enssan.blogfa.com

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب

http://www.qoqnus1.blogfa.com/93073.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! شعر طبیعتی ;-). ما زاده شده ایم از فقر. و بستر خویش را باز نیافتیم. بسان بارانی که از یأس فرو بارید. و بستر خویش را نیافت. و به دل خاک نخفت. و به ناچار جاری گشت. و قطره قطره، جوی به جوی. دست خود را گرفت. سیلی که خراب شد،. بر سر دشت، بر سر شهر، بر سر باغ. باغی که به باران زنده میبایست بود. باغی که به باران زنده میبایست بود. باغی که به باران زنده میبایست بود. ققنوس 22 4 1392.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - مرزبندی جنسیتی:

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-9.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! همچون غلافی که شقایق را میگیرد از نور،. به حکم شرع و عرف و قانون! پیله ای بر من تنیدند و پر پروازم شکست،. به قربانی مردان هوسباز. تهدیدم کردند به هفتاد سال تعلیق در برهوت برزخ! چشمانم را به روشنی گرفتند! ترساندند، گریاندند وقانعم کردند به بندگی،. باورم شد این شمع مردگی را به وعده ی بهشت! ملاقات با آینه را به رسم بندگی ممنوعم کردند! و من گستاخ شک کردم به بندگی خاضعانه ام! روزی پنهان از چشم خدا. وهزاران شقایق رسته از بند.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - تفاوت عشق و دوست داشتن:

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-8.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! تفاوت عشق و دوست داشتن:. عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی! دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال! عشق بیشتر از غریزه آب میخورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است! دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد! عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر میگذارد! دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند! عشق طوفانی و متلاطم است!

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - فقر و تعطیلی ِ عقل

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-7.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! فقر و تعطیلی عقل. دو دختر اکنون در رخت خواب آرمیده اند . یکی در پر حریر و طاووس یکی در زیر پل و مشعل مهتاب و مرغان الماس نشان. در چهار کوچه بالاتر دختری در پر طاووس در چه فکری است که رویای زیبایش را این گونه در دست باد رها ساخته است. در چهار کوچه پایین تر دختر مهتاب از وحشت کدامین کابوس این چنین آرام مانده است. در چهار کوچه پایین تر دختری شاید در آرزوی خواب آزاد دختریست، در چهار کوچه بالاتر در پر طاووس .

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - اشک

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-12.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! در این سرما، در این روزگار سرد بداندیش،. شعله ای برای گرمای روح سرگردان خسته ی خویش نمی یابم،. در این آشفته بازار داغ خودفروشی زیبایی ها،. زین روی آب های اقیانوس جوشان وجودم را در دیگ سیاه و نقره ای خاطره های گذشته ی خیالم, بر روی شعله های فروزان قلبم میجوشانم،. تا شاید گرمای روشنی باشد, برای تاریکی های خفته ی سرد روزگار زخم خورده ی معصوم. نوشته شده در شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 15:37 توسط شیما.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - انسان

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-4.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! غم نامت برایم آشنایت،. گریه اشک هایت برایم آشناست،. ناله صدای غمگین انتظارت. انسان . نگاه بیقرار آرزوهایت برایم آشنایت،. شب ، گریه های شبانه. گریه های درنهان خفته ی شبانه درهنگامی که ازهمهمه ی روز آشفته به خود پناه میبری. و چشمانت را میبندی و به گذشته به حال به آینده به مرگ به زندگی به آرزوهای دست نایافتنی به خود. میاندیشی. و آنگاه است که ناگزیر از تمام این سوهان های دلخراش روح مانند مسافر نیک بخت رویاها.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - تغییر تبعیض جنسیتی

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-2.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! غافلان همسازند ، تنها طوفان کودکان ناهمگون میزاید! درد من حصار برکه نیست، درد من زیستن با ماهیانی ست که فکر دریا هرگز به ذهنشان خطور نکرده است! من راست گفته ام و گریسته ام ، واین بار راست می گویم تا بخندم ، زیرا آخرین اشک من نخستین لبخندم بود! نه عادلانه ، نه زیبا بود جهان ، پیش از آنکه ما به صحنه برآییم. به عدل دست نایافته اندیشیدم و زیبایی در وجود آمد. دوست معترضم ،اراده ی پایدار. می جنگیم ، نه با آتش وخون ،.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب -

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-5.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! تصمیم دارم با آنچه تحمل دیدنش را ندارم ، مواجه شوم. من منتظر بازگشت تو هستم واین دست خودم نیست،من منتظر غیرمنتظره ام. من به آنچه امید بستنی نیست، امیدوارم . مگر به جز این به چه چیز دیگر میتوانم امید ببندم؟ نوشته شده در شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۸ساعت 17:44 توسط شیما.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - بن بست

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-6.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! اکنون زمان گریستن است. آری اکنون است ، زمان گریستن،. اکنون که تمام دروازه های جهان بررویم بسته شده است. اکنون که دیگر حتی شعله های بی جان جراغ امیدی از دوردست این جاده ی خاکی وبی عابر وعبور خیالم سوسو نمی کند. اکنون که دیگر هیچ کسی با من نیست. این دل خسته ی نا امیدی که از اصل خویش، از شادی انسان عصر خویش، خود را پس زده است، تا با درون خود بماند. درین دریای بی آب بی کران غرق مانده ام. اکنون زمان گریستن است،. ۲۲/ ۸ / ۸۶.

qoqnus1.blogfa.com

ققنوس شب - در دلتنگی و انتظار تو ای پیدای دور از چشم!

http://www.qoqnus1.blogfa.com/post-11.aspx

اکنون در اینجا ترانه ام را رها میسازم تا دیگران آن را به روش خویش بخوانند و ادامه دهند! در دلتنگی و انتظار تو ای پیدای دور از چشم! به یاد آنانکه دوستشان داریم و نمی دانند، وبه یاد آنانکه دوستمان دارند و نمی دانیم. دیشب به یاد چشمانت گریستم، چشمانی که خود مسئول از دست دادنشان بودم! قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوستش بدارند. قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد،. قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید،. قلبی برای من، قلبی برای انسانی که من می خواهم. تا انسان را در کنار خود حس کنم. دریاهای چشم تو خشکیدنی است. شوق، اش...