erfanpanapa.blogfa.com

erfan325.blogfa.com

❤ ❤ ❤☂شب گرد عاشق☂❤ ❤ ❤ -

http://www.erfan325.blogfa.com/post/115

ღ ღخنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر استღ ღ. تو هم تلخ بودی. درست مثل قطره های فلج اطفالی. كه در كودكی به خوردم می دانند! غافل از اینكه این بار. تلخی تو دلم را فلج كرد ! نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۲ساعت 14:7 توسط erfan. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. پرنده نیز عاشق بود. سپس در اوج تنهایی. گهی آواز غم می خواند. از این شاخه به آن شاخه. خودش را جستجو می کرد. و هر گلبرگ خوش رنگی. دلش را زیرورو می کرد. نه می خوردو نه می خوابید. نه می پیچید ، نه می تابید. نگاهش خسته بود اما. به جایی دور می تازید. مگه میشه ...

erfan325.blogfa.com

❤ ❤ ❤☂شب گرد عاشق☂❤ ❤ ❤ -

http://www.erfan325.blogfa.com/post/124

ღ ღخنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر استღ ღ. این قانون طبیعت است. زخم که میخوری اعتمادت به آدم ها سست میشود. و باو رت رنگ شک می گیرد. آن وقت تنها تر از همیشه می نشینی کنج دلت. و می شماری درد هایت را. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ساعت 15:8 توسط erfan. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. پرنده نیز عاشق بود. سپس در اوج تنهایی. گهی آواز غم می خواند. از این شاخه به آن شاخه. خودش را جستجو می کرد. و هر گلبرگ خوش رنگی. دلش را زیرورو می کرد. نه می خوردو نه می خوابید. نه می پیچید ، نه می تابید. نگاهش خسته بود اما.

erfan325.blogfa.com

❤ ❤ ❤☂شب گرد عاشق☂❤ ❤ ❤ -

http://www.erfan325.blogfa.com/post/132

ღ ღخنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر استღ ღ. میدونی بن بست زندگی کجاست؟ نوشته شده در جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۲ساعت 10:9 توسط erfan. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. پرنده نیز عاشق بود. سپس در اوج تنهایی. گهی آواز غم می خواند. از این شاخه به آن شاخه. خودش را جستجو می کرد. و هر گلبرگ خوش رنگی. دلش را زیرورو می کرد. نه می خوردو نه می خوابید. نه می پیچید ، نه می تابید. نگاهش خسته بود اما. به جایی دور می تازید. به پشت پنجره ، تنها. برایش اشک می ریزم. برایش می برم بالا. و می خوانم دعا. پرنده گفت :باید رفت. جایزه یك گل رز.

erfan325.blogfa.com

❤ ❤ ❤☂شب گرد عاشق☂❤ ❤ ❤ -

http://www.erfan325.blogfa.com/post/118

ღ ღخنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر استღ ღ. اوني كه بيشتر از همه اذيتم كرد بيشتر. اوني كه نخواست حتي مارو ببينه مياد واسه ديدن. اوني حتي نخواست دستمو بگيره زير. اوني كه سلام نميكرد مياد برا. عجب روزيه اون روز! حيف كه اون موقع. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۲ساعت 14:11 توسط erfan. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. پرنده نیز عاشق بود. سپس در اوج تنهایی. گهی آواز غم می خواند. از این شاخه به آن شاخه. خودش را جستجو می کرد. و هر گلبرگ خوش رنگی. دلش را زیرورو می کرد. نه می خوردو نه می خوابید. نگاهش خسته بود اما.

erfan325.blogfa.com

❤ ❤ ❤☂شب گرد عاشق☂❤ ❤ ❤ -

http://www.erfan325.blogfa.com/post/119

ღ ღخنده ی تلخ من از گریه غم انگیزتر استღ ღ. دردم را از مردم پنهان می کنم. من تنها برای پنهان کردنش لبخند می زنم. لبخندی که دیگر بیشتر از چند لحظه بر لبانم باقی نمی ماند. تو نمی دانی چقدر سخت است که لبخند بزنی وقتی چشمانت پر از اشکند. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۲ساعت 14:33 توسط erfan. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. پرنده نیز عاشق بود. سپس در اوج تنهایی. گهی آواز غم می خواند. از این شاخه به آن شاخه. خودش را جستجو می کرد. و هر گلبرگ خوش رنگی. دلش را زیرورو می کرد. نه می خوردو نه می خوابید. بگو که هنوز...

niloofare-abi70.blogfa.com

@@@و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@@@ - تولدم مبارک

http://www.niloofare-abi70.blogfa.com/post-80.aspx

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@ @. از قافله جا ماندم. درست بیست و چند سال پیش،. زندانی این روزگار زشت شدم. نه از جنس من است نه از برای من. از گردشش می نالیم و می نالیم. و روز زمین گیر شدنمان را جشن میکیریم! قلمم زیر بار دردها ترک. برداشته کمرم خم شده! هنوز هم به دوست لبخند میدهم. امروز آغاز زندگی دوباره. غربت نشینی ام و متولد شدنم هست. نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت22:17توسط نیلوفر. من نیلوفر هستم 10 9 سال سن دارم. نامم را پدرم انتخاب کرد. فامیلم را جدم انتخاب کرد. نفسی هست ولی اجباریست.

niloofare-abi70.blogfa.com

@@@و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@@@ -

http://www.niloofare-abi70.blogfa.com/post-87.aspx

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@ @. دیدن لبخند کسانی که رنج می کشند،. از دیدن اشک هایشان دردناک تر است! نوشته شده در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ساعت18:7توسط نیلوفر. من نیلوفر هستم 10 9 سال سن دارم. نامم را پدرم انتخاب کرد. فامیلم را جدم انتخاب کرد. اما خودم راهم را انتخاب میکنم. نفسی هست ولی اجباریست. هم نفس با دل خویشم. و چه جایت خالیست. و هوا هم خاکیست. جرعه ی اخری از پیک لبان باقیست. مثل دیروز نه امروز. در همان وقت که انگار مثل دیروز بود. در همان لحظه که بغضم لرزید. و همان جایی که اشکم جاریست.

niloofare-abi70.blogfa.com

@@@و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@@@ - نمیفهمند...........................

http://www.niloofare-abi70.blogfa.com/post-89.aspx

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@ @. آن ه م به زب ان خودش ان! س الها رفت و هن وز. یک نف ر نیس ت بپرس د از من. که تو از پنج ره آرزوها چه ه ا میخواهی؟ صب ح تا نی مه شب منتظ ری. همه ج ا مین گری. گاه با ماه سخ ن میگ ویی . گاه با رهگ ذران,خبر گمش ده ای می جوی ی. راس تی گمش ده ات ک یست؟ صدفی در دری است؟ ن وری از روزن ه ی ف رداهاست. یا خ دایی ست که از روز ازل ناپدی د است؟ با هر پکی که به سیگار میزنم. و تو میشوی بهانه ام. برای روشن کردن سیگار های بعدی. نه شعر می چسبد نه مرور خاطره. دلم آغوش می خواهد ، می فهمی؟

niloofare-abi70.blogfa.com

@@@و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@@@ -

http://www.niloofare-abi70.blogfa.com/post-88.aspx

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@ @. ديده اي شيشه هاي اتومبيل را؟ ديده اي شيشه خرد ميشود. ولي از هم نميپاشد! اين روزها همان شيشه ام. خرد و تكه تكه. کفش هایش را در بیاورد. بعد بزند به چاک ،. فرار کند از خودش. نوشته شده در جمعه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۲ساعت18:9توسط نیلوفر. من نیلوفر هستم 10 9 سال سن دارم. نامم را پدرم انتخاب کرد. فامیلم را جدم انتخاب کرد. اما خودم راهم را انتخاب میکنم. نفسی هست ولی اجباریست. هم نفس با دل خویشم. و چه جایت خالیست. و هوا هم خاکیست. جرعه ی اخری از پیک لبان باقیست. مگه میشه تو ...

niloofare-abi70.blogfa.com

@@@و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@@@ - من و تنهايي

http://www.niloofare-abi70.blogfa.com/post-83.aspx

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم@ @. پیله ام را میشکافم. تا با پرهای خیس. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت22:10توسط نیلوفر. من نیلوفر هستم 10 9 سال سن دارم. نامم را پدرم انتخاب کرد. فامیلم را جدم انتخاب کرد. اما خودم راهم را انتخاب میکنم. نفسی هست ولی اجباریست. هم نفس با دل خویشم. و چه جایت خالیست. و هوا هم خاکیست. جرعه ی اخری از پیک لبان باقیست. مثل دیروز نه امروز. در همان وقت که انگار مثل دیروز بود. در همان لحظه که بغضم لرزید. از همان دور دویدم که در اغوش خیالت. و همان جایی که اشکم جاریست.