ez-love.blogfa.com

forgetboy.blogfa.com

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. - خدا یا بنده اش ؟؟

http://www.forgetboy.blogfa.com/post-49.aspx

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. قصه های من و یک دل فراموش شده. خدا یا بنده اش؟ شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالیکه پاهای برهنهاش را روی برف چابهجا میکرد تا شاید سرمای برفهای کف پیادهرو کمتر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد. در نگاهش چیزی موج میزد، انگاری که با نگاهش نداشتههاش را از خدا طلب میکرد، انگاری با چشمهاش آرزو میکرد. پسرک برگشت و به سمت خانم رفت. چشمانش برق میزد وقتی آن خانم، کفشها را به او داد.پسرک با چشمهای خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:.

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی

http://pesaretanha2008.blogfa.com/9112.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن دل. خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه. خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من. تو را می سپارم به دل های خسته. نوشته شده توسط پسرتنها در سه شنبه یکم اسفند ۱۳۹۱. تو که میدانستی با چه اشتیاقی.خودم را قسمت میکنم. پس چرا .زودتر از تکه تکه شدنم.جوابم نکردی.برای. خداحافظی .خیلی دیر بود.خیلی دیر! نوشته شده توسط پسرتنها در سه شنبه یکم اسفند ۱۳۹۱. قلب هاي يخ زده.

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی

http://pesaretanha2008.blogfa.com/9111.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. یادش بخیر پارسال ولنتاین اما امسال تنهام و مجبورم خودم و اسه خودم کادو بخرم:D. به سلامتیه همه اونایی که این روزها درگیر خریدن کادو ولنتاین نیستن. به سلامتیه اونایی که مثل من عشقی ندارن که بهش کادو بدن. به سلامتيه اونايي كه تو اين روز با تنهايي اشون قدم ميزنن. به سلامتیه اونایی که سالهای قبل به کسی کادو دادن که لیاقت نداشته. به سلامتیه تنهایی که اگه تنها باشی یه درد داری اما با کسی باشی که دوستت نداره هزار تا درد داری. به نام حامي...

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی -

http://pesaretanha2008.blogfa.com/post-538.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. تو که میدانستی با چه اشتیاقی.خودم را قسمت میکنم. پس چرا .زودتر از تکه تکه شدنم.جوابم نکردی.برای. خداحافظی .خیلی دیر بود.خیلی دیر! نوشته شده توسط پسرتنها در سه شنبه یکم اسفند ۱۳۹۱. وقتی از مادر متولد شدم صدایی در گوشم طنین انداخت. گفتم: تو کیستی؟ گفت: غم. من با خودم گفتم که غم عروسکی است که بعدها با آن بازی می کنم ولی وقتی بزرگتر شدم دیدم من عروسکی هستم در دستان غم. من همونم که همیشه غم وغصه اش بی شماره. زیباترین شعر لیلی و مجنون.

forgetboy.blogfa.com

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. - عشق پاک یک دختر 9 ساله

http://www.forgetboy.blogfa.com/post-45.aspx

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. قصه های من و یک دل فراموش شده. عشق پاک یک دختر 9 ساله. وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد. دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم. داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟ دخترک پول ها را کف دستش ر...

forgetboy.blogfa.com

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. - حرفهای دلم به خودم

http://www.forgetboy.blogfa.com/post-46.aspx

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. قصه های من و یک دل فراموش شده. حرفهای دلم به خودم. سلام اقای فراموش شده. تولدت مبارک. صد سال به این سال ها.کاش میشد یه ماچت می کردم.ببخش امروز بهت تولدت رو تبریک گفتم می دونم دو روز گذشته ولی خوب یادم رفته بود دیگه.ببخش به جاش یه کادو خوب واست خریدم.بازش کن. فراموش شده جون می دونی چقدر دوستت دارم اما وقت نمی کنم بهت سر بزنم اخه گرفتاری هام زیاد شده.می دونم همیشه می دونی گرفتاری هام زیاده.خوب چیکار کنم. راستی چرا کسی برات تولد نگرفت؟ ولش کن تو برای من مهم فراموش شده.

forgetboy.blogfa.com

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. -

http://www.forgetboy.blogfa.com/post-47.aspx

لحظات پاک پسر فراموش شده .:. قصه های من و یک دل فراموش شده. در استانه هم اغوشی تو و من . و حسرت شبانه و سرد کوچه. به دلگرمی تو می اندیشم . و به پندار این که فردا چگونه تو را. سالها از دوری تو سوختم و امشب. تو در پیش منی مال منی. صدای این ترانه به شعرهایم پوچم. رنگ حرمت می دهد. تازه می فهمم که در درونم چیزی جز تو وجود ندارد. چیزی جز دو چشم سیاه که ملودی شبهای. تاریکی را برایم تکرار نمی کند.نمی دانم ولی حسی عجیب مرا به تو می خواند. تا زنده هستم دوستت دارم. ترانه ام مهربانم . تو را می خواهم. نه برای هم اغوشی.

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی - خواهش

http://pesaretanha2008.blogfa.com/post-533.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. دوستانی که نظر میدن لطفا حتما آدرس وبلاگشونو بزارن تا جواب نظراتشونو بتونم بدم مرسی. پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟ آهی کشید و گفت ماه محرم است . . . نوشته شده توسط پسرتنها در شنبه چهارم آذر ۱۳۹۱. وقتی از مادر متولد شدم صدایی در گوشم طنین انداخت. گفتم: تو کیستی؟ گفت: غم. من با خودم گفتم که غم عروسکی است که بعدها با آن بازی می کنم ولی وقتی بزرگتر شدم دیدم من عروسکی هستم در دستان غم. من همونم که همیشه غم وغصه اش بی شماره. از نقطه...

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی

http://pesaretanha2008.blogfa.com/9110.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. زیباترین شعر لیلی و مجنون. يک شبي مجنون نمازش را شکست. بي وضو در کوچه ليلا نشست. عشق آن شب مست مستش کرده بود. فارغ از جام الستش کرده بود. سجده اي زد بر لب درگاه او. پر زليلا شد دل پر آه او. گفت يا رب از چه خوارم کرده اي. بر صليب عشق دارم کرده اي. جام ليلا را به دستم داده اي. وندر اين بازي شکستم داده اي. نشتر عشقش به جانم مي زني. دردم از ليلاست آنم مي زني. خسته ام زين عشق، دل خونم مکن. من که مجنونم تو مجنونم مکن. در کلبه تنهايی ها...

pesaretanha2008.blogfa.com

كلبه پسرتنهای تبریزی

http://pesaretanha2008.blogfa.com/9202.aspx

امدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ، بي وفا حالا كه من ، افتاده ام از پا چرا. مینای بی وفا کجایی با کی هستی الان هرجاهستی امیدوارم خوش باشی. یه زمان این وبلاگو ساخته بودم وبهترین وبلاگ از نظر شعر زیبایی و حس و حال بود دوستان قدیمی یادشونه ولی الان دیگه حتی خودم خوشم نمیاد از وبلاگم و دیگه عطرو حسی نداره نه شعرام نه قالب وبلاگ نه چیزی همه مردن دیگه روحی ندارن. پرسیدید برای کی مینویسم؟ برای کسی که تموم دنیام بود. برا کسی که همه دلخوشیم بود. برا کسی که تمام وجودمو بهش سپرده بودم. در ریشهام احساس درد مبهمی هست.