عینک زن نمی بیند،. بر انحنای پیراهن نمی نشیند. نقشه می کشند برای تو. و تازه اگر سایه ات را با تیر نزنند،. حاضرند که سر به تنت نباشد. تا با خیالی آسوده شعار دهند:.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-3.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. آب که از سر گذشت،. هر وجبش روشنائی ست. گاز بگیرند پاچهء صاحبم را! چند خر وار بکشندم زیر آب. سوسک هم خواجهء بوالهوسی ست. که زهدان ذهن زنی را. کمر به جیغ می بندد. و دستهء چاقو را به تیغ؟ وقتی که آل تو را،. لبهای خاک خورده به تبخال می برد. هاشور تازیانه دلش شور می زند. یعنی که زخم کهنه به ناسور می زند. دستی که خیس بود به بالای تاب رفت. سر در میان دامن طفلش به خواب رفت. سر از رئوس نیزه دلش سیر می شود. قنداقهء خداست که تبخیر می شود. آبی روا نبود که قرمز شود، ولی.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-7.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. چرا همیشه یک حرف مانده به انتهای جمله،. چرا ماشه را نمی چکانی؟ چندبار کاملا درمان شده. که من بار دومش باشم؟ و روزی هفده رکعت هذیان می گویم. دستمال خیس را به رخم نکش. دیگر جای شیارهای گونه پاک نمیشود. وهیچ چیز مرا به اندازهء. له کردن یک مورچه ارضاء نمی کند. یژ غیژ پنجره را نمی شنوی؟ لولای پنجره خشکیده است. لولای پنجره خشکیده است. و با هرباد هرزه ای،. در دالانهای مغزم می دود. چرا ایستاده ای و تماشا می کنی؟ چرا ماشه را نمی چکانی خدا! و خاکسترش عذاب وجدانی شد.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-5.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. نمی رسد، لب نیست! وقتی که تا مغز استخوان تو را آب می برد. افتادن از دماغ فیل دراز است،. کوچه که چپ نیست،. خودت را می زنی به او. میخی که با پا کوبیده شود،. فقط به پاشنه فرو می رود. و کسی را که نشد کلک سوار کرد،. هرگز به آبشار نمی رسد. گاهی دیوارها آنقدر بلند می شوند. که میخ خدا هم. به پریز برق نمی رسد. و آنوقت است که اگر. پشت بام را هم ول کنی،. می خواهد از غصه پرت شود. بدبخت که شاخ و دم ندارد. مگر مادرم چه هیزم تری به او فروخته بود. که پدرم مرا به او فروخت.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-2.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. سلام خدایی که اگر جور نباشی،. من همان د رم. که یک تخته اش کم است! چرا کسی به آستینم نمی خندد،. چرا کسی دهان مرا نمی بندد؟ به درد لای دیوار می خورد جرزش. تا به شرط هندوانه،. خودت را از زیر خودم بردار. که مجبور نشوی مدام. ذکر ان ا توج هنا به مرغهای کسی. و توس لنا به بی کسی. که چقدر مرغ همسایه ناز است. و چطور با قد قد قیافه اش. که از دزد بدزدد. او که به میان می آید،. توپ هم مل ق بازی اش می گیرد. چه رسد به ملا قاضی. که تمام حرفهای حسابش،. وقتی که دریا موجه.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/89092.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. چرا همیشه یک حرف مانده به انتهای جمله،. چرا ماشه را نمی چکانی؟ چندبار کاملا درمان شده. که من بار دومش باشم؟ و روزی هفده رکعت هذیان می گویم. دستمال خیس را به رخم نکش. دیگر جای شیارهای گونه پاک نمیشود. وهیچ چیز مرا به اندازهء. له کردن یک مورچه ارضاء نمی کند. یژ غیژ پنجره را نمی شنوی؟ لولای پنجره خشکیده است. لولای پنجره خشکیده است. و با هرباد هرزه ای،. در دالانهای مغزم می دود. چرا ایستاده ای و تماشا می کنی؟ چرا ماشه را نمی چکانی خدا! و خاکسترش عذاب وجدانی شد.

eatanha.blogfa.com

سلام خدا - وبلاگ

http://www.eatanha.blogfa.com/post-1.aspx

یی که فقط تو میدانی خر من از کره گی فقط دم داشت. فقط تو مي داني. خر من از كره گي. از بي پالاني خسته،. به راه مي بري ش چرا؟ بنده بودن هنر مي خواهد،. به حال خود بگذارو. مگر نمي داني ناقل آسكاريسم؟ مگر نمي داني كاسه ليسم خدا! كرم كه پا درنمي آورد تا فرار كند. به گورم حواله مي دهي و. به لحد گفتيم ببند دهانت را ،. كه روبه تجلي باز مي شود را. نمي شود روي تجلي بست. تا هست چنين بودو. تا بود چنين است. دلي كه پر باشد از هوا. دلم مي خواهد اين بادكنك را. علی اکبر حاجی آقاپور. نوشته شده در ساعت توسط ع.ا.تنها.