fahimehsaber.blogfa.com
*******ضامن آهو*******
ضامن آهو* * * *. روی یک شاخه ی خشک. چشمهایش مات و مبهوت بود. او را از روی علامتی که بر بالش بود شناختم. آخر با خون روی بالش نوشته بود. که میگفت این همان قناری جوان و سرمست. منتظر بودم مثل همیشه برایم آواز بخواند. قناری با زحمت نگاهی بر نوشته ی روی بالش کرد. میخواست چیزی بگوید،بغض نمیگذاشت. خواست دهان باز کند،از روی شاخه ی درخت بر زمین افتاد. دلم برای او و عشق پاکش. روی دستهایم گذاشتمش قناری بیکس را. هنوز نیمه جانی داشت. چشمهای کم سویش رو به آسمان بودند. نگاهی به آسمان کردم. دو قناری در آسمان بودند. پیش خ...
fahimehsh.blogfa.com
ღزندگیღ
میترسم از آدمای امروزی. متن آهنگ عشق میثم ابراهیمی. تنهایی. . . به حرفم اعتماد کن. روزگاری پر از هیچ. خاطرات و دست نوشته های یک جلبک. درد، انسانها را تغیر میدهد. چت روم تن چت. خرید هاست سی پنل. گالري عکس هاي زیبا. میترسم از آدمای امروزی. میترسم از بعضی آدم ها. ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻧد ، ﻓﺮﺩﺍ. ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ. ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ، ﻓﺮﺩﺍ. ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ و نامهربانیﺷﺎﻥ را! ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ. ﺑﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺵ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ، ﻓﺮﺩﺍ. تنهاییم نه ا...
fahimehsharafi.blogfa.com
خفیه نویس
میخواستم همه چیز را مدیون خودم باشم . پس به نوشتن پرداختم - هزارتوهای بورخس. سین : بهترین ساعت شبانه روز چه زمانیست؟ نوشته شده در دوشنبه نهم اسفند 1389ساعت 0:21 توسط اینجانب. گاهی قلب مثل یک سی.دی خش دار. از خواندن باز می ماند. آواز با سکته تمام خواهد شد . نوشته شده در سه شنبه پنجم بهمن 1389ساعت 11:16 توسط اینجانب. به نظر من آقای کدیور مثال خوبی نیاورده اند. من جای ایشان بودم می گفتم چه طور مریم مقدس و حضزت مسیح و ابراهیم رانشان میدهیم ابوالفضل را نه؟ اما سریال مختار بحث دیگری دارد . اینکه فکر کنیم ه...
fahimehsharap.persianblog.ir
404 - Blog not found
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
fahimeht.blogfa.com
قلب عاشق
براي تو مي نويسم. بر ساحل قدم گذاشتي دريا تا ابد با امواجش به جاي پايت بوسه ميزند پا به جنگل. گذاشتي به يمن قدم هايت جنگل تا ابد سبز خواهد ماند به کنار رود رفتي رودها. به پاس قدومت تا ابد جاري است به کوه سر زدي کوه ها به احترامت تا ابد به پا. ايستاده اند پا در بيابان گذاشتي بيابان در آتش ديدار تو خشک شد پا دردلم گذاشتي. ديوانه شد،مست شد، مجنون شد و هنوز قلبم در تحير است که کداميک باشد؟ جنگل، رود، کوه و يا بيابان قلبم را دريا خواهم کرد تا جاي پايت. خواهم کرد تا سبز بماند ورود وکوه وبيابان. و به دنیای غریب...
fahimehvahdat.blogspot.com
Fahimeh Vahdat Art
Friday, January 13, 2006. Posted by Fahimeh Vahdat at 12:34 PM. Fahimeh Vahdat email address. Posted by Fahimeh Vahdat at 11:46 AM. Thursday, January 12, 2006. Secretary-General's message on the International Day for the Elimination of Violence against Women. New York, November 25, 2005. Posted by Fahimeh Vahdat at 5:26 PM. What Will Befall Her? This is a series of large scale charcoal drawings on handmade paper which deals with the issues of violence of all types against women worldwide. Grievously, man...
fahimehyousef.blogspot.com
~~The rainbow, the yellow sunshine Plus the little moonlight ~~
fahimehz22.blogfa.com
تنها..مثل خدا
شعر و یک دنیا حرف با زندگی. باخط خطی ها2. رباعی. منی که یک نفر. بهنام بافكر(دوست و همكار عزيز). عزيز بزرگوار:علي اكبر حيرت. عزيز بزرگوار:مهدي اورسجي (بمتار). عزيز بزرگوار:فواد ميرشاه ولد. محمد شکری فرد عزیز. عزیز بزرگوار : رحیم سجادی. جناب عالي پور عزيز. ری را جویباری عزیز. فرزانه برهانی دوست عزیزم. عزیز مهربان:روح الله فریدونی. مسعود والیزاده ی عزیز. سیناپناهی-نفرینم کن ب خاطر ب. سمانه ال خانیان عزیز. ابوالفضل حسن پور عزیز. عزیز بزرگوار: حسین سپهری عزیز. خوش خوان : امیر امیری عزیز. عزیز مهربان: نفحات نفس.
fahimejoon.blogfa.com
بی صدا دوستت دارم
بی صدا دوستت دارم. شمعی رو به باد. رویای در حال احتضار؟ شعله ای که در شب هایم. جان گرفته بود دارد میمیرد. از کدوم خاطره برگشتی به من. که دوباره از تو رویایی شدم. همه ی دنیا نمی دیدند منو. من کنار تو تماشایی شدم. از کدوم پنجره می تابی به شب. که شبونه با تو خلوت می کنم. من خدا رو هرشبی ثانیه ها. به تماشای تو دعوت می کنم. تو هوایی که برای یک نفس. خودمو از تو جدا نمی کنم. تو برای من خود غرورمی. من غرورمو رها نمی کنم. تا به اعجاز تو تکیه می کنم. شکل آغوش تو می گیره تنم. اون کسی که پیش چشم یک جهان.
fahimekhorassani.mihanblog.com
رازونیازباخدا
پنجشنبه 9 تیر 1390 12:25 ق.ظ. در گستره ی هستی. وقتی دقت می کنم. به حکمت بی پایانت پی می برم. که ناظمی بر این هستی نظارت می کند. که نظم را به دنیای خود ارزانی داشته. و وقتی در بدن خود نگاه می کنم. این نظم را بیشتر حس می کنم. آیا می شود نظم هستی ات را دید. ولی وجودت را انکار کرد؟ آیا می توان نظم و انضباط بدن خود را دید. و وجود این ناظم را انکار کرد؟ هرچه بیشتر در این نظام آفرینش دقت می کنیم. بیشتر پی به وجود خداوند می بریم. دوستت دارم ای خدا. که مرا وجود دادی. واز نعماتت استفاده کنم. وهماره مرا تایید کن.
