khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/1392/10
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. برای خوندن مطالب به آرشيو موضوعی وبلاگ مراجعه كنيد. سه شنبه دهم دی ۱۳۹۲ ] [ 17:5 ] [ ریحون ] . روزی در مدرسه بودم. من ودوستم چون که خیلی وقت بود که یخمک نخورده بودیم هر زنگ تفریح 3عدد یخمک خریدیم. من دیگرجا برای یخمک خوردن نداشت.بعد از ان جا به خانه ی مادربزرگم رفتم. بعدپسرعمه ام امد وبرایم4یخمک دیگراورد. خلاصه ان روزبه اندازه ی 1سال یخمک خوردم! سه شنبه دهم دی ۱۳۹۲ ] [ 16:11 ] [ ریحون ] . در سال 1391 او لین رو زماه رمضان من به تکلیف رسیدم. برگذارشدن جشن تکلیف .
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ - 1395/1/10 - روز سه شنبه -
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/post/15
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. 1395/1/10 - روز سه شنبه -. هتلي كه بعد از هتل اول رفتيم تلوزيون نداشت. با اين كه تلوزيون نداشت وهيچ چيز نميتوانست جاي آن را بگيرد ام ا جاي بزرگ و باصفايي بود. روزاول هم مثل قبل سپري شد وتنها با اين فرق كه تلوزيون نديديم . ما رفتيم و براي چند فاميل نزديك زرشك و نبات به عنوان سوغاتي گرفتيم وبه هتل برگشتيم. پنجشنبه دهم تیر ۱۳۹۵ ] [ 17:53 ] [ ریحون ] . ریحانه ام از 8 سالگی شروع به نوشتن وبلاگم کردم وحالا می خوام خاطراتمو اینجا بنویسم تا برای همیشه بمونه.
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/1395/06
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. روز اول و دوم ما تو هتل و محمدعلي تو مدرسشون مي خوابيد چون كه اين دوروز رو ما براي سه نفر پول داده بوديم و در روز سوم محمدعلي اومد پيش خودمون خوابيد.هرروز مثل هم مي گذشت وتنها روزي كه فرق داشت روز چهارشنبه بود كه من و مامان بلاخره بعد دوسال به استخر رفتيم. و شب كه از استخر در اومديم با بابا اينا تو رستوران يه هتل (كه بابا ازش خوشش اومده بود) قرار گذاشتيم و به اونجا رفتيم . بعداز خوردن شام محمدعلي گفت:يه خبرخوب. الانم فرداش گذشته وما تو قميم. شب اول ما تو مشهد.
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ - داستاني طنز و جالب كه خودم نوشتم
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/post/12
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. داستاني طنز و جالب كه خودم نوشتم. كاشفان انرژی هسته ای :. يكي بود يكي نبود روزگاري دو دوست به نام هاي چاخان و پاخان در روستايي. نام چرند آباد زندگي ميكردند. پدر چاخان نجار و پدر پاخان چوپان بود. روزي پاخان به چاخان گفت پدر من طويله اي بسيار بلند دارد كه اگر روزها و. روزها در آن راه بروي آن طويله به اتمام نميرسد . چاخان گفت اين كه چيزي نيست پدر من چوب بلندي دارد آنقدر بلند كه در روزها. ابرها را با آن تكان ميدهد . چاخان گفت : در طويله ي پدر تو. چاخان گفت واي پاخان ...
ravanshenasipakdasht.blogfa.com
سرگروه روانشناسی شهرستانهای استان تهران
http://www.ravanshenasipakdasht.blogfa.com/1395/07
سرگروه روانشناسی شهرستانهای استان تهران. به وبلاگ روانشناسی پاکدشت خوش آمدید. ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت امام حسین و یاران با وفایش خدمت همکاران عزیز تسلئت باد. یکشنبه هجدهم مهر ۱۳۹۵ ] [ 9:22 ] [ گروه روان شناسی ] . شیوه های ارتباطی سرگروه های مناطق ودبیران درس روان شناسی بادبیر خانه استانی روان شناسی. سرگروه های مناطق ودبیران محترم روان شناسی به اطلاع می رساند دبیرخانه استانی روان شناسی جهت پاسخگویی به سوالات شما عزیزان در روزهای شنبه ودو شنبه در گروه های اموزشی حضور دارد . بهبود شیوه های ارزشیابی.
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ - 1395/1/7 - روز شنبه -
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/post/14
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. 1395/1/7 - روز شنبه -. روز ها پشت سر هم ميگذشت:صبح ها به زيارت ميرفتيم و عصر من ومامان به كتابخانه حرم ميرفتيم وهمانجا نهارمان را هم مي خورديم چون در آنجا يك رستوران داشت بعد از نهار مامان كارهايش را ميكرد و من پيكم را انجام ميدادم .كلاس ششم بودم.گاهي اوقات هم كه حوصله ام سر ميرفت در تمام سالن كتابخانه قدم ميزدم وتعداد موزاييك هايش را ميشمردم . شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵ ] [ 15:36 ] [ ریحون ] . تاريخ تولد وبلاگ : 10 / 10 / 1390. شب اول ما تو مشهد. مسافرت يكو نيم روزه.
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ - داستاني جالب كمي بچه گونست ولي جالبه
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/post/11
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. داستاني جالب كمي بچه گونست ولي جالبه. دكمه ای كه دوست نداشت تنهابماند. يكي بود يكي نبود.در شهردكمه هاي رنگارنگ دكمه ي بنفش كوچكي زندگي ميكرد كه يك آرزوي بزرگ داشت:اودوست داشتدركنار دكمه هاي بزرگ درخشان روي تن يك كت بنشيند وخود نمايي كند او نميخواست تمام عمرش را مثل يك دكمه ي معمولي زندگي كند كه هيچگاه كت خود را پيدا نميكنند وكنار دكمه هاي همرنگ و زيبا نمينشينند كه هيچگاه كت خود را پيدا نميكند در كنار دكمه هاي همرنگ و زيبا. شكل و شمايل كت دقيقا همان چيزي بودكه ميخ...
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/1395/04
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. مسافرت يكو نيم روزه. فرداي عيد فطر ما به يك مسافرت يك ونيم روزه رفتيم. شب پنج شنبه حدود ساعت 11 به روستاي(كرمجگون)رفتيم ودرطول راه فهميديم. كه بدمينتونمان را جا گذاشتيم وتصميم گرفتيم كه فردا صبح از مغازه همه چي دار. كرمجگون دودسته بد مينتون بگيريم. وقتي به روستا رسيديم ديديم كه درامام زاده. نورعلي(امام زاده اي كه دركرمجگون است) حتي جاي سوزن انداختن هم ندارد.پس. فردا صبح متولي امام زاده همه را بيدار كرد تا همه چادرها جمع شود وما پس از. مدتي بود كه خاطراتمو ننوشتم.
khateratereyhun.blogfa.com
ღخاطرات ریحونღ - سلام مشهد...
http://www.khateratereyhun.blogfa.com/post/20
الان می نویسم تا بعدا تبدیل بشه به خاطره. ايندفعه ، حتي يه لحظه هم خوابم نبرد.وقتی كه هواپيما داشت بلند ميشد من ورزشگاه آزادی رو از لای پشتی صندليم كه ازش ميتونستم يه گوشه از پنجره ی عقبی رو نگاه كنم ديدم. وسط راه يه خورده خرت و پرت خوراكی كه تو هواپيما دادن خورديم تااينكه رسيديم به فرودگاه مشهد. سه شنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۵ ] [ 15:42 ] [ ریحون ] . ریحانه ام از 8 سالگی شروع به نوشتن وبلاگم کردم وحالا می خوام خاطراتمو اینجا بنویسم تا برای همیشه بمونه. تاريخ تولد وبلاگ : 10 / 10 / 1390. شب اول ما تو مشهد.